اولین نامه

اولین نامه

بايد اعتراف كنم كه انتظارش را نداشتم. خوشحال شدم. از چه؟! از اينكه سپيده از آن طرف دنيا بيايد و نامه اي به من بدهد و در مورد كتاب جاودانگي و بارون درخت نشين راهنمايي ام كند. جالبي اش اين است كه من تا پيش از اين او را نميشناختم ولي الان فهميدم كه وبلاگم يك خواننده غريب دارد. يك سري به سايتش بزنيد!
راستي از ديشب شروع كرده ام به خواندن بارون درخت نشين. جاودانگي هم به شدت توي صف منتظر است.

Comments are closed.