برای چه می‌نویسیم؟
س: براي چه مينويسم؟ براي كه مينويسم؟
Ù¾: به طور دقيق نميدانم. به هر Øال ميدانم كه اگر آمدم Ùˆ Ú¯Ùتم يك چيزي را ميدانم Øتما يك چيزي را ناديده گرÙته ام. اصولا آدمها نميتوانند همه چيز را با هم در نظر بگيرند.
س: به طور غيردقيق چطور؟
پ: هول نزنيد. اين سوال را از من بپرسيد كه در گوش تان ميگويم.
س: آها! Øالا آدمهايي كه نميتوانند همه چيز را با هم در نظر بگيرند آيا ميتوانند به سوالي پاسخي هم بدهند؟
Ù¾: بله! به طور تقريبي ميتوانند اين كار را بكنند. بعضي وقتها ميتوانند چهارچوبي براي پاسخ تعيين كنند. چيزي كه پاسخهاي كلي را در خود ميگنجاند Ùˆ آنقدر سÙت Ùˆ سخت نيست كه انسان را تنها Ù…Øدود به يك پاسخ بكند Ùˆ از طر٠ديگر آنقدر بي Øد نيست كه هيچ چيزي را مشخص نكند. به هر Øال پاسخها بايد به سوالها جهت بدهند.
س: خوب! چرا مينويسي؟
پ: خسته ام! برو پي كارت.