حس ميكنم براي فضاي توخالي

حس ميكنم براي فضاي توخالي

حس ميكنم براي فضاي توخالي مينويسم. فضايي كه بي مخاطب شده است. فضايي تهي از جاذب فكر.
مدتي است كه نميتواند بخواندش. نميدانم كي اين كار را دوباره آغاز خواهد كرد. من در اين مدت نوشته ام: آن هم نه كم. ولي حس نوشتن براي يك مخاطب ناوجود را داشته ام. مخاطبي كه نوشته هايم را نميتواند بخواند: براي انساني كه وجود ندارد – براي انساني كه براي هميشه دور است – براي خدايي كه ديده نميشود – براي انسان مرده – براي چيزهايي كه به جهاني ديگر ارجاعشان داده ايم Ùˆ براي اويي كه هفته اي نيست. كسي Ú†Ù‡ ميداند. شايد حرف نسيم كاملا غلط بود. او گفته بود … بماند Ú†Ù‡ گفته بود. Ú†Ù‡ چاي داغي … Ú†Ù‡ مهماني.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *