ØØ³ ميكنم براي ÙØ¶Ø§ÙŠ ØªÙˆØ®Ø§Ù„ÙŠ
ØØ³ ميكنم براي ÙØ¶Ø§ÙŠ ØªÙˆØ®Ø§Ù„ÙŠ مينويسم. ÙØ¶Ø§ÙŠÙŠ ÙƒÙ‡ بي مخاطب شده است. ÙØ¶Ø§ÙŠÙŠ ØªÙ‡ÙŠ از جاذب Ùكر.
مدتي است كه نميتواند بخواندش. نميدانم كي اين كار را دوباره آغاز خواهد كرد. من در اين مدت نوشته ام: آن هم نه كم. ولي ØØ³ نوشتن براي يك مخاطب ناوجود را داشته ام. مخاطبي كه نوشته هايم را نميتواند بخواند: براي انساني كه وجود ندارد – براي انساني كه براي هميشه دور است – براي خدايي كه ديده نميشود – براي انسان مرده – براي چيزهايي كه به جهاني ديگر ارجاعشان داده ايم Ùˆ براي اويي كه Ù‡ÙØªÙ‡ اي نيست. كسي Ú†Ù‡ ميداند. شايد ØØ±Ù نسيم كاملا غلط بود. او Ú¯ÙØªÙ‡ بود … بماند Ú†Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡ بود. Ú†Ù‡ چاي داغي … Ú†Ù‡ مهماني.