امروز بندهايي از كنوانسيون “رÙع
امروز بندهايي از كنوانسيون “رÙع هرگونه تبعيض عليه زنان” Øقوق بشر را ميخواندم كه ايران به دلايل مختل٠سخت دنبال درياÙت مجوزش ميباشد. اعضاي اين كنوانسيون ميتوانند با قرار دادن شروطي بر آن قوانين خود را وارد ماجرا بكنند: لزومي به پذيرÙتن همه بندها نيست. اما اينكه اين Ù…Øدوديتها Ùˆ شرطها تا Ú†Ù‡ Øد ميتوانند باشد خود مساله ايست. ايران ميخواهد اينگونه وارد ماجرا بشود:
“قبول كنوانسيون رÙع تبعيض عليه زنان مشروط بر عدم مغايرت با قوانين اسلامي”. اين برايم جالب آمد. عدم مغايرت با قوانين اسلامي چيزي است بسيار كلي.
خوب … Ú†Ù‡ چيزي اين وسط براي من جالب بود؟ كاري ندارم كدام از اين دو درست ميگويند ولي جور كردن تعبير Ùعلي از قوانين اسلام Ùˆ مواد كنوانسيون يك تناقض بديهي است. اگر مطلق گرا باشيم يكي از اين دو را بايد بÙرستيم آن دنيا.
به Ùرض ثابت بودن اÙراد در ايران دو Øالت پيش مي آيد: يا كنوانسيون مورد قبول واقع نميشود يا اينكه اÙراد نسبي گرا ميشوند. اگر نسبي گرا بشوند متوجه ميشوند در تÙاسيرشان تا به Øال ممكن است اشتباه كرده باشند Ùˆ تغييراتي اساسي در Øقوق زن Ùˆ مرد ميدهند.
باز هم اين براي من جالب توجه ترين مورد نيست. اينطوري ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¨Ø¯Ù‡Ù…: تابستان امسال جلساتي در دانشگاه داشتيم كه درباره Øقوق زن Ùˆ مرد Ùˆ كلي چيزهاي مربوط ديگر صØبت ميشد. تقريبا همه به اين تواÙÙ‚ رسيدند كه زن Ùˆ مرد با هم Ùرق دارند. (بديهي نيست؟!) چيزي كه مشخص نشد اين است كه اين تÙاوت جنسيتي نتايجش در يك جامعه به Ú†Ù‡ صورت خواهد بود تا قوانين (يعني بهينه كننده شباهت الگوهاي اجتماعي Ùˆ طبيعت انساني) به آن شكل تغيير پيدا كنند. مثلا وقتي كسي مي آيد Ùˆ ميگويد ديه زن نص٠مرد است (Ùˆ من شنيدم بعضي از Ùقها اين را رد كرده اند. ولي نميدانم Ú†Ù‡ كسي.) چرا اينطوري بايد باشد. چرا نص٠و مثلا نه 43/23 يا چيزي ديگر. اين موضوعي است كه رويش كم كار شده است. مخصوصا ايرانيها (يا بهتر بگويم مسلمانان) با قوانين ناهمگوني كه دارند ميبايست بيايند Ùˆ ببيند در يك سيستم multi-agent با موجوداتي heterogeneous ساختارهاي اجتماعي چگوري بايد باشد.