امروز رÙتند كوير. Ùˆ من
امروز رÙتند كوير.
و من همين جايم.
دوست ميداشتم با آنها ميرÙتم.
ولي به خودم قولي داده بودم: قولي مشروط. قولي كه شرط براي رÙتن يا نرÙتنم ميگذاشت. Ùˆ شرط قول Ù…Øقق شد (يا نشد – بستگي دارد به جهت نگاه تان) Ùˆ من نرÙتم.
و من همين جا تنهايم.
و از وجود قوانين دروني اخلاقيم لذت ميبرم.
لذت؟
من هميشه اينجا خواهم بود.
من هميشه از پشت اين چشمها بيرون را مينگرم.
اين تنها يك عمر است.
اين تنها يك عمر است.
اين تنها يك عمر است.