هنوز در ÙØ±Ø§ÙŠÙ†Ø¯ خواندن خاطرات
هنوز در ÙØ±Ø§ÙŠÙ†Ø¯ خواندن خاطرات سالهاي پيش هستم. البته کاملا به طور Ø§ØªÙØ§Ù‚ÙŠ نمونه برداري ميکنم. خواندن همه شان موکول شده است به زماني Ú©Ù‡ نميدانم Ú©ÙŠ هست. به هر ØØ§Ù„ کار ÙŠÚ©ÙŠ دو روز نيست اصلا (آدمي مثل من اصلا Ú©Ù… نمينويسد!)
خيلي جالب است. با اينکه به خودم قول داده ام از اين لغت جالبخيلي Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ نکنم ولي همين بهتر از هر چيز ديگري وضعيت را مشخص ميکند.
خاطرات سال Û·Û¸ Ùˆ Û·Û¹ به ØØ¯ کاÙÙŠ دور بودند. اما سال Û¸Û° آن هم آذر Ùˆ دي ماه Ú©Ù‡ ديگر ÙØ§ØµÙ„Ù‡ اي با من ندارند: هنوز مزه شان را ØØ³ ميکنم. Ùˆ Ú†Ù‡ Ù„ØØ¸Ø§Øª هيجان انگيزي بودند. Ù„ØØ¸Ø§ØªÙŠ Ø´Ø§Ø¯ Ùˆ Ù„ØØ¸Ø§ØªÙŠ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª: غم هايي آنقدر بزرگ Ú©Ù‡ به استيصال مي Ø§ÙØªØ§Ø¯ÙŠ Ùˆ شادهاي آنقدر واقعي Ú©Ù‡ باورناکردني بودند.