در ØØ§Ù„ تصØÛŒØ داستانی هستم
در ØØ§Ù„ تصØÛŒØ داستانی هستم Ú©Ù‡ مدت‌هاست آغازبه نوشتن‌اش کرده‌ام. البته مدت‌ها به معنای اوایل بهمن است. این چند روز اخیر Ú©Ù…ÛŒ به آن دست برده‌ام Ùˆ بخش‌هایی‌ هم به آن اضاÙÙ‡ کرده‌ام. ÙØµÙ„ پایانی‌اش باقی مانده است Ú©Ù‡ با این‌که می‌دانم می‌خواهم Ú†Ù‡ کارش کنم ولی درباره جزییات‌اش چندان چیزی نمی‌دانم. نباید داستان بدی شده باشد: خودم بدم نیامده از آن. جدا از این ØØ±Ù‌ها یک ویژگی جدید زبانی هم دارد. آن هم این است Ú©Ù‡ برخلا٠بقیه داستان‌هایی Ú©Ù‡ تا به ØØ§Ù„ نوشته‌ام در دیالوگ‌ها از زبان نوشتاری متداول ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ نکرده‌ام. هر چیزی را Ú©Ù‡ می‌شنویم به همان صورت نوشته‌ام. بعضی‌ها (از جمله خودم چند وقت پیش!) Ùکر می‌کنند Ú©Ù‡ این کار نادرست است ولی پس از خواندن چند ÙØµÙ„ از کتاب “دوره زبان‌شناسی عمومی” ÙØ±Ø¯ÛŒÙ†Ø§Ù† دو سوسور ØØ³ کردم Ú©Ù‡ درست‌تر همان چیزی است Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡ می‌شود Ùˆ نه برعکس. البته این تنها در ØØ¯ یک ØØ³ بدون آگاهی عمیق است چون نه هنوز خیلی به آن Ùکر کرده‌ام Ùˆ نه این‌که اطلاع قابل Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡â€ŒØ§ÛŒ از زبان‌شناسی دارم.