به لرد شارلون عزیز! گمان

به لرد شارلون عزیز! گمان

به لرد شارلون عزیز!
گمان می‌کنم هوای رومانتیسیسم ایده‌آلیستی از سرم پریده باشد. حداکثر به نوع ماتریالیستی آن بسنده کرده‌ام. استفاده از آدم‌ها در-موقعیت و نه بیش‌تر.
جدیدا زیاد کارهای‌ام مفهوم نیست. ولی یک‌جورهایی انگیزه‌هایی پیدا کرده‌ام برای تعقل بیش‌تر. شاید این چیزی بود Ú©Ù‡ همیشه در من وجود داشت. البته با من‌ای Ú©Ù‡ از زمان دبیرستان می‌شناسی تفاوت کرده‌ام (Ùˆ خوب آن زمان کم‌تر از الان عقل‌گرا بودم). اما می‌شود گفت مدتی است Ú©Ù‡ از این روش جدیدتر عقل‌گرایانه هم Ú©Ù…ÛŒ دورافتاده بودم Ú©Ù‡ به تدریج حس می‌کنم به آن نزدیک می‌شوم. دلیل دور افتادنم Ú†Ù‡ بود؟ خیلی راحت نمی‌توانم تحلیل کنم. اما شاید بشود گفت Ú©Ù‡ “نمی‌خواستم فکر کنم”. همین!
راستی از این‌که درباره The Rite of Spring استراوینسکی نوشتی ممنون.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *