آخر سر امروز از نتیجه
آخر سر امروز از نتیجه کنکورم با خبر شدم.
ØµØ¨Ø Ø±Ùته بودم کوه! شیرپلا Ùˆ از مسیر دربند. بر Ú©Ù‡ می‌گشتیم،‌ من به دلایل مختل٠بیولوژیکی-استراتژیکی دچار Ùرسودگی شده بودم. (یک‌جور خستگی خوب!)
Øدود ساعت 5:30 بود Ú©Ù‡ به شری٠رسیدیم. از ساعت 2:00 توزیع کارت‌های ما شروع شده بود.
اول‌اش Ú©Ù‡ کارنامه‌ام را دیدم شوک زده شدم. دلیل‌اش خیلی روان‌شناختی بود. دچار توهم شده بودم Ú©Ù‡ باید خیلی بهتر شوم. آن ابتدایی Ú©Ù‡ برای کنکور شروع کرده بودم،‌ چنین رتبه‌ای خوب Ù…Øسوب می‌شد. ولی همین چند وقت اخیر به خاطر تلقیانات Ùˆ … به طور ناخودآگاه به این باور رسیده بودم Ú©Ù‡ بهتر می‌شوم. طبیعی است Ú©Ù‡ درست نبود. گرچه همان‌طور Ú©Ù‡ خواهید دید دو اتÙاق عجیب اÙتاد Ú©Ù‡ چنان چیزهایی درست نیامد: مخصوصا یکی‌اش آن‌قدر عجیب بود Ú©Ù‡ به عنوان مهم‌ترین واقعه‌ی کنکوری‌ام به آن اشاره می‌کنم.
قول داده بودم Ú©Ù‡ خبر کنکورم را در وبلاگ‌ام قرار دهم. برای کسانی Ú©Ù‡ آشنا نیستند می‌گویم Ú©Ù‡ ما یک رتبه Ú©Ù„ داریم Ùˆ یک رتبه هر گرایش. متناسب با آن رتبه گرایش است Ú©Ù‡ انتخاب می‌شویم. مثلا اگر من 234 در Ú©Ù„ شوم ولی 432 در الکترونیک، شانس قبولی‌ام در الکترونیک بعد از 431 Ù†Ùر دیگر خواهد بود (Ùˆ آن 234 هیچ اهمیتی پیدا نمی‌کند.)
رتبه کل: 55
رتبه الکترونیک: 38
رتبه قدرت: 35
رتبه مخابرات: 55
رتبه کنترل: 39
رتبه برق راه‌آهن یا یک چنین چیزی: 27
رتبه مهندسی پزشکی: 34
Ùˆ Øالا هم درصد‌های‌ام:
زبان: 79
ریاضیات: 50
مدار: 22
الکترونیک: 43
ماشین‌: 51
کنترل خطی: 57
الکترومغناطیس:51
تجزیه Ùˆ تØلیل سیستم: 40
Ùˆ مهم‌ترین Ùˆ Ø´Ú¯Ùت‌انگیزترین واقعه، درصد 51‌ام در الکترومغناطیس هست. چشم‌های‌ام در Øال در آمدن بود. Ùکر می‌کردم الکترومغناطیس در Øدود 90 بزنم، ولی این شد! (اصولا طبق قانون مورÙÛŒ آدم در هر Ú†Ù‡ ادعای‌اش ب‌شود،‌ از همان بخش هم پوزش می‌خورد.)
در مورد مدار هم Ùکر می‌کردم بین 40 تا 50 بزنم اما نزدم خب!
زبان معقول بود.
ریاضی پایین‌تر (Ùˆ البته نه خیلی) از 70 در نظرم بود Ú©Ù‡ این شد. (زیاد تعجیب نکردم گرچه. ولی دوست داشتم مثلا 60 بود. این‌طور Ùکر می‌کردم. از آن‌هایی هست Ú©Ù‡ می‌خواستم بالاتر می‌شد.)
الکترونیک همین Øدود تصور می‌کردم.
کنترل خطی Ú©Ù…ÛŒ بالاتر. مثلا 70. ولی تÙاوت معناداری نیست.
تجزیه Ùˆ تØلیل باز هم بالاتر ولی چون اهمیتی برای‌ام ندارد، زیاد التÙاتی(!) به آن نمی‌کنم.
خوب … این هم یک ماجرای چندین Ùˆ چند ماهه Ú©Ù‡ تقریبا به پایان خود نزدیک شده است. Øداقل بخش مهمی از آن تمام شده. گرچه هنوز نمی‌دانم Ú†Ù‡ رشته‌ای قبول خواهم شد. امیدوارم Ú©Ù‡ چیزی Ú©Ù‡ می‌خواهم بشوم. بشریت می‌گوید Ú©Ù‡ می‌شوم. ولی اگر به بشریت بود Ú©Ù‡ …!