اشک رازی‌ست لب‌خند رازی‌ست عشق
اشک رازی‌ست
لب‌خند رازی‌ست
عشق رازی‌ست
اشک٠آن شب لب‌خند٠عشق‌ام بود.
قصه نيستم که بگويی
نغمه نيستم که بخوانی
صدا نيستم که بشنوی
يا چيزی چنان که ببينی
يا چيزی چنان Ú©Ù‡ بدانی…
من درد٠مشترک‌ام
مرا Ùرياد Ú©Ù†.
-از رنگین کمان
این را Ùرض کنید معرÙÛŒ این سایت بسیار بسیار Ùعال تازه تاسیس است. همه چیز هم در آن می‌توانید پیدا کنید. مثلا از شعر گرÙته تا مقاله درباره تØولات اینترنتی Ùˆ مقاله سیاسی Ùˆ هم‌چنین مراببوس مخملباÙ.