باز جهالت آن‌قدر انباشته شد

باز جهالت آن‌قدر انباشته شد

باز جهالت آن‌قدر انباشته شد که روزم را خراب کرد. یک روز شاد،‌ زیبا و درخشان با دیدن جهالت عده‌ای ناگهان آن‌قدر راحت و سریع شکست که تصورش را هم نمی‌کردم.
واقعا ناراحت‌ام برای خودم که مجبورم در دنیایی زندگی کنم که آدم‌های اطراف‌اش این همه در جهالت و حمق فرورفته‌اند. آزادی انسانی آن‌چنان عجیب و دور از دست‌رس می‌نماید که تصورش برای‌ام دور از فهم است. چطور عده‌ای به خود اجازه می‌دهند برای یک انسان دیگر تعیین تکلیف کنند؟
ناراحتی دیگرم، انفعال جامعه‌ام هست. جامعه‌ای که می‌بیند، این وضعیت را قبول ندارد ولی حتی به آن موضوع فکر هم نمی‌کند. واقعا باید بگویم انتظار نداشتم اطرافیان‌ام این‌قدر سکوت کنند. و متشکرم از کسانی که نگران شدند، فکر کردند و برای بیرون آمدن از این وضعیت تلاش می‌کنند.
مرگ بر جهالت!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *