تمام شد!‌آخر سر این دوران
تمام شد!‌آخر سر این دوران انتقال به سلامت تمام شد. Ú©Ù„ÛŒ خوبه! من از آن آدم‌ها هستم Ú©Ù‡ از تمیز کردن Ùˆ مرتب کردن Ùˆ … وسایل اتاق متنÙرم. Øالا تصور کنید Ú©Ù‡ مجبور شده باشم ثمره 10 سال را یک روزه جابه‌جا کنم. به این وضعیت می‌گویند جهنم!
در ضمن امروز متوجه شدم Ú©Ù‡ دوستان زیادی بودند Ú©Ù‡ Øاضر بودند در این کار با اشتیاق هم‌کاری کنند Ùˆ من خبر نداشتم. ای بابا … هنوز هم دیر نشده … برگرداندن همه این‌ها، خودش Ú©Ù„ÛŒ کاره. در ضمن برای عشق دور ریختن‌ها باید بگویم Ú©Ù‡ Øدود صد کیلو کتاب برای Ùرستادن به آن دنیا (نه! منظورم انباری‌ه) براشون کنار گذاشتم. خوش‌Øال باشید. Øالا Ú©ÛŒ پایه هست برای چنین عملیاتی؟
در ضمن … قرار است اتاق‌ام را رنگ کنم … لطÙا نظرات خودتان را برای‌ام بÙرستید. ایده‌ها تا به Øال این‌ها بوده‌اند:
هر دیوار یک رنگ شامل رنگ‌هایی در Øدود نارنجی،‌ سبز، آبی، زرد Ùˆ بنÙØ´. (خودم!)
کل تشکیلات زرد لیمویی (که به سبز بزند) که وقتی آدم وارد اتاق می‌شه، ملچ مولوچ‌اش در بیاد. (شادی و مریم)
آبی کم‌رنگ (پریسا)
زرد تند Ú©Ù‡ وقتی آدم ØµØ¨Ø Ø¨ÛŒØ¯Ø§Ø± می‌شه بالا Ùˆ پایین بپره Ùˆ در Øالی Ú©Ù‡ لباس‌اش رو دور سرش می‌گردونه (مثل طناب گاوچران‌ها) به روز سلام کنه. (بهاره Ùˆ پوریا)
زرشکی یا قرمز برای این‌که اشتها را باز می‌کند و ممکن است بتوانند یک سولوژن گرد را ببینند (ضدایده‌ از شادی)
آهای! بقیه … ایده بدید!