آآآآآآآمممممممم!!!!! ÙŠÚ© Ù†Ùس عميق …
آآآآآآآمممممممم!!!!!
ÙŠÚ© Ù†Ùس عميق …
خميازه‌اي طــــــــــــــــولاني …
آره!‌آره!
خيلي وقته!
نه! خداØاÙظي Ú©Ù‡ نکرده بودم، کرده بودم؟
چي؟
نه بابا! اين Ú†Ù‡ ØرÙيه؟ قهر کرده بودم؟ نه! نه!
خوب، شايد … شايد … مي‌شود Ú¯Ùت. اما نه دقيقا …
چي؟ دل‌تان تنگ شده بود از Ù†Ùهميدن‌ها؟ من هم! ولي به هر Øال نمي‌شد Ú©Ù‡ همين‌طوري پاشي Ùˆ بيايي بنويسي وقتي دليلي نداري براي نوشتن. نه! خوب … واقعا دليل مي‌خواهد، اين را قبول Ú©Ù†. اوووه! ممنون! Ú©ÙŠ Ú¯Ùته آدم‌هاي خوب ديگه پيدا نمي‌شن؟! آره! شوخي کردن!
من، خيلي وقت است Ú©Ù‡ اين‌جا ننوشته‌ام. 3 ماهي مي‌شود. 2 ماهي هم هست Ú©Ù‡ اين سايت را گرÙته‌ام،‌ ولي باز دست Ùˆ دل‌ام نمي‌رÙت براي نوشتن. اما Øالا، خوب، همه چيز Ùرق کرده است. نه! ديگر گمان‌ام عاشق وبلاگ نوشتن نباشم، جور ديگري آن را مي‌بينم ولي خواهم نوشت. ممکن است اين‌کار جاذبه‌هاي جديدي براي‌ام داشته باشد. مخصوصا اين بخش‌هاي ديگري Ú©Ù‡ کنار وبلاگ‌ام قرار داده‌ام (Ùˆ خواهم داد). Øتي مي‌شود Ú¯Ùت Ú©Ù‡ وبلاگ در کنار آن‌هاست: گذشت زمان مشخص مي‌کند.
اين‌طوري‌ست شرايط Ùعلي‌ من يا بهتر بگويم، دوست دارم اين‌طوري باشد:
اين سايت، Ù…Øلي باشد براي انتشار تØت وب نوشته‌هاي‌ام Ùˆ اين وبلاگ Ù…Øلي است براي روزانه در جريان من –خالق آثار- قرار گرÙتن. پرمدعايي‌ست؟! باشد! Ú†Ù‡ کنم؟!
قبل از ادامه بايد بگويم Ú©Ù‡ خواسته‌ام ÙŠÚ© مقدار بيش‌تر با من آشنا شوي. براي همين Øتما ÙŠÚ© نگاهي به “من کيستم؟” بينداز – Øتي تويي Ú©Ù‡ مرا هر روز مي‌بيني، شايد لازم باشد ديشب‌ مرا بازخواني کني (آخر ديشب آن متن را نوشتن Ùˆ ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡â€ŒØ§Ù… Ú©Ù‡ …).
خوب … امممم … اوهوم …. آره! رواني … دل‌ام واقعا تنگ شده بود! همين!