امشب، Ùيلم Red Violin را
امشب، Ùيلم Red Violin را ديدم. خوش‌ام آمد. Ùيلم درباره‌ي ويولوني بود Ú©Ù‡ ويولون‌ساز مشهوري(Nicolo Busotti) در قرن 17ام آن را ساخته بود. اين ويولون Ú©Ù‡ بعدها به ويولون سرخ شهره شد، ماجراهاي بسياري را باعث شده بود. خط سير داستاني‌ي Ùيلم غيرخطي بود Ùˆ همين زيباي‌اش مي‌کرد. به طور متناوب بين Øراجي‌اي در دوران امروز Ùˆ ماجراي ويولون در گذر زمان Ùˆ هم‌چنين پيش‌گويي‌هاي Ùال‌گيري نوسان مي‌کرد. Ùˆ اين نوسان به گونه‌اي بود Ú©Ù‡ ترتيب‌شان هميشه يک‌سان نبود Ùˆ از نظر زماني شناور بودند. مثلا اولين صØنه‌ي Ùال‌گير قبل از وارد شدن ويولون به داستان رخ داد ولي پس از آن به تدريج تبديل به روايتي مستقل مي‌شد. در ضمن در آخر داستان نيز جريان مستقلي (Øتي از نظر زماني) به وجود آمد Ú©Ù‡ مربوط به کش٠ويولون سرخ بودن آن ويولون Ú©Ø´Ù‌شده‌ي کذايي بود Ú©Ù‡ قرار بود چند Ù‡Ùته‌ي بعد به Øراج گذاشته شود. ماجراهاي داستاني خود ويولون هم کاملا جذاب بودند. صاØب‌هاي آن Ùˆ اتÙاقاتي Ú©Ù‡ براي‌شان رخ مي‌داد. اولي قرار بود پسر ويولون‌ساز باشد –که نشد- پس از آن تعداد زيادي هنرجوي موسيقي در ÙŠÚ© دير مذهبي در آلمان (يا جايي Ú©Ù‡ اکنون به آن آلمان مي‌گويند) Ùˆ صد سال پس از آن پسربچه‌ي نابغه‌اي به نام Weisse (اسم‌اش را يادم نمي‌آيد، Ùاميل دقيق‌اش را هم به هم‌چنين) Ú©Ù‡ در نهايت به Ø´Ú©Ù„ تاسÙ‌آوري مي‌ميرد. بعد از آن دوباره تعداد زيادي کولي Ú©Ù‡ در طي صØنه‌هاي زيبايي ويولون‌نوازي‌شان نمايش داده مي‌شود Ùˆ پس از آن Ùردريک پوپ با آن Ùرآيند الهام‌گيري‌ي عجيب‌اش – Ú©Ù‡ در طي رابطه‌ي جنسي زيباترين قطعات خود را خلق مي‌کرد Ùˆ هيجان Ùˆ التهاب رابطه در موسيقي‌اش نقش مي‌بست. بعد از آن، دختر بچه‌اي در چين Ùˆ پس از آن نيز متخصص ويولون‌شناس‌اي در نيويورک! Ùˆ اين Øلقه بسته مي‌شود. عجيب نيست؟