به جاي انسان، انسانيت، به

به جاي انسان، انسانيت، به

به جاي انسان، انسانيت،
به جاي فرد، ‌جمع،
به جاي قطعيت، احتمال وقوع،
به جاي عشق، دوست داشتن،
به جاي مطلق‌گرايي، نسبي‌گرايي،
و به جاي تقدير، اراده را جاي‌گزين کنيم – ممکن است به نفع‌مان باشد!

بله! واقعيت اين است Ú©Ù‡ مطمئن نيستم چنين فرمولي خوب باشد. خوب چيست؟ دقيقا اولين سوال همين است. خوب چيست؟ Ùˆ بعد، سوال دوم اين‌گونه مطرح مي‌شود: حالا Ú©Ù‡ دانستيم خوب چيست، چگونه مي‌توان به آن رسيد. مدتي‌ست Ú©Ù‡ سوال اول براي‌ام خيلي مهم بوده است Ùˆ به نظرم تا حد زيادي مشکل مي‌نمايد (از ديدگاهي حتي شايد غيرقابل حل)ØŒ اما واقعيت اين است Ú©Ù‡ سوال دوم هم چندان پاسخ مشخصي ندارد. سوال دوم، حتي ‌ممکن است (تاکيد مي‌کنم روي اين، کاملا بستگي دارد به راه حل “خوب” بودن) کاملا در حوزه‌ي عقلي باشد اما اين هم جزو مسايل حل شده‌مان نيست به هر حال. حتي در ÙŠÚ© ديدگاه ماترياليستي هم ما نمي‌دانيم چگونه بايد سيستم‌مان را کنترل کنيم تا به هدف مورد نظر برسيم. شايد مرز اين دو سوال دقيقا همان مرز فلسفه Ùˆ علوم (اجتماعي يا دقيق) را مشخص مي‌کند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *