اين چند وقت اخير خيلي

اين چند وقت اخير خيلي

اين چند وقت اخير خيلي بيش‌تر خواب‌هاي‌ام را به خاطر مي‌آورم. ديد به‌تري نسبت‌ به‌شان پيدا کرده‌ام. امروز صبح، درست پس از بيدار شدن‌ام حس کردم چيز جالبي اين وسط دارد وول مي‌خورد: درک من نسبت به ناخودآگاه‌ام! روان‌کاوي، بر مبناي مشاهده‌ي رفتارهاي انسان در شرايطي‌ست Ú©Ù‡ خودآگاه‌اش –خودآگاه برنامه‌ريزي شده، عرف‌زده Ùˆ …- تاثير کمي دارد. مثلا در شرايط غيرمعمول، ضربه‌هاي حس‌اي (صداي شديد،‌ موقعيت نامتعارف) Ùˆ هم‌چنين در خواب. در خواب، ناخودآگاه تاثير بيش‌تري دارد. صبر کنيد! لازم است توضيح بدهم Ú©Ù‡ تقسيم ذهن به خودآگاه Ùˆ ناخودآگاه به اعتقاد من تنها ÙŠÚ© مدل‌سازيست Ùˆ نه ÙŠÚ© واقعيت. خودآگاه Ùˆ ناخودآگاه، لايه‌هاي مختلف خودآگاهي هستند. هر Ú†Ù‡ به سمت خودآگاه (طبق تعريف متداول Ùˆ نه چيزي Ú©Ù‡ من به عنوان ترجمه‌ي consciousness (Ùˆ بعضي وقت‌ها self-c.) استفاده مي‌کنم) حرکت مي‌کنيم،‌ مکانيزم‌هاي کنترلي‌ي بيش‌تري وارد مي‌شوند: قوانين، عرف، مقررات اخلاقي، منطق، يادگرفته‌ها Ùˆ … Ùˆ از طرف ديگر هر چقدر Ú©Ù‡ به سمت مقابل تمايل پيدا مي‌کنيم به عناصري مي‌رسيم Ú©Ù‡ قدمت Ùˆ ثبات بيش‌تري دارند – گرچه الزاما جنس‌‌شان متفاوت نيست – مي‌تواند باز هم همان‌ها باشد. بيش از اين‌که وارد اين‌ها شوم تنها اين را مي‌گويم Ú©Ù‡ به نظرم در اين وسط چيزهاي جالبي مي‌توانم پيدا کنم: دغدغه‌هاي واقعي‌ام! اين‌که از Ú†Ù‡ چيزهايي مي‌ترسم Ùˆ Ú†Ù‡ چيزهايي براي‌ام ترسناک است، در خواب به راحتي ديده مي‌شود. البته لازم به تحليل دارد Ùˆ اين تحليل نياز به شجاعتي ماورايي Ùˆ صداقتي بي‌حد دارد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *