بچه‌هاي ÙØ±Ø²Ø§Ù†Ú¯Ø§Ù† –پريسا، مينا، آيدا
بچه‌هاي ÙØ±Ø²Ø§Ù†Ú¯Ø§Ù† –پريسا، مينا، آيدا Ùˆ ÙØ§Ø·Ù…Ù‡- مرا دعوت کرده بودند به بازديد از کارگاه علوم‌شان. امروز (دوشنبه) ØÙˆØ§Ù„ÙŠ ساعت 11:30 به آن‌جا Ø±ÙØªÙ… Ùˆ ØØ¯ÙˆØ¯ 2 برگشتم. اين، خيلي چيزها را مشخص مي‌کند، نه؟
اين ماجرا براي‌ام Ùوق‌العاده بود. بسيار لذت بردم. نه Ùقط خود کارگاه Ú©Ù‡ همه‌ي ØÙˆØ§Ø´ÙŠâ€ŒØ§Ø´ هم براي‌ام جالب بود. شبيه به آن ØØ³â€ŒÙ‡Ø§ÙŠÙŠ Ø¨ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ در بچگي داشتم Ùˆ مدت‌هاست خيلي کم‌تر سراغ‌ام مي‌آيد. هيجان‌زدگي‌ Ùˆ خجالت Ø±ÙØªÙ† به مدرسه‌ي دخترانه، آن هم مدرسه‌اي Ú©Ù‡ به هر ØØ§Ù„ هميشه به صورت پنهان نوعي ØØ³Ø§Ø³ÙŠØª نسبت به‌اش وجود داشته است، دوباره مرا برد به بچگي‌هاي‌ام Ùˆ پشت دامن مامان قايم شدن‌هاي‌ام Ú©Ù‡ خجالت کشيدن‌‌ام واقعا مساله‌اي بود براي خودش Ùˆ در Ú©Ù„ مرا تبديل مي‌کرد به ÙŠÚ© اميرمسعود خجالتي. اين روزها ديگر کم‌تر پيش مي‌آيد Ú©Ù‡ چنان چيزي آن‌قدر آشکار خودش را به ديگران Ùˆ ØØªÙŠ Ø®ÙˆØ¯Ù… نشان دهد اما امروز دوباره تجربه‌اش کردم – گرچه بعيد مي‌دانم ديگران چندان متوجه چنين چيزي شده باشند. اين، خيلي جالب بود. خجالت‌کشيدن به خودي‌ي خود ويژگي‌ي خوبي نيست اما اگر تو را ببرد به دنيايي ناشناخته Ùˆ غريب، کاملا مي‌ارزد. خجالت‌ام از Ú†Ù‡ جنسي بود؟ الان ديگر در ايجاد رابطه با ÙŠÚ© دختر مشکل چنداني ندارم. ÙŠÚ© دختر به تنهايي هيچ معضلي نيست اما وقتي قرار باشد ميان چند Ù†ÙØ± دختر بروي، آن وقت ÙØ±Ù‚ مي‌کند Ùˆ آن هم نه به خاطر دختر بودن‌شان Ú©Ù‡ به خاطر جمع دخترانه بودن‌شان است. اين، ÙŠÚ© پديده‌ي emergent است Ùˆ معادل جمع تاثير تک تک اعضاي به وجود آورنده‌ي پديد نيست، بلکه Ù…Ù†ØØµØ± به جمع شدن‌شان است. گرچه شايد هم چرت مي‌گويم Ùˆ ماجرا ساده‌تر از اين ØØ±Ù‌ها باشد اما من Ø±Ø§ØØª نمي‌توانم تشخيص‌اش بدهم.
اما اين مهم‌ترين ويژگي‌ امروز نبود. ويژگي‌ي خيلي مهم‌اش، ØØ³ دبيرستاني بودن ماجرا بود. ÙØ¹Ø§Ù„يت‌هايي را مي‌ديدي، پروژه‌هايي را مي‌ديدي Ú©Ù‡ خيلي ÙØ±Ù‚ داشت با چيزي Ú©Ù‡ اکنون ما به آن مي‌پردازيم. ÙØ¹Ø§Ù„يت‌هاي آن‌ها به ÙˆØ¶ÙˆØ Ø¹Ù†ØµØ±ÙŠ را Ú©Ù… داشت Ú©Ù‡ من به آن Ù„ÙØ¸ آکادميک مي‌دهم Ùˆ دقيقا همين، ويژگي‌ي Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ Ùˆ جالب‌اش بود. آکادميک بودن تØÙ‚يقات خيلي خوب است اما براي کسي Ú©Ù‡ چند سال است در چنان جوي قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است، ديدن نگاه‌هاي ديگر بسيار هيجان‌انگيزست. کارهاي‌شان، بسيار خوب بود. بيش از ØØ¯ÙŠ Ú©Ù‡ انتظار داشتم. Ùˆ علاقه‌شان کاملا چشم‌گير بود. ويژگي‌ي خوب‌ام اين بود Ú©Ù‡ سعي کردم در هر غرÙه‌اي Ú©Ù‡ مي‌روم، به طور دقيق وارد ماجراي‌شان بشوم: خوب گوش بدهم تا بÙهمم دقيقا Ú†Ù‡ کار کرده‌اند Ùˆ بعد بÙهمم چرا چنان ايده‌هايي داشته‌اند Ùˆ پس از آن درست مانند خودشان بشوم Ùˆ سعي کنم Ú©Ù‡ ببينم Ú†Ù‡ چيز کار سوال برانگيزست. ÙØ±Ø¶ÙŠÙ‡ Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù…ØŒâ€Œ بپرسم Ú©Ù‡ چرا اين کار را کرده‌اند Ùˆ نه کار ديگري را Ùˆ بعد همين‌ها را در اختيارشان قرار دهم. من، امروز، ÙŠÚ© بازديدکننده‌ي صر٠نبودم، بلکه ÙŠÚ© مشارکت‌کننده‌ در کارها نيز بودم. براي همين ديدن هر کدام از پروژه‌ها وقت زيادي Ù…ÙŠâ€ŒÚ¯Ø±ÙØª. نتيجه‌اش اين شد Ú©Ù‡ عملا Ùقط بخشي از غرÙه‌ي Ùيزيک را ديدم Ùˆ چادر موسيقي را. به شيمي Ùقط سر زدم Ùˆ دقيقا به اين علت Ú©Ù‡ نمي‌Ùهميدم Ùˆ نمي‌توانستم جز ÙŠÚ© گوش خوب براي‌شان باشم (چيزي Ú©Ù‡ Ø§ØØªÙ…الا زياد هم بدشان نمي‌آيد ولي از Ø³Ø·Ø Ø§Ù†ØªØ¸Ø§Ø± من پايين‌ترست) از هيچ گروهي تقاضاي ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ù†Ø®ÙˆØ§Ø³ØªÙ….
زماني Ú©Ù‡ در بخش موسيقي بودم، بچه‌ها ØÙ„قه ساخته بودند Ùˆ مي‌چرخيدند Ùˆ آواز مي‌خواندند. همه چيز! به صورت کر، به نظرم ÙŠÚ©ÙŠ از آهنگ‌هاي ونجليس را مي‌خواندند (Ø§ØØªÙ…الا از 1492 بود، شايد هم نه – داشتم با مسوول غرÙÙ‡ ØØ±Ù مي‌زدم Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ÙŠ Ú¯Ø±Ù… Ø¨ØØ« بوديم Ùˆ نمي‌توانستم سرم را بگردانم) Ùˆ هم‌چنين چيزهاي ديگر. ÙŠÚ© آهنگي بسيار براي‌ام آشنا بود Ùˆ کرش هم بسيار خوب مي‌شد. نمي‌دانم چيست. ولي مثلا شبيه به Wind of Change از Scorpions بود گرچه بعيد مي‌دانم اين بوده باشد. اين‌اش براي‌ام خيلي جالب بود. ØÙŠÙ Ú©Ù‡ باز هم خجالت مانع اين شد Ú©Ù‡ با خيال Ø±Ø§ØØª وسط ØÙŠØ§Ø· بياستم Ùˆ ببينم دقيقا اين بچه‌هاي کوچولو Ú†Ù‡ مي‌کنند. ØØ³ مي‌کردم Ú©Ù‡ اين‌جا ديگر دقيقا وسط وسط خودشان است، نمايش‌گاه نيست Ú©Ù‡ خودشان را ØØ§Ø¶Ø± کرده باشند براي ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯Ù† (Ùˆ بعضي‌ها واقعا همين‌گونه بودند – معلوم بود بارها Ùˆ بارها تمرين کرده‌اند آن‌چه را Ú©Ù‡ بايد بگويند). مثلا سه چهار Ù†ÙØ±ÙŠ ÙˆØ³Ø· زمين Ø¢Ø³ÙØ§Ù„ت نشسته بودند Ùˆ Ù†Ùهميدم Ú†Ù‡ مي‌کنند. Ùˆ چقدر Ú©ÙˆÚ†Ú© بودند! انگار راهنمايي Ùˆ دبيرستان ÙØ±Ø²Ø§Ù†Ú¯Ø§Ù† با هم است. مدت‌ها بود وارد چنين جوي نشده بودم. جوي مدرسه‌اي Ú©Ù‡ زندگي از در Ùˆ ديوار جاري‌ست. البته بايد بگويم Ú©Ù‡ چنين چيزي ØØªÙŠ Ø¯Ø± دبيرستان علامه‌ØÙ„ÙŠ هم به اين Ø´Ú©Ù„ نبود. پسرها ÙØ±Ù‚ دارند. جور ديگري Ø±ÙØªØ§Ø± مي‌کنند. نمي‌توانم بگويم Ú©Ù‡ دخترها شيطان‌ترند اما پسرها به هر ØØ§Ù„ جور ديگري‌اند. خيلي شبيه به راهنمايي بود وقتي الان از بيرون نگاه‌اش مي‌کنم. خلاصه، همه‌ي اين‌ها باعث شده است Ú©Ù‡ بدجوري دوباره چنين Ù…ØÙŠØ·â€ŒÙ‡Ø§ÙŠÙŠ Ø±Ø§ هوس کنم. ØØ§Ù„ يا درس دادن در علامه‌ØÙ„ÙŠ Ùˆ يا همين ÙØ±Ø²Ø§Ù†Ú¯Ø§Ù† – Ú©Ù‡ مثلا تجربه‌ي Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ØªØ± Ùˆ البته سخت‌تريست. گرچه چنين چيزي Ø§ØØªÙ…الا از نظر زماني براي‌ام مشکل‌سازست ولي با اين وجود روش‌هاي ديگري هم وجود دارد. مثلا کار کردن روي پروژه‌اي با ايشان. پروژه‌اي Ú©Ù‡ با پريسا، آيدا، مينا (Ùˆ البته خيلي غيرمستقيم با ÙØ§Ø·Ù…Ù‡) داشتم، بسيار براي‌ام جالب بود. با اين‌که تقريبا زمان خيلي کمي روي پروژه‌شان کار مي‌کردم اما باز با Ø§ÙŠÙ†â€ŒØØ§Ù„ چيز مهمي بود براي‌ام. چيزهاي زيادي به‌ام داد Ùˆ کلي خاطره‌انگيز بود. کم‌ترين‌اش اين‌که الان چند دوست از ميان بچه‌هاي ÙØ±Ø²Ø§Ù†Ú¯Ø§Ù† دارم Ú©Ù‡ با وجود اين‌که تقريبا خيلي خجالتي‌اند (Ùˆ اين دقيقا به دليل ØªÙØ§ÙˆØª شرايط‌شان است. من براي‌شان هم‌اکنون آدم بزرگ ØØ³Ø§Ø¨ مي‌شوم!) اما با Ø§ÙŠÙ†â€ŒØØ§Ù„ در ÙŠÚ© چيزهايي خيلي صميمي‌ هستيم. اين موضوع،‌ مخصوصا وقتي از راه دور (اينترنت) با هم در ارتباط باشيم بيش‌تر نمود پيدا مي‌کند (گرچه مثلا امروز باز هم نوعي ØØ³ خجالت کشيدن Ùˆ دور بودن در آن‌ها مي‌ديدم. به هر ØØ§Ù„ شايد طبيعي باشد وقتي 2 يا 3 بار بيش‌تر هم‌ديگر را نديده باشي‌). اگر پيش‌نهادي باشد براي Ú©Ù…Ú© به پروژه‌اي در صورتي Ú©Ù‡ به ØØ¯ کاÙÙŠ به زمينه‌ي کاري‌ام نزديک باشد، با کمال ميل قبول مي‌کنم. شايد خوب باشد Ú©Ù‡ سري هم به علامه‌ØÙ„ÙŠ بزنم – غير از سال اول دانشگاه، ديگر به دبيرستان Ù†Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù…!
به نظرم بد نيست Ú©Ù‡ کمي درباره‌ي کارهايي Ú©Ù‡ ديدم، ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¨Ø¯Ù‡Ù…:
اولين پروژه، روبات مرتب نام داشت. اين روبات قرار بود با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از سنسور مادون قرمز کدي بارکدمانند را بخواند Ùˆ بعد متناسب با آن با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از بازويي Ú©Ù‡ با ÙŠÚ© موتور، قابليت چرخش با ÙŠÚ© درجه‌ي آزادي را داشت Ùˆ سر آن گيره‌اي (grabber) مغناطيسي وصل بود آن جسم را بردارد Ùˆ به جاي ديگر از پيش تعيين شده‌اي ببرد. البته بچه‌ها مشکل داشتند. اصولا چيزي Ú©Ù‡ رعايت نکرده بودند، ايزولاسيون پورت کامپيوتر Ùˆ درايور موتورشان بود.
پروژه‌ي روباتيک ديگر،‌ ÙŠÚ© روبات Ù…ØªØØ±Ú© بود Ú©Ù‡ از دو استپر موتور براي هر کدام از چرخ‌هاي‌اش بود. اين روبات مي‌توانست يا جلو برود Ùˆ يا بچرخد. البته در برنامه‌شان اين‌که هم به جلو (يا عقب) برود Ùˆ بچرخد در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ نشده بود. اين‌ها هم مانند قبلي ايزولاسيون را رعايت نکرده بودند. در ضمن، مشکلي Ú©Ù‡ در چنين روبات‌هايي پيش مي‌آيد، خطاي مکان‌يابي‌است. براي‌شان درباره‌ي اين Ú¯ÙØªÙ….
روبات ديگر، روبات چهره بود. ÙŠÚ© عروسک Ú©Ù‡ صورت‌اش تکان مي‌خورد. البته Ùقط دهان‌اش عقب Ùˆ جلو Ù…ÙŠâ€ŒØ±ÙØª Ùˆ چشم‌ها نيز با آن ØØ±Ú©Øª مي‌کردند. سيستم عملا ÙŠÚ© درجه‌ي آزادي بيش‌تر نداشت. خودشان کاربردش را Ùقط به عنوان عروسک در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودند اما نهايت چنين چيزي، روبات‌هاي اجتماعي‌ست Ú©Ù‡ Kismet نمونه‌اي شاهکار از آن‌هاست.
پروژه‌ي ديگر، دستگاه عمق سنج بود Ú©Ù‡ با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از ÙŠÚ© سيم پيچ –مشابه با روش کار Ùلزياب‌ها- کار مي‌کرد. مي‌خواست با توجه به تغيير ÙØ±Ú©Ø§Ù†Ø³ÙŠ Ú©Ù‡ از دور Ùˆ نزديک شدن Ø³Ø·Ø Ùلزي (Ùقط براي Ùلزها بود) به وجود مي‌آيد، عمق‌اش را بسنجد. در اين وسط هم کلي مشکل داشت Ùˆ ÙŠÚ© سري ÙØ±Ø¶ÙŠØ§Øªâ€ŒØ§Ø´ با نتايج جور نمي‌آمد. من هم نظراتي داشتم Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ….
ÙŠÚ© سري پروژه تعري٠شده بود Ú©Ù‡ با پيشوند پديدارشناسي مشخص مي‌شد. مثلا پديدارشناسي قطره جوهر، پديدارشناسي‌ي پارگي کاغذ Ùˆ … . اين‌ها به طور خاص براي‌ام جالب بودند.
مثلا در پديدارشناسي پارگي کاغذ، بررسي کرده بودند Ú©Ù‡ پارگي‌ي کاغذ به Ú†Ù‡ صورت است Ùˆ ميزان Ø§Ù†ØØ±Ø§Ù پارگي از زاويه‌ي مشخص شده، ØØ¯Ø§Ú©Ø«Ø± چقدر است. سپس نمودارهايي کشيده بودند Ùˆ نتيجه‌اش هم اين بود Ú©Ù‡ واريانس تغييرات زاويه Ø§Ù†ØØ±Ø§Ù کاغذ هر Ú†Ù‡ به زاويه‌ي قائم نزديک‌تر مي‌شويم، کم‌تر مي‌شود.
مورد ديگر،‌ بررسي‌ي ØØ±Ú©Øª بادکنک بود. بادکنکي را باد کرده بودند Ùˆ سپس ول‌اش مي‌کردند Ùˆ سعي کرده بودند Ú©Ù‡ معادله‌ي مسير ØØ±Ú©Øªâ€ŒØ§Ø´ را به دست آورند. براي اين‌کار از ØØ±Ú©Øª Ùيلم‌برداري کرده بودند Ùˆ مرکز بادکنک را به طور ØØ¯ÙˆØ¯ÙŠ Ø¨Ù‡ دست آورده بودند Ùˆ منØÙ†ÙŠâ€ŒÙŠ Ú†Ù†Ø¯ جمله‌اي به داده‌هاي‌شان برازانده بودند. کار به‌تري Ú©Ù‡ مي‌توانستند بکنند اين است Ú©Ù‡ معادله‌ي Ø¯ÙŠÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙŠÙ„ ØØ±Ú©Øª را به دست مي‌آورند Ùˆ نه ÙŠÚ© معادله‌ي استاتيکي. اين کار را با شناسايي‌ي سيستم Ùˆ معادله‌اي داراي ديناميک مي‌توانستند انجام دهند. در ضمن الان به نظرم مي‌آيد Ú©Ù‡ ØØªÙŠ Ù…ÙŠâ€ŒØªÙˆØ§Ù†Ø³ØªÙ†Ø¯ ورودي‌هاي سيستم را ÙØ´Ø§Ø± بادکنک، اندازه‌اش Ùˆ … نيز بگيرند تا معادله دقيق‌تر باشد.
کار ديگر،‌ پديدارشناسي‌ي قطره‌ي جوهر نام داشت Ú©Ù‡ در آن به تشکيل 7هاي هنگام سقوط قطره‌ي جوهر بر روي کاغذهاي مختل٠پرداخته بود. بررسي‌ي ديگر، Ø´Ú©Ù„ قطرات پاراÙين‌اي بود Ú©Ù‡ بر روي مايعي سقوط مي‌کردند. پيل سوختي نيز با اين‌که پروژه‌ي ديگري بود Ú©Ù‡ با اين‌که چندان در آن زمينه اطلاعي ندارم، اما در نوع خودش جالب بود چون تقريبا بسيار Ú©Ù… چنين چيزي انجام شده است. ÙŠÙˆÙ„Ø§Ù ÙˆØØ´ÙŠ Ù†ÙŠØ² اسم گياهي‌ست Ú©Ù‡ وقتي آب به آن مي‌رسد، شکل‌اش تغيير مي‌کند Ùˆ با اين تغيير شکل‌اش يا مي‌تواند در عمق خاک برود يا اين‌که خودش را روي زمين جابجا کند. اين هم جالب بود. بچه‌ها بررسي کرده بودند تا ببيند سرعت چرخش‌اش Ú†Ù‡ نسبتي با دماي آب Ùˆ هم‌چنين ميزان رطوبت دارد. نکته‌ي جالب اين بود Ú©Ù‡ تغييرات سرعت به ازاي دما در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡â€ŒÙŠ Ù‚Ø§Ø¨Ù„ زيست موجود (زير 40 درجه) تقريبا ثابت بود ولي پس از آن تا 60 درجه Ú©Ù‡ اندازه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بودند با سرعت Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ´ Ù…ÙŠâ€ŒÙŠØ§ÙØª. به نظر مي‌رسد Ú©Ù‡ سرعت ثابت داشتن در دماهاي مختل٠ويژگي‌ي خوبي‌ست Ùˆ گياه به سمتي تکامل ÙŠØ§ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ سرعت را ثابت Ù†Ú¯Ù‡ دارد (مثلا اگر سرعت ÙØ±Ù‚ کند، ممکن است باعث پراکندگي‌ي زياد شود Ùˆ گونه منقرض شود) ولي چون دماهاي بالاتر از 40 (Ú©Ù‡ Ø§ØØªÙ…الا پروتئين‌هاي‌اش شروع به تجزيه مي‌کنند) تجربه‌اي نداشته است، هيچ بهينه‌سازي‌اي نيز روي‌اش انجام نشده است. در اصل تابع Ùقط در ÙŠÚ© دامنه‌ي خاصي بهينه شده است. اين ايده براي‌ام جالب بود. ساعت خورشيدي نابينايان نيز، ÙŠÚ© ساعت خورشيدي بود Ú©Ù‡ ويژگي‌اش وجود تعدادي ميله‌مانندي در آن بود Ú©Ù‡ در هر ساعت Ùقط يکي‌شان گرم مي‌شد Ùˆ بدين طريق مي‌شد ساعت را تشخيص داد.
پروژه‌ي جالب ديگر،‌ آشوب نام داشت Ú©Ù‡ بچه‌ها انواع مختل٠ديناميک‌هاي آشوب‌ناک را بررسي‌ کرده بودند Ùˆ به بازديدکننده نشان مي‌دادند. اما کار جالب‌شان اين بود Ú©Ù‡ configurationاي ايجاد کرده بودند Ú©Ù‡ داراي Ø±ÙØªØ§Ø± آشوبي بود. سه کره روي هم Ùˆ درون ÙŠÚ© هرم. اجسام، منعکس کننده‌ي نور بودند Ùˆ به نظر مي‌آمد Ú©Ù‡ اين ترکيب‌بندي نسبت به شرايط اوليه،‌ مثلا مکان دوربين Ùˆ يا مکان نوردهي‌ي اوليه داراي Ø±ÙØªØ§Ø± آشوبي‌اي باشد. اين براي‌ام جالب بود. در زمان ما،‌ تقريبا هيچ کس نمي‌دانست آشوب چيست Ùˆ به نظرم مطلع‌ترين ÙØ±Ø¯ در آن ميان،‌خودم بودم. اما الان، کار به ØØ¯ÙŠ Ø±Ø³ÙŠØ¯Ù‡ است Ú©Ù‡ کار تØÙ‚يقاتي هم مي‌توانند بکنند (راستي بگويم Ú©Ù‡ شبيه‌سازي‌هاي‌شان را با 3D-Max انجام داده بودند). کلا بچه‌هاي جالبي بودند. يکي‌شان Ú©Ù‡ سال دوم بود Ùˆ به رياضي‌ي Ù…ØØ¶ علاقه داشت Ùˆ ديگري Ú©Ù‡ سال سوم بود، يا مي‌خواست در زمينه‌ي هوش مصنوعي کار کند يا اين‌که برود Ùˆ Ùيلم کوتاه بسازد.
اين‌ها همه در سالن Ùيزيک (Ùˆ البته رياضي) بودند. در ØÙŠØ§Ø·ØŒâ€Œ همان‌طور Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ… چادري بود به اسم چادر موسيقي (ساعت خورشيدي هم در ØÙŠØ§Ø· بود). در آن‌جا ابتدا ÙŠÚ©ÙŠ از بچه‌ها آمد Ùˆ درباره‌ي تاريخ‌ موسيقي‌ها Ùˆ جنبش‌ها وابسته متداول غربي (Rap, Hippism, Rock, Pop, Metal) براي‌ام Ú¯ÙØª Ùˆ سپس ديگري‌اي آمد Ùˆ درباره‌ي تØÙ‚يقي Ú©Ù‡ کرده بودند ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯. تØÙ‚يق‌شان به اين مي‌پرداخت Ú©Ù‡ چقدر Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ به موسيقي گوش مي‌دهند (تØÙ‚يق در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡â€ŒÙŠ Ø³Ù†ÙŠâ€ŒÙŠ 22-15 بود به نظرم)ØŒ چقدر مشکل از طر٠خانواده‌شان براي‌شان ايجاد مي‌شود، رابطه‌ي موسيقي گوش‌دادن با ميزان مذهبي Ùˆ سنتي بودن Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ چگونه است،‌ Ú†Ù‡ نوع موسيقي‌هايي گوش مي‌دهند Ùˆ چقدر گوش مي‌دهند Ùˆ از اين قبيل. جامعه‌ي آماري‌شان Ú©ÙˆÚ†Ú© بود -70 Ù†ÙØ±- Ùˆ علت‌اش هم مشکلاتي بود Ú©Ù‡ مدرسه براي‌شان ايجاد مي‌کرد Ùˆ مثلا اجازه نداده بود Ú©Ù‡ از هيچ ÙŠÚ© از بچه‌هاي علامه‌ØÙ„ÙŠ سوالي پرسيده شود يا پرسش‌نامه‌اي در مدرسه‌ي خودشان پخش کنند Ùˆ از اين قبيل. خلاصه شاکي بودند! من هم به‌شان پيش‌نهاد دادم Ú©Ù‡ از اينترنت براي نظرسنجي Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کنند –با وجود باياسي Ú©Ù‡ ايجاد مي‌شود- Ùˆ Ú¯ÙØªÙ… Ú©Ù‡ اگر بتوانم، کمک‌شان مي‌کنم.
خوب … اين خلاصه‌اي بود از پروژه‌هايي Ú©Ù‡ امروز ديدم. مشخص است Ú©Ù‡ خيلي مختصر نوشتم Ùˆ هر Ú†Ù‡ به آخر هم مي‌رسيدم‌، توضيØâ€ŒØ§Ù… را کم‌تر مي‌کردم چون ديگر خسته شده‌ام Ùˆ خواب‌ام Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است (الان ساعت 2:15 ÙØ±Ø¯Ø§Ø³Øª!). بازديد امروزم خيلي خوب بود، خوش‌ام آمد. در ضمن شايد بد نباشد بگويم علاوه بر اين‌کار، کمي روي برنامه‌ام هم کار کردم Ùˆ الان به نظر مي‌رسد بخش گراÙÙŠÚ© ØªØØª ويندوز شبيه‌سازم تا ØØ¯ خوبي راه Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است. البته بايد کمي دست‌کاري‌اش کرد تا به‌تر شود اما از گردنه‌ي سختي‌اش گذشت.