جالبيش اينه که محبت رو

جالبيش اينه که محبت رو

جالبيش اينه که محبت رو نمي‌شه خريد، حالا اينش اشکالي نداره، زورکي هم نمي‌شه ايجاد کرد،‌ بازم اگر فقط همين باشه بازم اشکالي نداره، مي‌دوني که يک روش‌هايي وجود داره براي ايجاد چنين چيزي که از به‌ترين‌هاش زمان محسوب مي‌شه و اين خيلي خوبه، اما مشکل از اون‌جايي پيش مي‌آد که ايجاد و تغيير سطح چنين چيزي خيلي اتفاقيه (دقيق‌تر بگويم، آشوبيه) و بعد تو مي‌موني و کلي کار خوبي که کرده‌اي و يک تغيير بزرگ در سطح دوستي‌اي که داشته‌اي. و اين‌جاست که بخش خاصي از تو (مثلا بخش بدجنس‌ات، در حالي که واقعا بخش بدجنس نيست) مي‌خواهد از روش زورکي استفاده کنه براي ايجادش و خب، طبيعي‌ست که خراب‌کاري مي‌شه. من، اما، جديدا الگوي ديگه‌اي رو انجام مي‌دم: لگد مي‌زنم به همه چيز! و خب، طبيعيه اين اصلا جواب نمي‌ده، اما عوض‌ش مطمئني که نتيجه‌اش رو از قبل مي‌دوني. با اين‌که هميشه به طور احتمالي برنامه‌ريزي مي‌کنم اما از وقايع اتفاقي به شدت بدم مي‌آد!
Ú†ÙŠ شد Ú©Ù‡ اينو نوشتم؟ Ú†ÙŠ شد Ú©Ù‡ اين به فکرم اومد؟ Ú©ÙŠ مي‌دوني، کي‌ مي‌دونه …

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *