وقتي کسي تو را بغل

وقتي کسي تو را بغل

وقتي کسي تو را بغل مي‌کند، آرام مي‌شوي، همه‌ي فکرها و ناراحتي‌هاي‌ات ناگهان در عرض چند لحظه فرومي‌پاشد و ابتدا تنها به اين سير آرامش‌بخش مي‌انديشي و بعد از مدتي ديگر هيچ چيزي در فکرت وجود ندارد. اگر بعدا از تو بپرسند که در آن لحظات به چه‌ها فکر مي‌کرده‌اي، چيزي نمي‌تواني بگويي جز اين‌که آن لحظات براي‌ات ماورايي بوده است. بله! يک چنين چيزي‌ست حواس انسان گرچه وجودي ماورايي نيز در آن وجود ندارد. همه چيز به سادگي به اين باز مي‌گردد که وقتي تو را بغل کرده‌اند، تمام سنسورهاي حسي‌ات به شدت فعال شده‌اند و بقيه‌ي عامل‌هاي مغزت را تا حد ممکن خنثي و بي‌اثر کرده‌اند. درست مثل يک معماري‌ي S.S. يا شبکه‌ي عصبي‌اي که به خاطر وجود يک سيگنال قوي به وضعيت اشباع رسيده باشد و ديگر هيچ سيگنال ضعيف –ناشي از تفکرات وهم‌آلود- ديگر در آن ادراک نمي‌شود.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *