کلي نوشته بود Ùˆ با تمام وجود -يا Øداقل اين‌طور به نظر مي‌رسيد- اعتراض کرده بود به ÙŠÚ© وضعيتي، آن‌گاه در کامنت‌اش نوشته بودند “متن زيبايي بود. دستت درد نکند”. زيبا؟ مساله زيبايي‌ست؟!
شرط کاÙÙŠ براي پيامبر-نبودگي
کاÙي‌ست ÙŠÚ© بار قتل کني تا پيامبر نباشي (نوشته‌ي قبلي را بخوان).
من از Ùرآيندهاي ANDÙŠ خوش‌ام
من از Ùرآيندهاي ANDÙŠ خوش‌ام نمي‌آيد: نه يادگيري‌ي آن‌ها ساده است (دوشنبه ÙŠÚ© تز Ùوق‌ليسانس در اين‌باره خواهيم داشت)ØŒ نه ياÙتن تکاملي‌ي آن‌ها ساده است (ÙŠÚ© مشکل شناخته شده در combinatorial problemsهايي Ú©Ù‡ با GA ØÙ„ مي‌شوند) Ùˆ زندگي‌اي Ú©Ù‡ اين‌گونه دچار Ùروپاشي شود قابل تØمل است. کاÙي‌ست ÙŠÚ© اشتباه بکني -ÙŠÚ© جز را به اشتباه انتخاب کني- تا خود را در Øضيض ببيني. آيا اين‌ها اجتناب‌ناپذيرند؟ دوست داشتم نبودند، اما انگار هستند – تجربه‌اش کرده‌ام.
داشت مي‌مرد Ùˆ بي‌وقÙÙ‡ ØرÙ
داشت مي‌مرد Ùˆ بي‌وقÙÙ‡ Øر٠مي‌زد.
… سرش را پايين انداخته
… سرش را پايين انداخته بود Ùˆ درست مثل ناپلئون دست‌هاي‌‌اش را پشت‌اش گره زده Ùˆ متÙکرانه در طول راه‌رو قدم مي‌زد. در Ú©Ù‡ باز شد، Ú¯Ù„ از روي‌اش Ø´Ú©Ùت Ùˆ به آن سو دويد. [اين داسنان است، اين مظهر غيبت است، Ùˆ اين تاريخ است.]
هيچ چيزي را بيش از
هيچ چيزي را بيش از Øدي نمي‌توان Ùهميد،
هيچ چيزي را کم‌تر از Øدي نمي‌توان Ù†Ùهميد،
هيچ ØرÙÙŠ بيش از Øدي درست نيست،
هيچ ØرÙÙŠ کم‌تر از Øدي غلط نيست،
هيچ چيزي، هميشه صادق نيست.
دوران home alone بودن من
دوران home alone بودن من تموم شد! ديگه نمي‌خوام تنها باشم، هيچ‌وقت! خيلي بد بود، خيلي!
در آغاز خداوند بهشت و
در آغاز خداوند بهشت Ùˆ زمين را Ø¢Ùريد. Ùˆ زمين خالي Ùˆ تهي بود. … Ùˆ خداوند Ú¯Ùت: نور باشد، Ùˆ نور بود.
… Ùˆ روز!
-خداوند، Ø¢Ùرينش: روز اول، انجيل چاپ اول،‌ گوتنبرگ.
مبارک باشه مهندس رامينيا!
مبارک باشه مهندس رامينيا!
ÙŠÚ©ØŒ دو، سه، صÙر!
ÙŠÚ©ØŒ دو، سه، صÙر!
کشور عادل‌ها! نه، اين ديگه
کشور عادل‌ها!
نه، اين ديگه اسم کتاب نيست!! من خيلي عصبانيم! اگر اشتباه رخ نداده باشه Ùˆ خبري Ú©Ù‡ شنيدم درست باشه، Øسابي همه چيز رو به هم مي‌ريزم!! ديگه بسه!
سوء تÙاهم
سوء تÙاهم
پينک Ùلويد، Ø´Ú© به همه
پينک Ùلويد، Ø´Ú© به همه چيز، نگراني،‌ ترس،‌ اندوه، اميد،‌ پوچي، پوچي، پوچي …
همين‌ام Ú©Ù‡ هستم، همين‌ام Ú©Ù‡ هستم،‌ Ú†Ù‡ دل‌تان بخواهد Ùˆ Ú†Ù‡ نخواهد. خوش‌تان نمي‌آيد،‌ کاري ندارد که، بعد از Øيراني‌تان مي‌توانيد بگذاريد برويد هر جايي Ú©Ù‡ مي‌خواهيد – درست مثل بقيه.
بيگانه
بيگانه
متشکرم: خيلي خوش گذشت! تجربه‌ي
متشکرم: خيلي خوش گذشت! تجربه‌ي جالبي بود. (Ùˆ البته از همه‌ي کساني Ú©Ù‡ تلاش کردند براي … !)‌