بالاخره يک چيزهايي رو آدم
بالاخره ÙŠÚ© چيزهايي رو آدم تو زندگي نمي‌دونه Ùˆ اين تصميم‌گيري رو سخت مي‌کنه. مثلا هيچ‌وقت مدل مشتق‌پذيري از پديده‌هايي رو Ú©Ù‡ باهاشون سر Ùˆ کله مي‌زني نداري تا در جهت گراديان Øرکت کني تا برسي به ماکزيمي Ú©Ù‡ مي‌خواي. Øرکت اتÙاقي يا جهش يا هر چيزي از اين دست هم قبل از اين‌که تو رو به جاي خوبي برسونن، باعث نابودي‌ي Ú©Ù„ ماجرا مي‌شوند. براي همينه Ú©Ù‡ ما آدم‌ها خيلي وقت‌ها از جستجوي تابو استÙاده مي‌کنيم – ÙŠÚ© بار Ú©Ù‡ تجربه‌ي اشتباهي داشتيم،‌ ديگه تکرارش نمي‌کنيم. اما متاسÙانه اين براي سيستم‌هاي پويا خيلي مناسب نيست – باعث هم‌گرايي زودرس مي‌شود Ùˆ اون وقته Ú©Ù‡ تو از زندگي لذت نمي‌بري چون داري Ùقط از بخشي Ú©ÙˆÚ†ÙŠÚ©ÙŠ از قابليت‌هاش استÙاده مي‌کني.