عبادت شبانه: کنترل چندمتغيره
خنده‌دار است – کمي بيش از Øد! اما الان از ساعت 4 ØµØ¨Ø Ù†ÙŠØ² گذشته است Ùˆ من همين الان٠الان مشق‌هاي‌ام را تمام کردم. راستي نه Ùکر کني تازه همين از ÙŠÚ©ÙŠ دو پيش شروع کرده‌ام به نوشتن، نه!ØŒ خودت Ú©Ù‡ شاهدي، از ديروز (درست‌ترش: پريروز) داشتم مي‌نوشتم. تاکيد مي‌کنم Ú©Ù‡ خنده‌دارست اين ماجرا Ú©Ù‡ نوشتن تکليÙØŒ آن هم اين آخر عمري اين همه طول بکشد. نمي‌دانم اگر زمان بچگي مي‌دانستم چنين وضعي ممکن است رخ دهد،‌ Ú†Ù‡ Ùکري مي‌کردم. ÙŠÚ© پاداش گنده آخر کار؟ کدام پاداش؟ هممم … نه! پاداش آخر کاري وجود ندارد، همه‌اش همين لذت سر Ùˆ کله زدن‌هاي زمان Øال است – Øتي اگر اين لذت باعث شود Ú©Ù‡ همه‌ي ناخن‌هاي‌ام را بخورم.
(خودمانيم، اصلا Ùکر نمي‌کردم ساعت 4 شده باشد، آخرين بار Ú©Ù‡ به ساعت نگاه کردم Øدود ÙŠÚ© Ùˆ خورده‌اي بود Ùˆ اصلا متوجه گذشت اين همه مدت نشدم). آها! Øالا براي ثبت در تاريخ بنويسم Ú©Ù‡ اين‌ها مشق کنترل چندمتغيره بودند Ùˆ تازه هنوز هم همه‌شان ØÙ„ نشدند.