Browsed by
Month: June 2004

تکامل علم

تکامل علم

علم يعني اين‌که بگذاريم فرضيه‌ها به جاي ما بميرند!
-کارل پاپر، Objective Knowledge:An Evolutionary Approach

از آن‌چه پاپر در مورد تکامل در سيستم‌هاي بيولوژيکي، علوم و سيستم‌هاي اجتماعي گفته است، خوش‌ام آمد. اين جمله‌اش هم بيان‌گر ويژگي‌ي خاص علم انسان متعقل در مقابل با تکامل بيولوژيکي‌ست که اجازه‌ي تکامل سريع و کم‌هزينه را به او مي‌دهد.

استحاله به cyborg: مقدمات

استحاله به cyborg: مقدمات

خيلي هيجان‌انگيزست وقتي پاي کامپيوتر نشسته‌اي و مي‌خواهي چيزي از روي کتاب روي ميزت بخواني، ناخودآگاه Alt-Tab را فشار دهي!

داستان زندگی – زندگی داستانی

داستان زندگی – زندگی داستانی

بعضي داستان‌ها آن‌قدر طبيعي‌اند که به واقعيت مي‌زنند،
و بعضي زندگي‌ها آن‌قدر عجيب‌اند که به داستان پهلو مي‌زنند.

تبريک تولد

تبريک تولد

پريسا – مارمولک کوچولوي دوزيست!
هاجر – اممم … اممم … اممم!
تولدتان پس از يک ماه مبارک!
هاممم …
حيف که زيادي عجله کرديد و نگذاشتيد سورپريزتان شيرين باشد!

پس‌بيني زلزله

پس‌بيني زلزله

من به صراحت پيش‌بيني مي‌کنم که تا دو ساعت پيش هيچ زلزله‌ي بالاي 5 ريشتري در پنجاه کيلومتري‌ي تهران رخ نداده است – مگر اين‌که من الان در بهشت باشم!

جهت‌گيري سياسي: ليبرال چپ

جهت‌گيري سياسي: ليبرال چپ

به کدام جهت فکري‌ي سياسي نزديک‌تري؟! هممم؟!
گمان‌ام قبلا هم به‌ات گفته باشم –يا مستقيم يا در اين‌جا- Ú©Ù‡ قبول ندارم مي‌توان فردي را در چارچوب فکري‌ي خاص‌اي قرار داد Ùˆ انتظار داشت همه عقايد او در آن ايدئولوژي توصيف شود. مثلا در زمينه‌ي سياسي، من نه کاملا Ú†Ù¾ اقتصادي هستم (چون به نظارت شديد اقتصادي دولت اعتقادي ندارم) Ùˆ نه راست اقتصادي (چون مخالف قدرت‌مند شدن بيش از حد شرکت‌هاي چند مليتي هستم). اما با اين همه، اين تست The Political Compass براي‌ام جالب بود چون شخص را از دو بعد اقتصادي Ùˆ سياسي مي‌سنجد. قبلا تست مشابهي انجام داده بودم ک� خيلي خلاصه‌تر از اين بود (آدرس آن را هم نوشته بودم. حالا بايد دوباره پيداي‌اش کنم). نتيجه Ú©Ù… Ùˆ بيش يک‌سان است: از لحاظ اقتصادي به Ú†Ù¾ تمايل دارم Ùˆ از لحاظ اجتماعي نيز ليبرال محسوب مي‌شوم – البته نه فرم راديکال آن! خوش‌بختانه همه‌ي جانورهاي معروف تاريخ (هيتلر، استالين، شارون، صدام Ùˆ … در سمت authoritarian ماجرا هستند Ùˆ فاصله‌ي زيادي با من دارند). خودت برو تست Ú©Ù†! اما ÙŠÚ© نکته‌ي ديگر … به نظرم عقايد من کمي متناقض است – به طور خاص در زمينه‌ي اقتصادي. Ú†Ù¾ بودن‌ام مشکوک است!
خلاصه اين‌هم نتيجه‌ي تست براي من:

و اين هم تخمين تست براي چند سياست‌مدار مشهور:

در ضمن در اين‌جا هم مي‌تواني جهت‌گيري‌ي سياسي‌ي موسيقي‌دانان مشهور را ببيني. مثلا موزات و بتهوون، شوستاکوويچ (اين کيه ديگه؟!) در جبهه‌ي ليبرال چپ قرار مي‌گيرند،‌ شوپن و چايکوفسکي هم در زمره ليبرال‌هاي راست قرار مي‌گيرند و هايدن، برامس، استراوينسکي و واگنر نيز جز راست‌هاي تماميت‌خواه. جالب اين‌که ليبرال و چپ بودن آن‌ها (البته آن‌هايي که چپ و ليبرال هستند) غيرراديکال است و در عوض، راست بودن و تماميت‌خواهي‌ي آن بقيه،‌ کاملا زيادست. شايد علت اين باشد که هنوز ايده‌هاي ليبرالي و هم‌چنين چپ اقتصادي در آن زمان زندگي‌شان يا مطرح نشده بود يا چندان جاافتاده نبود ولي در عوض راست اقتصادي و تماميت‌خواهي‌ي اجتماعي قرن‌ها برپا بوده است. مثلا اگر الان بياييم و همين تست را روي موسيقي‌دانان عصر حاضر انجام دهيم،‌ گمان مي‌کنم طيف ديگري بيابيم: مثلا پينک فلويد احتمالا به سمت ليبرال چپ راديکال ميل مي‌کند و کريس دي‌برگ هم اندکي تمايلي به راست تماميت‌خواه داشته باشد. هاها! کسي زياد جدي نگيرد!
در اين‌جا هم مي‌توان کانديداهاي رياست جمهوري‌ي 2004 آمريکا را ديد. تنها Al Sharpton و Dennis Kucinich چپ ليبرال هستند (آن هم نه شديد) و بقيه راست تماميت‌خواه هستند که هر چه کله‌خرتر مي‌شوند (يعني به سمت بوش تمايل پيدا مي‌کنند)،‌ ميزان تمايلات راستي و تماميت‌خواهي‌شان بيش‌تر مي‌شود. شخصي چون کري (که من جزو طرف‌داران‌اش هستم!) هم يکي از معتدل‌ترين آدم‌هاي ممکن است.
در سايت‌اش چيزهاي بيش‌تري هم دارد که پيدا کردن‌اش باشد به عهده‌ي خودت.

زلزله: روش علمي، اخلاق علمي و ناآرامي‌ي جمعي

زلزله: روش علمي، اخلاق علمي و ناآرامي‌ي جمعي

موضوع زلزله Ùˆ پيش‌بيني‌ي آن اين روزها بسيار داغ شده است. ارزيابي‌ي دقيقي از حال Ùˆ هواي مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ خيابان ندارم، اما از بحث‌هايي Ú©Ù‡ در شبکه مي‌شود مشخص است Ú©Ù‡ ÙŠÚ©ÙŠ از مهم‌ترين موضوعات،‌ پيش‌بيني‌هايي‌ست Ú©Ù‡ جديدا صورت پذيرفته Ùˆ مخصوصا آن‌اي Ú©Ù‡ دکتر رحيمي‌تبار گفته است: تا ده روز ديگر، زلزله‌اي مي‌آيد Ùˆ … (نمي‌دانم الان چند روز از آن ده روز گذشته، ولي فکر کنم 4ØŒ 5 روزي بشود). پيش‌بيني‌ي ديگر –تا آن‌جا Ú©Ù‡ ديده‌ام- از آن ÙŠÚ© فرد چيني‌ايست Ú©Ù‡ ادعا مي‌کند با استفاده از ابرهاي زلزله (ØŸ) مي‌تواند زلزله را پيش‌بيني کند. البته آخرين چيزي Ú©Ù‡ خوانده‌ام اين است Ú©Ù‡ اين شخص به وضوح گفته است زلزله‌ي تهران را پيش‌بيني نخواهد کرد چون براي پيش‌بيني احتياج به داده دارد Ùˆ براي داشتن داده‌ها، نياز به پول دارد Ùˆ در ايران کسي نيست Ú©Ù‡ به او پول بدهد،‌ پس در نتيجه تنها کاري Ú©Ù‡ از دست‌اش برمي‌آيد، آرزوي موفقيت کردن است! خب، مورد خنده‌داري بود Ùˆ کلي باعث تفريح Ùˆ خنده شد. براي خواندن اطلاعات بيش‌تر Ùˆ در جريان خبرها بودن، مي‌توانيد به وبلاگ زمين‌لرزه در شهر تاريخي بم 2 مراجعه کنيد Ú©Ù‡ وبلاگي خاص زلزله است Ùˆ يا حرف‌هاي ÙŠÚ© الپر را بخوانيد Ú©Ù‡ وبلاگ ÙŠÚ© دوست قديمي Ùˆ تازه يافت شده است. در ضمن در وبلاگ FreeThough نيز بحث‌هاي جالبي درباره‌ي همين موضوع Ùˆ پيش‌بيني‌پذيري زلزله شده است Ú©Ù‡ توصيه مي‌شود. به هر حال …

چند نکته درباره‌ي دکتر کار دکتر رحيمي‌تبار قابل ذکرست. در مورد روش علمي‌ي آن در پست قبل چيزهايي نوشتم (که باعث شد رکورد هيت روزانه‌ام شکسته شود که از لحاظي خوب و از لحاظي بدست: خوب است چون انسان‌ها کم و بيش شهرت طلب‌اند (و من نيز به طور خاص!) و بدست چون مي‌دانم اکثر بازديدکننده‌ها، خواننده‌ي دايم اين‌جا نيستند. اين‌جايي که جهت‌گيري‌ي کلي‌اش تمايلي به خبررساني ندارد و مورد زلزله هم از آن‌جا سر و کله‌اش پيدا شد که با علم عزيزم نادرست برخورد شده بود) و در اين پست نيز چيزهايي خواهي ديد. به طور خاص، نامه‌ي دوست عزيز و قديمي‌ام، ياشار، را پس از خواندن آن مقاله‌ي کذايي ببينيد (گمان‌ام قبلا درباره‌اش چيزهايي به‌ات گفته باشم):

رفقا،
من به آن مقاله‌اي Ú©Ù‡ به آن ارجاع داده بوديد نگاه کردم Ùˆ به نظرم اصلا شباهتي به ÙŠÚ© مقاله‌ي علمي‌ي واقعي نداشت. بيش‌تر شبيه آت آشغال(crap) بود. منظورم اين است Ú©Ù‡ من هيچ ارتباط معيني بين همه‌ي آن اطلاعاتي Ú©Ù‡ در مقاله آمده بودم، نيافتم. Ùˆ براي نتيجه‌گيري‌اش هم استدلال چندان خاصي نشده بود. نويسنده‌ها مشخصا نمي‌دانند Ú©Ù‡ نمودار يا چيزهايي شبيه به آن اختراع شده است. به جاي‌اش، Ø´Ú©Ù„ قشنگي از سنگ گرانيتي آورده بودند Ú©Ù‡ “از زمين بيرون زده است”. علاوه بر اين‌ها،‌ نويسنده‌ها در 29 فوريه 2004 [روز انتشار مقاله] زلزله‌هاي 26،‌ 27 Ùˆ 28 فوريه 2004 را پيش‌بيني کرده بودند! خلاصه من هيچ دلايل علمي‌ي محکمي نمي‌بينم – حداقل در اين مقاله. گرچه آن‌ها هم‌چنان مي‌توانند درست بگويند (اميدوارم Ú©Ù‡ نگويند)ØŒ Ùˆ اين مقاله ممکن است ÙŠÚ© مقاله‌ي عجله‌اي بوده باشد براي حفظ Ùˆ ثبت اختراع‌شان (همان‌طور Ú©Ù‡ آقاي همداني ادعا کرده است).
به زودي خواهيم فهميد.
ياشار

پس از اين‌که ياشار نوشته‌ي چند روز پيش‌ام را خواند، اين را نيز براي‌ام نوشت:

خوب مي‌گي سولوژن
يعني منظور من از crap به طور دقيق همين چيزهايي بود که گفتي.
مقاله هيچ توضيح يا دليلي براي ارتباط بين داده‌هاي مشاهده شده‌اش نمياره. حتي به قول تو واحد ندارن اون s.d.ها. يا نمودار از اين تابش نداده که ما هم ببينيم. يک تئوري‌ي درست هم نداده. و به قول تو، يک مشاهده هم بيش‌تر نيست. حتي در اون مشاهده هم به نظر نمياد ربط زماني‌ي غيرقابل انکاري بين اين تغييرات در تابش IR با زلزله وجود داشته باشه. در اين‌جا چند تا چيز رو بگم بد نيست:
اول اين‌که آرشيو Los Alamos يک آرشيو بازه [اين سوالي بود که من در نوشته‌ام پرسيده بودم]. هر کسي مي‌تونه مقاله‌ش رو اون‌تو چاپ کنه. داور و اديتور و اين چيزا نداره. کسي مقالات رو لازم نيست بپذيره. براي همين علاوه بر مقالات علمي، مقدار زيادي مقالات شبه‌علمي (crap) هم توش يافت مي‌شه.
دوما خواهشمند است اين مقاله رو به عنوان يک معيار کار فيزيک‌دان‌هاي تجربي نگيرين. هاهاها .. من نمي‌دونم در آشوب مردم چي کار مي‌کنن. اگه اون چيزايي که مي‌گه واقعا استاندارن و به نظرت مياد که از کار شما خيلي لوس‌ترن، نمي‌دونم شايد دليلي دارن. شايدم نه. خوب چرا کنترلي‌ها بهشون نمي‌گن (به هر حال من در موقعيت دفاع از کسي نيستم).
آخر اين‌که ظاهرا بهانه‌ي اين گروه براي چاپ کردن اين خزعبلات اينه Ú©Ù‡ مي‌خواستن ÙŠÚ© چيز سريع چاپ کنن Ú©Ù‡ “ثبت” کنن داستان رو به قول خودشون. البته همه مي‌دونيم Ú©Ù‡ از او موقع بيش از سه ماه گذشته Ùˆ اينا مي‌تونستن مقاله‌شون رو اديت کنن يا اگه مي‌خواستم، اصلش رو حفظ کنن، ÙŠÚ©ÙŠ ديگه بدن Ú©Ù‡ اونو توضيح داده باشه. ولي ظاهرا اين چيزا خيلي مهم نيست.
به هر حال مقاله واقعا خنده‌داريه. و آبروي يک کسايي رو که در شريف مقاله‌هاي وزيني مي‌دن لکه‌دار کرده. هاهاها
ياشار

نوشته‌ي اول انگليسي بود Ú©Ù‡ ترجمه‌اش کردم (Ùˆ براي همين ممکن است زياد روان نباشد) Ùˆ دومي هم پنگليش بود Ú©Ù‡ شکسته‌نويسي در آن معمول‌تر از فارسي‌ي نوشتاري‌ي متداول‌مان است. به هر حال از ياشار تشکر مي‌کنم به خاطر اين‌که اجازه داد نامه‌هاي‌اش را اين‌جا بگذارم. همين‌جا اعلام مي‌کنم Ú©Ù‡ مسووليت اين نامه‌ها به عهده‌ي من است Ùˆ ممکن است بعضي چيزها را به اشتباه ترجمه کرده باشم Ùˆ … ! خلاصه‌اش اين‌که آن مقاله اندکي مشکل داشت Ùˆ به اندازه‌ي کافي هم درباره‌اش بحث شد. من آن نوشته را براي دکتر فرستادم Ùˆ به نظرم ايشان نيز آن را خوانده‌اند – گرچه پاسخي نداده‌اند. به هر حال، به نظرم طبيعي‌ست چون در اين چند روز سرشان شلوغ بوده. تا يادم نرفته بايد بگويم Ú©Ù‡ چيزي Ú©Ù‡ درباره‌ي فيزيک تجربي گفته بودم، بيش‌تر شوخي بود تا جدي. (: در ضمن، کشف شد Ú©Ù‡ سهيل –که در نوشته‌ي پيش گفته بودم از فيزيک تجربي بدش مي‌آيد- اصلا فيزيک تجربي کار مي‌کند! گرچه به نظر مي‌آيد نظرش در مورد فيزيک تجربي عوض شده باشد.

مساله‌ي ديگري Ú©Ù‡ مي‌خواهم مطرح کنم، بعد اخلاقي‌ي چنين کاري‌ست. تا جايي Ú©Ù‡ مي‌دانم، دکتر رحيمي‌تبار تاکنون در رسانه‌هاي همگاني درباره‌ي پيش‌بيني‌شان چيزي نگفته‌اند Ùˆ همه‌ي چيزهايي Ú©Ù‡ شنيده مي‌شود يا از طريق دانش‌جويان‌شان بوده است يا در ÙŠÚ©ÙŠ از جلسات دانش‌گاه صنعتي‌ي شريف بيان شده. چنين شيوه‌ي اطلاع‌رساني‌اي، ناگزير به شايعات بسيار گسترده Ùˆ تحريف‌شده‌اي منجر مي‌شود. ايشان (يا به شايعه از قول ايشان) ادعاي بسيار بزرگي مطرح کرده‌اند Ú©Ù‡ هزاران هزار نفر را نگران Ùˆ مشوش ساخته است (گمان‌ام زيان زلزله‌ي 6 ريشتري در تهران، حتي از زيان انقلاب اسلامي نيز بيش‌تر باشد به طوري Ú©Ù‡ به نظرم منطقي‌ست درست هم‌زمان با زلزله، خداوند رسما قيامت را اعلام کند!). تيم پيش‌بيني‌ي زلزله در عوض، هيچ شاهد محکمي براي ادعاي‌شان بيان نکرده‌اند Ùˆ تنها مقاله‌اي Ú©Ù‡ منتشر کرده‌اند،‌ چيز زيادي را مشخص نمي‌کند. از طرف ديگر،‌ آن تيم حتما داده‌ها Ùˆ تحليل‌هاي بيش‌تري هم دارد Ú©Ù‡ از ذکر آن‌ها خودداري کرده است. براي‌ام عجيب است آن‌هايي Ú©Ù‡ در ÙŠÚ© روز مقاله‌اي را آماده مي‌کنند، چطور نمي‌توانند ÙŠÚ© روز ديگر هم وقت صرف کنند Ùˆ مقاله‌اي ديگر منتشر کنند تا اطلاعات Ùˆ تحليل‌هاي بين ماه مارس Ùˆ ژوئن‌شان را بيان کند تا ببينيم آيا ادعاي‌شان قوي‌ست يا خير. طبيعي‌ست Ú©Ù‡ اين‌گونه patentشان کماکان حفظ Ùˆ حتي تقويت مي‌شود. اگر آن‌ها نگران انجام کاري ضعيف هستند، به نظرم پس از انتشار مقاله‌ي اول، نيازي به نگراني ندارند. حتي اگر بگوييم چنين موردي مهم است، نگران کردن چند ميليون انسان مهم‌ترست. شايد الان زود باشد براي قضاوت اخلاقي در مورد ديگران، ولي کار ايشان نگوييم غيراخلاقي، ولي کمي عجيب Ùˆ بي‌تدبيرانه است. به هر حال اميدوارم تيم زلزله از من نرنجد چون هر Ú†Ù‡ مي‌گويم به خاطر مسايل بسيار عمومي‌اي چون “روش علمي‌ي نادرست” Ùˆ “تشويش آدم‌ها”ست.

موضوع ديگري که مي‌خواهم به آن اشاره کنم، نوع پيش‌بيني‌هايي‌ست که مطرح شده. گويا تيم پيش‌بيني بر دو نوع پيش‌بيني‌ي کوتاه مدت و بلند مدت کار مي‌کرده است. مقاله‌اي که آن‌ها داده‌اند از نظر معنايي، جزو آن‌چيزهايي‌ست که پيش‌بيني‌ي بلند مدت حساب مي‌شود. اخطاري هم که آن‌ها داده‌اند، جزو بلند مدت‌هاست. اما از طرف ديگر، آن‌چه کساني مثل دکتر رضا منصوري به طور رسمي تاييد کرده‌اند، پيش‌بيني‌ي کوتاه مدت (مثلا 2 دقيقه قبل از زلزله) است. يعني تاييدي که شده است، هيچ ربطي به پيش‌بيني‌ها ندارد. حال نمي‌دانم در اين شلم شوربا، مخاطب بي‌چاره چه بايد بکند!
به هر حال،‌ عميقا ترجيح مي‌دهم آقاي دکتر کاملا اشتباه پيش‌بيني کرده باشند.

پ.ن: دوست عزيزم، محمدجواد لطف کرد و اين نامه را براي‌ام فرستاد. کاملا نمي‌توانم از تقلبي نبودن‌اش مطمئن باشم، اما به هر حال اميدوارانه است. کاش اين اعلام‌ها به طور رسمي‌تر و عمومي‌تري انجام مي‌گرفت تا بازار شايعات بدين نحو گسترش نيابد.

Dear Colleagues,

In the last few days a certain rumor has spread, claimed to be made by Professor Reza Rahimi-Tabar, of Physics Department of our university,concerning occurance of a large earthquake in the next few days.
As Dr. Rahimi-Tabar’s research is heavily financed by the Center of Excellence of Physics of Sharif (Ghotbe Elmi), of which I am the head, it is my duty to clarify the issue:

1-Last year Dr. Rahimi-Tabar and collaborators successfully applied a technique, Markov Length, to a certain number of problems in physics.
(Phys. Rev. Lett. article).
After the Bam earthquake he decided to try to use his methode to a possible warning system for earthquakes. It may now be possible to make such an alarm of few minutes, I repeat FEW MINUTES, before the event.
Though this has to pass the test of scientific scrutiny.

2- In the past there have been many phenomena such as radiation, clouds, magnetic field variations, elevation of underground water levels, and even animal behaviour, claimed to be precursers of an upcoming earthquake, not substantiated by scientific methodes. These claims have been by and large
ignored by the large and significant earthquake communities of the US and Japan.

3- After the recent earthquake in the North, a rumor surfaced that Dr.Rahimi-Tabar had observed some of these effects and thus predicted a large earthquake to occur in a few days in Tehran area.
Although these claims were denied by Dr. Rahimi-Tabar both in
conversations with our faculty and students, and even in a large gathering of the department students and faculty on Sunday last, the rumors have exponentiated.

4- I take this oportunity to reflect the position of the international scientific community that earthquakes can not be predicted now or in the forseeable future. ( see the website of USGS, the US Geological Survey, on FAQ).

Regards,
Farhad Ardalan, Professor,
Physics Department
Sharif University

مهسا

مهسا

پس از چند ماه که خبری از او نداشت –و فکر می‌کرد به بخش اداری‌ای غیر از کتاب‌خانه رفته است- بالاخره خبری از او رسید: دخترک مدت‌هاست از این دنیا رفته.