زبان و تفکر

زبان و تفکر

مدتي است به تاثير زبان در تفکر باور کرده‌ام. گمان‌ام پيش‌تر درباره‌اش نوشته بودم: به اعتقاد من تفکر سطح بالاي ما انسان‌ها –که فعاليت‌هايي چون تصميم‌گيري‌هاي سطح‌ بالا (Ùˆ نه reactiveهايي مانند جلوگيري از برخورد به در Ùˆ ديوار)- به شدت با ساختارهاي زباني‌ي ما تنيده شده است. به بيان ديگر، وقتي ما فکر مي‌کنيم در اصل از ساختارهاي زباني‌مان استفاده مي‌کنيم. همه‌ي نتيجه‌گيري‌هاي منطقي‌اي Ú©Ù‡ در تصميم‌گيري‌ها انجام مي‌شود، درست از همان مکانيزم‌هايي (Ùˆ حتي بخش‌هاي مغزي) استفاده مي‌کند Ú©Ù‡ در توليد زبان طبيعي استفاده مي‌کنيم. اين‌که اين بخش‌ها چگونه کار مي‌کنند Ùˆ … را مطمئن نيستم. اما مدتي است (ÙŠÚ© سال Ùˆ نيم؟! يا سه سال؟) اين‌گونه باور دارم. حالا اتفاق خوبي Ú©Ù‡ افتاده است Ùˆ مرا خوش‌حال کرده، مقاله‌ايست (در New Scientist) Ú©Ù‡ در آن گزارش شده است Ú©Ù‡ قبيله‌اي در برزيل Ú©Ù‡ در زبان‌شان تنها اعداد 1 تا 3 وجود دارد از انجام بسياري از کارها باز مي‌مانند. البته اين هنوز خيلي ساده‌تر Ùˆ جزيي‌تر از ادعاي من است، اما به هر حال شاهد خوبي است.

Comments are closed.