قلمروي متن

قلمروي متن

متن چيست؟ چه چيزي متن است و چه چيزي نيست؟ اگر تحليلي درباره‌ي متن –به طور کلي- داشته باشيم، آن‌گاه به چه نمونه‌هاي خاص‌اي مي‌توان تعميم‌اش داد؟ آيا اصولا متن بدون مشخص کردن نوع‌اش، قابل وارسي‌ست؟ آيا هر آن‌چه قابل تعبير باشد متن است؟ متن نوشته، متن موسيقي، متن دانش، متن زندگي؟

5 thoughts on “قلمروي متن

  1. سلام 🙂 راست میگی؛ در نظر اوّل، بدون حصر کردن معنای متن Ùˆ صرفاً معادل دونستن اون با هرچیز قابل تأویل، بنوعی گرفتار افراط در تأویل، گشاده‌دستی معنایی Ùˆ عدم دقّت میشیم. امّا میخوام برای تعریف متن، از ترمولوژی نشانه‌شناسی استفاده کنم. گرچه پیشاپیش میدونم Ú©Ù‡ اینکار هم از منظر روش‌شناسی نادرسته. چراکه تعریفی رو Ú©Ù‡ از نشانه‌شناسی بدست میاد، نمیشه در هرمنوتیک استفاده کنیم. (اصولاً بنظرم یکی از اشتباهای رایج همینه. نشانه‌شناسی با تأویل متفاوته؛ ولی بجای هم استفاده میشن.) امّا بهرحال، اگه خوشبینانه نگاه کنیم میشه اینطوری به مشابهاتشون توجّه کرد Ùˆ دید آیا تعریف نشانه‌شناسانة متن رو میشه به هرمنوتیک هم تسری داد یا نه. اگه هم بخوایم بدبینانه نگاه کنیم، میشه فرض کرد Ú©Ù‡ من تنها جوابی Ú©Ù‡ برای سؤالت داشتم همین بوده Ùˆ خواستم بجای جواب اصلی Ùˆ درست بهت قالبش کنم. :)) میل خودته؛ امّا خودم به وجه بدبینانة قضیّه بیشتر خوشبینم! 🙂
    خب، توی ترمولوژی نشانه‌شناسی جدید متن معنای وسیعی داره. مثلاً یک تصویر متحرّک تله‌ویزیونی یا یه فیلم، متن حساب میشه. اونطوری که فرزان سجودی توی نظریة نشانه‌شناسی لایه‌ایش بخوبی و بگمانم بسیار هوشمندانه و زیرکانه اشاره کرده، متن مجموعه‌ای از لایه‌هاست که هر کدوم از اون لایه‌ها میراث‌دار یه نظام رمزگان هستند. مثلاً همین جمله که من دیروز از یکی پرسیدم: جناب استاد، فردا تشریف میبرید فرهنگستان؟ قطعاً متشکل از یه لایه نیست. من حداقل دو لایه رو که از دو رمزگان متفاوت میاد، اینجا تشخیص میدم. یکی رمزگان زبان گزارشی فارسی و دیگری، رمزگان زبان محترمانه. (یا بقول اکو و متز یکی رمزگان ارجاعی ساده و دیگری رمزگان ارزشهای مؤدبانة سخن)
    یا مثلاً اگه به یه برنامة تله‌ویزیونی نگاه Ú©Ù†ÛŒ باز، همین لایه‌های متن رو میبینی. یه رمزگان تصویری، یه رمزگان کلامی، یه رمزگان نوشتاری تبلیغی، یه رمزگان دوستانة مکالمه‌ای Ú©Ù‡ بصورت نوار اس‌ام‌اس از زیر تصویر عبور میکنه Ùˆ Ùˆ Ùˆ …
    خب، حالا بنظرت میشه این رو در – بقول خودت – متن زندگی دید؟ میشه معنی متن رو تا اونجایی فربه کرد که شامل زندگی هم بشه؟ (شاید کاربست متن در ترکیب متن زندگی گشادترین استفاده از این ترم باشه.) بنظر من اگه از یه نشانه‌شناس جدید (نه نشانه‌شناس صرفاً سوسوری یا پیرسی) بپرسی، میگه آره. زندگی هم – که من نمیدونم یعنی چی – بعنوان متن میتونه موضوع تفسیر نشانه‌شناسها باشه.
    در مورد یه فرد (که کوچیکتر از زندگیه!) میدونم که میشه مثلاً از رمزگان پوشاک، رمزگان ژست و حالت بدن (بادی لنگوئج!)، رمزگان کلام، رمزگان آرایش و در حالتهای خاص، انواع و اقسام رمزگانهای دیگه صحبت کرد و اتّفاقاً به نتایج جالبی رسید. یادمون باشه که هر رمزگان هم یه نظام اجتماعی پشت سرشه. (بیخود نییست که من مطالعات فرهنگی رو خصوصاً اونجایی که به نشانه‌شناسی میرسه – مثلاً بارت – خیلی دوست دارم!)
    خوب، باز برمیگردم به اوّل صحبتهای مطوّل Ùˆ درازم Ú©Ù‡ اصلاً شبیه کامنت نیست (هست؟) برای اینکه به نتیجه برسیم، باید خودت در مورد دو چیز قضاوت Ú©Ù†ÛŒ: اوّل اینکه اصولاً نظر نشانه‌شناسهای جدید رو دربارة گستردگی تعریف متن Ùˆ ارتباط لایه‌هاش با رمزگانها رو میپذیری یا نه؟ Ùˆ دوّم اینکه قبول Ú©Ù†ÛŒ تعریف نشانه‌شناسیک متن میتونه Ú©Ù…Ú© کنه تعریف تأویلی از متن داشته باشیم. من دست Ú©Ù… با ذهن عقب‌موندة‌ خودم تا حدّی با این دو موضوع کنار اومدم… امّا میدونم Ú©Ù‡ تو میتونی هزار Ùˆ یکجور ایراد ازش دربیاری. نه؟

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *