ÙŠÚ© ذهن زيبا: برداشت دوم – مساله‌ي ذهن
هميشه همين‌طوري‌ست. هر وقت مي‌خواهي بنويسي، کاغذ Ùˆ قلم (يا معادل‌اش – کامپيوتر Ùˆ کي‌برد) پيدا نمي‌کني Ùˆ هر وقت هم Ú©Ù‡ پيدا مي‌کني نمي‌داني Ú†Ù‡ بايد بنويسي. تازه تازه تازه بدترش اين‌که اگر همان موقع هم کاغذي چيزي به‌ات بدهند، نمي‌تواني بنويسي چون مشکل اصلا اين ØØ±Ù‌ها نيست. مشکل از آن‌جا پيدا مي‌شود Ú©Ù‡ تنها ØØ³ مي‌کني بايد ÙŠÚ© چيزي بنويسي ولي هنگامي Ú©Ù‡ قرار بر نوشتن مي‌شود بازمي‌ماني. بدتر بدتر اين‌که ØØªÙŠ Ù†Ù…ÙŠâ€ŒØªÙˆØ§Ù†ÙŠ دقيقا بÙهمي Ú†Ù‡ ØØ³ÙŠ Ø¯Ø§Ø±ÙŠ Ùˆ تنها ØØ³ مي‌کني Ú©Ù‡ ØØ³ÙŠ Ø¯Ø§Ø±ÙŠ Ú©Ù‡ مي‌بايست به گونه‌اي نوشته شود. خب … اين‌گونه معمولا نتيجه‌اش همين مي‌شود Ú©Ù‡ مي‌بيني: ÙŠÚ© بازمانده‌اي مربوط –ولي نه دقيقا همان- از آن ØØ³â€ŒØ§ØªØŒ يعني درست همين نوشته.
ديروز قرار Ùيلم اول هر ماه شب‌هاي زنده‌رود بود Ùˆ توانستم براي بار دوم Ùيلم “A Beautiful Mind†را ببنيم. خيلي دوست‌اش دارم. هر Ø¯ÙØ¹Ù‡ انرژي‌ي تازه‌اي به من مي‌دهد. جان نش، Ùوق‌العاده بود. شخصيت‌اش براي‌ام خيلي جالب است. نمي‌توانم Ùˆ نمي‌خواهم بگويم Ú©Ù‡ دوست داشتم شبيه او باشم اما بخش‌هاي زيادي از زندگي‌اش را دوست داشتم. Ø¯ÙØ¹Ù‡ پيش هم Ú©Ù‡ آن را ديدم، کلي ØØ³ جالب به‌ام دست داد. صبر Ú©Ù† ببينم دقيقا Ú†Ù‡ چيزي نوشته‌ام … عجيب است! هيچ چيزي ننوشته بودم. تنها انگار در وبلاگ‌ام درباره‌اش نوشته بودم. به هر ØØ§Ù„ مهم نيست. مهم اين است Ú©Ù‡ Ùيلم تاثيرگذاري بر من بوده است. ÙŠÚ©ÙŠ از بهترين Ùيلم‌هاي چند ماه اخير. شايد هم بيش‌تر از اين ØØ±Ù‌ها. مي‌شود Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ ÙŠÚ©ÙŠ از معدود Ùيلم‌هايي Ú©Ù‡ دوست دارم دوباره ببينم‌اش.
پس از اين Ùيلم بود Ú©Ù‡ دوباره ياد همان موضوع قديمي خودم Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù…: انديشيدن Ùˆ تÙکر انساني. Ú†Ù‡ چيزي اين وسط مي‌انديشد؟ اصلا انديشه چيست؟ من Ú†Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØªÙŠ Ø¨Ø§ ÙŠÚ© شبکه عصبي دارم؟ همين‌طوري مي‌گويم هيچي! مي‌گويم اين پديده emergence است Ú©Ù‡ منجر به پيچيدگي مي‌شود. مي‌گويم اين شبکه‌ي عصبي معمول‌اي را Ú©Ù‡ به کار‌ش مي‌گيرم اگر گسترش بدهيم،‌ همين مغز ما مي‌شود. ولي اين را از کجا آورده‌ام؟ ÙŠÚ© دل‌خوشکنکي است Ú©Ù‡ بدون ØÙ„ مساله مرا قانع مي‌کند؟ گمان‌ام نقش‌اش ÙØ¹Ù„ا همين است. از بين انتخاب‌هاي متعدد ØÙ„ اين مساله (وجود Ø±ÙˆØ ÙŠØ§ وجود نداشتن‌اش)،‌ دومي را برگزيده‌ام با توجيهي به همين صورت. اما تنها مشخص کرده‌ام Ú©Ù‡ اصول اوليه‌ي من Ú†Ù‡ هستند اما نشان نداده‌ام Ú©Ù‡ اين اصول اوليه چگونه با گسترش‌شان، به نتايجي منتهي مي‌شوند Ú©Ù‡ در طبيعت مشاهده مي‌کنيم (Ùˆ در اين‌جا ديده مي‌شود Ú©Ù‡ اثبات چنين چيزهايي مبتني بر مقايسه نتيجه Ùˆ پديده هستند Ùˆ نه صداقت مسير ØØ±Ú©Øª از اصول به قضيه). Ùˆ من، اکنون، به طور قطع مي‌گويم Ú©Ù‡ تشنه Ùهم اين هستم. متاسÙÙ… ولي Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„‌: مساله بسيار عظيم است! نمي‌دانم بتوانيم (من Ùˆ بقيه آدم‌ها) از عهده‌اش بربياييم ولي من تلاش مي‌کنم Ú©Ù‡ به آن نزديک شوم. Ùˆ به نظر مي‌رسد مسير زندگي‌ام به هر ØØ§Ù„ در ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ همين تاب خواهد خورد.