يک يک به ضرر دو طرف: نشانه و نشانه‌شکن

يک يک به ضرر دو طرف: نشانه و نشانه‌شکن

بازي‌ي جالبي است مرگ هم‌زمان اين دو: ژاک دريدا و کريستوفر رييو!
از يک طرف ابراهيم نشانه‌ شکن سرطان مي‌گيرد و مي‌ميرد و از طرف ديگر بت اعظم هاليوود دچار حمله‌ي قلبي مي‌شود و از بين مي‌رود.

دريدا را تقريبا نمي‌شناسم و شناخت‌ام نسبت به او محدود به از کنارش رد شدن‌هاست. دريدا، فيلسوف ساختارشکن يکي دو روز پيش از دنيا رفت.
کريستوفر رييو (Christopher Reeve)، اما، شخصيت شناخته‌شده‌اي براي‌ام بود. هيچ‌گاه اولين برخوردم با او را فراموش نمي‌کنم – برخوردي پر از ستايش و تعجب. يادم مي‌آيد مهماني‌اي رفته بوديم –که از اقوام شوهر خاله‌ام بودند- و آن‌جا براي اين‌که من‌ شش هفت ساله را که حوصله‌ام سر رفته بود سرگرم کنند پيش‌نهاد دادند تا فيلم‌اي ببينم. من تصور کردم منظورشان از آن فيلم،‌ همان زورو است (اسامي را قاطي کرده بودم) و مخالفت کردم چون از زورو خوش‌ام نمي‌آمد. با اين همه چندان طول نکشيد که کاري کرد که از عهده‌ي هيچ زورويي بر نمي‌آيد: آسانسور برج ايفل را تا فضاي خارج جو برد و در آن‌ها رهاي‌اش کرد تا انفجار بمب درون آن به کسي آسيب نرساند! بله! حالا مي‌شد اسم‌اش را باور کرد – آخر او واقعا سوپرمن بود!
دريدا را آن‌قدر نمي‌شناختم که ناراحت شوم، اما سوپرمن جزو همان مجموعه نشانه‌هايي است که شبکه‌ي پيچيده‌ي معاني‌اش (معناي سوپرمن بودن) در ناخودآگاه کودکي‌ام تنيده شده است و رفتن چنين افرادي –درست مثل لارا برانيگان- حس خاص‌اي به من القا مي‌کند که هنوز اسم‌اي براي‌اش ندارم ولي ترکيبي است از نوستالژي‌ي دوران کودکي و ضربه‌هايي به ناخودآگاه در-کودکي شکل گرفته‌ام و چيزهاي ديگري که هنوز درک درستي از آن‌ها ندارم. آيا مي‌بايست يواش يواش به چنين چيزهايي عادت کنم؟

پ.ن: اگر مي‌خواهيد در مورد دريدا چيز بيش‌تري بدانيد، مي‌توانيد براي شروع به اين نوشته‌ي پويان مراجعه کنيد.

2 thoughts on “ÙŠÚ© ÙŠÚ© به ضرر دو طرف: نشانه Ùˆ نشانه‌شکن

  1. Pingback: handbags

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *