وضعيت روزمره – سال پيش

وضعيت روزمره – سال پيش

به طور کلي مي‌توان گفت خبري نيست جز مشغله‌هاي درسي Ú©Ù‡ آن هم اکثرا به نوعي –چه مستقيم Ùˆ Ú†Ù‡ غيرمستقيم- به پروژه‌ام مربوط مي‌شود. اين مدل زندگي هم خوبي‌هاي خودش را دارد. جدا از اين‌که وقتي موضوعي براي‌ام از جنبه‌ي تفنني خارج شود Ùˆ به صورت کار Ùˆ وظيفه در آيد، تنش خاص خودش را پيدا مي‌کند، از اين وضعيت راضي‌ام. به نوعي تقريبا همان چيزي‌ست Ú©Ù‡ دوست دارم. جالب اما آن است Ú©Ù‡ وقتي موضوعي بخش بزرگي از فکرت را به کار گيرد، بقيه‌ي چيزها Ú©Ù… Ùˆ بيش کم‌رنگ مي‌شوند. بعضي وقت‌ها اين موضوع خوب است Ùˆ گاهي هم نه. طولاني‌اش نمي‌کنم: به نظرم در رفتارهاي اجتماعي آدم بسيار خاصي شده‌ام. حجم ابتذالات براي‌ام زياد شده است، جذابيت خيلي از چيزها براي‌ام از بين رفته است، به همه چيز نمي‌خندم، توزيع اهميت دادن‌هاي‌ام تغيير کرده است Ùˆ تغييراتي از اين دست. البته لازم نيست بگويم Ú©Ù‡ همه‌ي همه‌ي اين‌ها به “يادگيري‌ي سلسله مراتبي در معماري‌هاي رفتارگرا” بازنمي‌گردد، بلکه به مجموعه‌ي تفکرات‌ام در چند وقت اخير ربط دارد. يعني نه تنها متون تخصصي Ùˆ رياضي اين‌گونه تاثير مي‌گذارد، Ú©Ù‡ متون
فلسفي و خوانش‌هاي مربوط به آن، روان‌شناسي، ادبيات و چيزهايي از اين دست همگي با هم چنين تاثيري گذاشته است. گرچه طبيعي‌ست که اين مدل تغيير مسير فکري‌ام بسيار به پروژه‌ام ارتباط داشته باشد يا به‌ترست بگويم در طي رابطه‌اي دو طرفه بين موضوعي که به طور مستقيم و حرفه‌اي روي‌اش کار مي‌کنم و آن چيزهايي که فکرم را اشغال کرده است، جهت کلي‌ي زندگي‌ام به اين سمت تغيير پيدا کرده. به هر حال، اينک آدمي هستم که متاسفانه (يا خوش‌بختانه؟) سوي جذاب زندگي‌ام تغيير کرده است.

[خب، اين‌ها را پارسال دقيقا همين 29 آذر نوشته بودم! وضعيت فرق کرده؟! اي … ÙŠÚ© مقدار!]

One thought on “وضعيت روزمره – سال پيش

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *