2005

2005

چيزي نمانده تا لحظه‌اي که از تلاش کم‌فايده‌ي عيسي مسيح 2005 سال گذشته باشد: هم‌چنان هم‌ديگر را گاز مي‌گيريم و وحشي‌ترين‌هاي‌مان، با ايمان‌ترين‌هاي‌مان هستند!

5 thoughts on “2005

  1. سلام:)
    میشه بیشتر توضیح بدین که چطور به این نتیجه رسیدین که وحشیترها، با ایمانترینها هستند؟!خیلی جالب شد واسم!

  2. شايد لفظ “ايمان” آن‌قدر صحيح نباشد Ú©Ù‡ “ايمان به مذهب” (Ùˆ نه الزاما خداوند) به اين موضوع بيايد. اما ÙŠÚ© نگاهي به جنگ‌افروزان اخير بکنيد، به ارتباطشان پي مي‌بريد:
    -جامعه‌ي امريکا مذهبي است Ùˆ بوش جز مذهبي‌ترين رييس‌ جمهوران آن‌جاست. هم‌چنين کلي از راي اين دوره‌ي بوش به خاطر برانگيختن حس مذهبي‌ي مردم آن‌جا بوده است. اميدوارم نيازي نباشد تا اثبات کنم Ú©Ù‡ بوش ÙŠÚ© “وحشي” است!
    -کلي از بدبختي‌ي فعلي‌ي جهان زير سر اصول‌گرايان اسلامي است. آن‌ها آن‌قدر به “ايمان” خود باور دارند Ú©Ù‡ حاضرند جان هزاران نفر را بدون اغماض بگيرند.
    -اسراييل!
    -فلسطين!
    -ايران!
    … Ùˆ خيلي موارد ديگر. نکته‌ي مشترک بين همه‌ي اين‌ها اين است Ú©Ù‡ “ايمان” به عنوان ÙŠÚ© عنصر “غيرعقلاني” باعث Ú©Ù… اثر شدن “تعقل” لازم براي انسانيت مدرن مي‌شود. ايمان باعث مي‌شود آرماني والا به عنوان هدف اصلي درآيد Ùˆ آن آرمان درست مثل چماق چماق‌داران عزيز بخورد توي سر ملت! نمي‌گويم اين خشونت “بد” است (Ú©Ù‡ طبق معيارهايي خوب است)ØŒ اما مي‌گويم ÙŠÚ©ÙŠ از دلايل اين “خشونت”ØŒ ايمان بالا است!
    البته ايمان بالا مي‌تواند باعث کم‌تر شدن خشونت هم بشود. اگر مسيحيان مثل عيسي عمل مي‌کردند و به اين باور داشتند که اگر کشيده‌اي به گوش چپ‌شان خورد، سمت راست صورت‌شان را جلو بياورند (باز هم نمي‌گويم کار درستي است!) آن‌گاه ايمان تبديل مي‌شد به روشي براي کم‌تر شدن خشونت. اما عملا گويا مسير تاريخ به گونه‌اي ديگر شده است.

  3. من در این مورد بازم حرف دارم ولی باید یه کم مطالعه کنم که منسجم تر بشه.اما فعلاً وقت کم به جهت امتحانات.فکر کنم مذهب،ایمان و اعتقاد رو باید مشخص کرد،تعریف کرد(حوزه اش رو)در هر صورت من واسه یه بحث حسابی آماده ام:)

  4. خوب، تمام این مسائلی Ú©Ù‡ عنوان کردید (امریکا، ایران، چماق چماقداران Ùˆ…) به مسائل سیاسی ربط دارد نه دین نه مذهب Ùˆ …
    _ از امریکا شروع میکنم.البته در مورد مسائل سیاسی اطلاع چندانی ندارم، اما فکر میکنم سیاستهای بوش مانند اندیشه های ماکیاولی باشد.ماکیاولی معتقد است Ú©Ù‡ حاکم برای حفظ دولت Ùˆ مصلحت آن باید از ویژگیهای شیرصفتی Ùˆ روبه صفتی یعنی سرکوبگری برخوردار باشد Ùˆ بی وقفه در مقابل “بخت نا مساعد” بستیزد.وظیفه ÛŒ حاکم رفع آشفتگی Ùˆ هرج Ùˆ مرج است Ùˆ برای اینکار مجاز است تا از زور Ùˆ خشونت Ùˆ فریب استفاده کند.
    توجه داشته باشید Ú©Ù‡ در امریکا دانشمندان سیاسی روی کار هستند (نه مثل کشورهای ایران Ùˆ…)در آنجا تأکید میشود بر ضرورت عدالت Ùˆ آزادی، تأکید میشود بر اینکه حاکم باید عادل باشد Ùˆ رعایت دین Ùˆ اخلاق را بکند.اما منظورشان این نیست Ú©Ù‡ غایت Ùˆ هدف سیاست دین Ùˆ اخلاق Ùˆ عدالت است بلکه اینها ابزار هستند برای کسب Ùˆ حفظ قدرت.حتی معتقدند (به طور پنهان) Ú©Ù‡ لازمه ÛŒ حفظ حکومت وجود فقر Ùˆ ترس Ùˆ… در بین مردم است.البته این مسأله ÛŒ وجود فقر در بیشتر سیاستها از قدیم بوده، حتی در ایران، در زمان آغا محمد خان Ùˆ شاید هم پیش از او. پس با این تفاسیر بوش مذهبی است یا مذهب نما؟ وقتی بوش در ماه رمضان مراسم افطاری برگزار میکند، یعنی بوش مذهبی است یا میخواهد از راه مذهب وارد شود Ùˆ روی افکار مردم کار کند؟ این اعمالش را باید به مسائل سیاسی ربط داد نه مذهبی. با شناختی Ú©Ù‡ از بوش هست Ùˆ اینطور Ú©Ù‡ شما به صراحت میگویید مذهبی ترین، مذهبی بودن مردم امریکا هم زیر سؤال میرود. در ضمن سه عامل باعث انتخاب مجدد بوش شد: خدا، آزاد کردن هم جنس بازی Ùˆ عامل سومش را هم متأسفانه یادم نیست.
    _ Ùˆ ایران: مذهب Ùˆ یا اسلام را در ایران از قبل از سال 57 مثال میزنم. حتماً شنیده اید، سازمان مجاهدین خلق؛ Ú©Ù‡ یک سری از روشنفکران مسلمان مبارز بودند.توصیفشان از اسلام، تجدید نظر طلبی بود یعنی میگفتند Ú©Ù‡ اسلام را باید با مفاهیم مدرن همان سالها تطبیق داد. شهرام یکی از رهبران این سازمان بعد از مدتی شروع به بازبینی اسلام کرد Ùˆ به این نتیجه رسید Ú©Ù‡ اسلام را نسبت به مارکسیسم _ لنینیسم باید در مقام دوم قرار داد.بعد در یک اطلاعیه ÛŒ علنی اعلام میکنند:” ما گمان میکردیم Ú©Ù‡ میتوانیم مارکسیسم Ùˆ اسلام را با هم ترکیب کنیم ولی دریافتیم Ú©Ù‡ این فکر ناممکن است.ما مارکسیسم را انتخاب کردیم….” این سازمان Ú†Ù¾ÛŒ یا کمونیستی با اندیشه ÛŒ اسلام Ùˆ با جمعی از مسلمانان تشکیل شد Ùˆ باز هم اسلام یا مذهب به کنار رفت. کنار رفتن مذهب یا اینگونه به صراحت بیان میشد یا نه، ولی مذهب به حاشیه میرفت یا مذهب دستاویز میشد. نکته ÛŒ دیگر Ú©Ù‡ به نظرم باعث خدشه دار شدن دین یا مذهب در ایران میشود؛ نبودن سیاستدانهای واقعی بر سر کار است. به نوعی همه چیز با هم قاطی شده ضمن اینکه اگر بیوگرافی دانشمندان سیاسی جهان را نگاهی بیندازیم اکثر آنها جامعه شناسی، فلسفه Ùˆ علوم سیاسی خوانده اند. خودتان بهتر میدانید Ú©Ù‡ در این دوران با مسائل حوزوی Ùˆ غیره نمیشود حکومت Ùˆ دولت خوبی داشت یا اینکه در اکثر اعتراضات به دولت، مانند روز دانشجو یا 18 تیر بیشترین افراد شرکت کننده از دانشکده های فنی هستند.( البته نمیخوام بگم اینها چیزی از سیاست نمیدانند.)
    _ در کل مذهب و سیاست را با هم ترکیب نکنیم، مذهب صرفاً ابزار است نه عامل وحشی گری.
    _ در مورد اینکه Ù…ÛŒ گویید ایمان باعث خشونت میشود: نمونه ای را مثال میزنم، طالبان گروه بسیار افراطی Ùˆ به نظر من وحشی. منشأ ایمانشان Ú†Ù‡ بود؟ منشأ وحشی گریشان چه؟ اسلام؟ مذهبشان این وحشی گریها Ùˆ این افراطها را نمیخواست، مگر ابن ملجم نبود Ú©Ù‡ پیشانی اش گویای نماز فراوان بود… به این Ø´Ú©Ù„ نمیشود به طالبان گفت: مذهبی ترین. همانطور Ú©Ù‡ ما تمیزی را سفارش میکنیم اما به آدم وسواس نمیگوییم تمیزترین Ùˆ وسواس رو نوعی بیماری میخوانیم.
    _ Ùˆ ایمان باعث Ú©Ù… شدن اثر تعقل برای انسانیت مدرن میشود:فکر کنم انسان مدرن است نه انسانیت مدرن. Ùˆ جوابم را با نمونه ÛŒ بارزی از انسان متعقل(!) یعنی نیچه میدهم. میتوانید نتیجه ÛŒ تعقل Ùˆ بی ایمانی اش را در نامه ای Ú©Ù‡ برای خواهرش نوشته ببینید ( جایی میگوید: غیرپرستی چیست؟خود را باید خواست Ùˆ خود را باید پرستید Ùˆ نهایتاً در نامه به خواهرش:…خدایا من امروز Ú†Ù‡ تنها هستم…هیچکس نیست Ú©Ù‡ نوازش دوستانه بر من روا دارد.) نمونه های دیگرش شوپنهاور،در ایران خیام (البته میگویند:”خیام شاعر” ) Ùˆ… با رد کردن ایمان Ùˆ خدا Ùˆ روی آوردن به تعقل به تنهایی در نهایت به پوچی میرسیم.اگر نگاهی به آمار خودکشی در سازمان بهداشت جهانی در کشورهای اروپایی بیندازیم، میبینیم Ú©Ù‡ خودکشی در میان افراد تحصیلکرده Ùˆ کلاً روشنفکر بیشتر است.
    _ ایمان واقعی و درست وحشی گری نمی آورد.
    زیاد زیاد حرف زدم،شرمنده. موفق باشید و واقع گرا!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *