هاها!
هاها!!!
هاها!!!
بگويي نگويي خنده‌دار است Ú©Ù‡ من نمي‌توانم ÙŠÚ©ÙŠ از مقالات‌ام را پيدا کنم!!! هاها! موضوع‌اش راجع به تکامل Ùˆ HMM Ùˆ اين‌جور چيزها بود. Øالا بايد بيش‌تر بگردم.
هميشه اين سوال براي‌ام پيش مي‌آيد Ú©Ù‡ “او از من Ú†Ù‡ مي‌خواهد؟”
وقتي به چشم‌هاي‌ام نگاه مي‌کند، وقتي از او مي‌پرسم Ú†Ù‡ کار کنم، وقتي صداي‌ام مي‌زند Ùˆ لرزه‌ي صداي‌اش گويي چيزي ماوراي آن Ú¯Ùتارهاي هر روزه است، باز از خود مي‌پرسم Ú©Ù‡ از من Ú†Ù‡ مي‌خواهد.
اين مشکل، هميشگي است! هميشه دوست داشته‌ام بدانم بقيه از من Ú†Ù‡ مي‌خواهند. Ú†Ù‡ بکنم، خوش‌Øال نمي‌شوند Ùˆ Ú†Ù‡ نکنم، مي‌رنجند. Øالا هم آمده است Ùˆ ورقه‌اي جلوي من گذاشته Ùˆ Ú¯Ùته است بنويس! اما من نمي‌دانم Ú†Ù‡ براي‌اش بنويسم: Ú†Ù‡ کنم Ú©Ù‡ نرنجد Ùˆ Ú†Ù‡ نکنم Ú©Ù‡ خوش‌Øال بشود.
-اين‌جا هم شد وبلاگ؟
+شي؟!!
-Ú¯Ùتم اين‌جا هم شد وبلاگ. تو اين Ù‡Ùته ببين Ú†ÙŠ نوشتي!
+شي؟!
-هيچي ننوشتي خب!
+هيشي؟!!!
-آره ديگه! ببين تو رو خدا خودت!
+شطور؟!
ـآره ديگه!! اين‌جا هم شد وبلاگ؟! انتظار نداشتم اين Ù‡Ùته اين‌طوري باشي!
+شي؟!!!
هممم … اممم …
… خاتمي هم مي‌خواهد Øر٠بزند. جمعيت اجازه نمي‌دهد. ما از بلندگوها صدا را مي‌شنويم. شعارهايي عليه خاتمي مي‌دهند ولي دقيق نمي‌Ùهميم Ú†Ù‡ مي‌گويند. خاتمي عصباني مي‌شود Ùˆ Ùرياد مي‌زند “کاري نکنين بيرون‌تون کنم!” همه عصباني مي شوند Ùˆ هو مي کنند. مي‌گويد آن‌هايي Ú©Ù‡ هو مي‌کنند همان‌هايي هستند Ú©Ù‡ به من راي نداده‌اند! [به نقل از بدون مرز با تغييرات]
1-بعد از بيست Ùˆ چند سال زندگي‌ي Ù…Ùيد، تازه UseNet را درست Ùˆ Øسابي کش٠کردم Ùˆ از آن هم خوش‌ام آمده است. چيز جالبي است، تازه خود٠خود٠ماوين مينسکي (Marvin Minsky) هم در آن Ùعالانه شرکت مي‌کند. تازه به همين طريق کاش٠به عمل آمد Ú©Ù‡ مايا ماتاريک (Maja Mataric) چند سال پيش مي‌خواسته مايکروويوش [اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØµØÙŠØ Ù†ÙŠØ³Øª.] بÙروشد (اين ÙŠÚ©ÙŠ به Ù†Ùع‌ام هست لينک ندهم!).
2-از اين بØØ« Robust Algorithms (Ùˆ اين!) خوش‌ام آمد. اگر کارم اين نبود Ùˆ قرار بود اين روزها موضوع پروژه انتخاب کنم، شايد جدا به‌اش Ùکر مي‌کردم. گرچه هنوز هيچ ايده‌اي ندارم درباره‌ي موقعيت Ùعلي‌ي دانش بشر در اين‌باره.
3-ج.اي. مور (Ùˆ اين‌جا براي ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ú©Ø§Ù…Ù„â€ŒØªØ±)ØŒ ÙŠÚ© Ùيلسو٠بوده است. مي‌گويند –و من هم قانع شده‌ام- Ú©Ù‡ آدم گلي بوده. جدا از اين موضوع، از تاثيرگذاران بر ÙلسÙه‌ي تØليلي بوده است Ùˆ چيزي Ú©Ù‡ در پست قبل نوشتم به اين برمي‌گشت Ú©Ù‡ او مي‌خواست نشان دهد Ú©Ù‡ ايده‌آليسم –ساده بگويم: يعني اين‌که آن چيزهايي Ú©Ù‡ مي‌بينيم Ùˆ …ØŒ وجود خارجي ندارند Ùˆ همه زاييده‌ي ذهن‌مان هستند- صØÙŠØ Ù†ÙŠØ³Øª Ùˆ در عوض، ÙŠÚ© چيزهايي واقعا وجود دارند. استدلال‌اش بامزه است، ولي مرا قانع نمي‌کند (گرچه در Øقيقت او اثبات نمي‌کند Ú©Ù‡ ايده‌آليسم نمي‌تواند (منطقي) وجود داشته باشد، بلکه نشان مي‌دهد Ú©Ù‡ ساده‌ترين راه ممکن نيست Ùˆ انتخاب به‌تر رئاليسم است. ÙŠÚ© هم‌چنين چيزي خلاصه!).
4-وبلاگ‌ها هر Ú†Ù‡ باشند، …ØŒ لطÙا موسيقي پخش نکنيد – يا صورت پيش‌Ùرض قرارش ندهيد (البته Øالا Ú©Ù‡ اين را مي‌نويسم، تقريبا کم‌تر وبلاگي اين‌کار را مي‌کند. قبلا خيلي اعصاب‌خردکن بود وقتي از بيست صÙØه‌اي Ú©Ù‡ باز کرده‌اي، پنج‌تاي‌اش در Øال پخش موسيقي بودند).
5-چي؟! چي؟! ÙŠÚ© چيزي مي‌خواستم بگويم‌ها … اممم …
6-ديده‌اي آدم‌ها وقتي خيلي کار داشته باشند،‌ Ù‚ÙÙ„ مي‌کنند Ùˆ هيچ‌کاري را انجام نمي‌دهند؟ همان!
7-…!!!
مي‌خواهيد باور کنيد،‌ مي‌خواهيد نکنيد،‌ اما هوا جدا سرد شده است! شما هم قبول داريد؟! خيلي خوب!! جي. اي. مور (G.E. Moore) درست از همين نقطه شروع مي‌کند به Ù„Ùاظي Ùˆ ثابت مي‌کند Ú©Ù‡ ما با ÙŠÚ© متاÙيزيک ايده‌آليستي طر٠نيستيم Ùˆ در عوض ماجرا رئاليستي است.
يک چيزهايي در مورد robust algorithm نوشته‌ام. ممکن است جالب باشد.
پسره مي‌گويد: “اين دختره خيلي open mindedه، در ضمن با من خوب راه مي‌آد” Ùˆ بعد ادامه مي‌دهد “در ضمن چون او متولد Leo هست Ùˆ من هم Aquarius،‌ پس خيلي با هم match هستيم”.
قبلاها پسرها مي‌گÙتند: “خاتون با وجنات است، در سر دارم Ú©Ù‡ چراغ خانه‌ام بکنم‌اش”.
هممم …