Browsed by
Month: January 2005

دگم و متا-دگم: يک مساله‌ي اخلاقي

دگم و متا-دگم: يک مساله‌ي اخلاقي

به دگم‌گرايي کاري ندارم، اما آيا اگر کسي سيستمي نسبي‌گرا [اخلاقي] اختيار کرد، مي‌تواند نسبت به آن سيستم تعصب نشان دهد و با سيستم‌هاي ديگر –حتي سيستم‌هاي دگم‌گرا- مبارزه کند؟
اين مورد، مساله‌ي کاملا ممکني است. متداول‌ترين مثال اين روزهاي‌اش هم دموکراسي است. دموکراسي سيستمي است که به هيچ تفکري اجازه‌ي استيلا بر کل جامعه‌اش را نمي‌دهد جز خود تفکر دموکراسي. دموکراسي نمي‌گذارد کسي به ديگران زور بگويد و اين را زورمندانه اعمال مي‌کند. به نظرم دموکراسي هم يک سيستم دگم است با دگم‌هايي در لايه‌ي بالاتر.
حالا من به اين کاري ندارم. من مشکلي با ÙŠÚ© شخصيت حقوقي دارم Ùˆ نمي‌دانم آيا سيستم باورهاي من اين “حق” را به‌ام مي‌دهد Ú©Ù‡ او را بشويم Ùˆ بگذارم کنار يا نه! از نظر الگوهاي ذهني‌ي من کار او اشتباه است. نمي‌دانم او به Ú†Ù‡ سيستم عقيدتي‌اي باور دارد Ùˆ آيا مثلا نسبي‌گراي فرهنگي هست يا نه. اگر باشد، مي‌توانم باز هم به اعتراض با او برخيزم چون او از سيستم فکري‌ي خود نيز عدول کرده است (در واقع با منطق نشان مي‌دهم Ú©Ù‡ او به سيستم خودش عمل نکرده است) ولي اگر نباشد، ديگر ماجرايي مشابه دموکراسي مي‌شود Ùˆ احتمالا من با ÙŠÚ© متا-دگم مي‌بايست به جنگ‌اش بروم.

پ.ن:‌ اين نوشته‌ي محمد ميرزاخاني -به طور خيلي اتفاقي- هم‌زمان با همين متن من به دنيا آمده است و بر حسب اتفاق موضوع‌شان مربوط است. آن را هم بخوانيد تا با نوع ديگري از نگاه آشنا شويد و البته بعدش مي‌توانيد اين را بخوانيد و بعد اگر دل‌تان خواست مي‌توانيد اين صفحه را ببنديد.

ضماير فاصله در دنياي مجازي

ضماير فاصله در دنياي مجازي

راستي دقت کرده‌ايد Ú©Ù‡ اينترنت باعث شده حس فاصله‌ها Ú©Ù… شوند؟ گويي واقعا در سطح معنايي ÙŠÚ© چنين تصوري وجود دارد. مثلا وقتي مي‌گويم “اين سايت هم درباره‌ي اين موضوع چيزهايي گفته است” انگار دارم به نقطه‌اي نزديک اشاره مي‌کنم. براي‌ام Ú©Ù… پيش آمده است بگويم “آن سايت هم … “.

وبلاگ‌ها، محتواي فارسي، و ايرج کابلي

وبلاگ‌ها، محتواي فارسي، و ايرج کابلي

مي‌گويند وبلاگ‌هاي فارسي، توليد محتواي فارسي در اينترنت کرده‌اند. اين حرف درست است و درست نيست. درست نيست چون حالا که من دنبال يک موضوع خيلي مهم هستم، هيچ منبع دست اولي پيدا نمي‌شود در حالي که مي‌دانم چنان اطلاعاتي در فضاي اينترنت موجود است. مي‌توان گفت مطالب نازل وبلاگ‌ها باعث شده نوشته‌هاي اساسي –حتي اگر وجود هم داشته باشند- گم شوند. وبلاگ‌ها يک جور عوام‌زدگي در موتورهاي جستجو ايجاد کرده است که به اين راحتي‌ها قابل رفع نيست.
ماجرا اين است که به دنبال نوشته‌هايي درباره‌ي شيوه‌ي رسم الخط بي‌فاصله‌نويسي مي‌گشتم. مي‌دانم –يا به‌تر بگويم، اين‌طور به ياد دارم- ايرج کابلي از پيش‌گامان آن بوده است و مقالاتي در مجله آدينه چاپ کرده است. مي‌خواستم در اين‌باره بيش‌تر بدانم و مثلا ببينم آن‌چه پيش‌نهاد شده است چقدر با چيزي که من به کار مي‌برم تفاوت دارد. نتيجه‌اش اين شد که بعد از کلي گشت و گذار، آخر سر به اين سايت بد طراحي شده رسيدم. سايت‌اي که مقالاتي از ايرج کابلي در آن قرار گرفته است (و نه هيچ‌کس ديگر) ولي در هيچ‌جايي از سايت درباره‌ي گرداننده‌ي آن سخن گفته نشده. خلاصه طبق نظر فعلي‌ي من، اين‌جا سايت ايرج کابلي است و گويا دو سه مقاله‌ي مربوطي هم دارد.

سخنراني

سخنراني

“اين چيزي Ú©Ù‡ شما مي‌گوييد، هم درست است Ùˆ هم درست نيست! خيلي محافظه‌کارانه شد، نه؟! خب، پس بگذاريد بگوييم Ú©Ù‡ من ترجيح مي‌دهم درست نباشد.” (بخشي از سخنراني‌ي ÙŠÚ©ÙŠ!)

يادگيري و تکامل در معماري‌هاي رفتارگرا

يادگيري و تکامل در معماري‌هاي رفتارگرا

فکر کنم Ú©Ù…ÛŒ دیر باشد،‌ اما مي‌خواهم بگويم Ú©Ù‡ امروز ساعت 4 بعد از ظهر سخنراني‌اي در IPM خواهم داشت. موضوع‌اش “يادگيري Ùˆ تکامل در سيستم‌هاي رفتارگرا” است. خوش‌حال مي‌شوم ببينم‌تان! (طبيعتا البته اگر دوست داشتيد!!! هيچ اجباري در کار نيست.)

Learning and Evolution in Behavior-based Systems

Read More Read More

راز مکانيزم حافظه

راز مکانيزم حافظه

من همين چند دقيقه‌ي پيش به مکانيزم حافظه‌ي انسان‌ها پي بردم. اممم … اه! اوه!! چي؟! چيزي پرسيدي؟!