دگم و متا-دگم: يک مساله‌ي اخلاقي
به دگم‌گرايي کاري ندارم، اما آيا اگر کسي سيستمي نسبي‌گرا [اخلاقي] اختيار کرد، مي‌تواند نسبت به آن سيستم تعصب نشان دهد Ùˆ با سيستم‌هاي ديگر â€“ØØªÙŠ Ø³ÙŠØ³ØªÙ…â€ŒÙ‡Ø§ÙŠ دگم‌گرا- مبارزه کند؟
اين مورد، مساله‌ي کاملا ممکني است. متداول‌ترين مثال اين روزهاي‌اش هم دموکراسي است. دموکراسي سيستمي است Ú©Ù‡ به هيچ تÙکري اجازه‌ي استيلا بر Ú©Ù„ جامعه‌اش را نمي‌دهد جز خود تÙکر دموکراسي. دموکراسي نمي‌گذارد کسي به ديگران زور بگويد Ùˆ اين را زورمندانه اعمال مي‌کند. به نظرم دموکراسي هم ÙŠÚ© سيستم دگم است با دگم‌هايي در لايه‌ي بالاتر.
ØØ§Ù„ا من به اين کاري ندارم. من مشکلي با ÙŠÚ© شخصيت ØÙ‚وقي دارم Ùˆ نمي‌دانم آيا سيستم باورهاي من اين “ØÙ‚” را به‌ام مي‌دهد Ú©Ù‡ او را بشويم Ùˆ بگذارم کنار يا نه! از نظر الگوهاي ذهني‌ي من کار او اشتباه است. نمي‌دانم او به Ú†Ù‡ سيستم عقيدتي‌اي باور دارد Ùˆ آيا مثلا نسبي‌گراي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ù‡Ø³Øª يا نه. اگر باشد، مي‌توانم باز هم به اعتراض با او برخيزم چون او از سيستم Ùکري‌ي خود نيز عدول کرده است (در واقع با منطق نشان مي‌دهم Ú©Ù‡ او به سيستم خودش عمل نکرده است) ولي اگر نباشد، ديگر ماجرايي مشابه دموکراسي مي‌شود Ùˆ Ø§ØØªÙ…الا من با ÙŠÚ© متا-دگم مي‌بايست به جنگ‌اش بروم.
Ù¾.Ù†:‌ اين نوشته‌ي Ù…ØÙ…د ميرزاخاني -به طور خيلي Ø§ØªÙØ§Ù‚ÙŠ- هم‌زمان با همين متن من به دنيا آمده است Ùˆ بر ØØ³Ø¨ Ø§ØªÙØ§Ù‚ موضوع‌شان مربوط است. آن را هم بخوانيد تا با نوع ديگري از نگاه آشنا شويد Ùˆ البته بعدش مي‌توانيد اين را بخوانيد Ùˆ بعد اگر دل‌تان خواست مي‌توانيد اين ØµÙØÙ‡ را ببنديد.