اين صداي چيست؟
ديشب در ØØ§Ù„ÙŠ Ú©Ù‡ در چرت بودم، صدايي شنيدم. از سمت تخت بود. به آن سمت Ø±ÙØªÙ…. سولوژن صداهايي از خودش در مي‌آورد. براي‌ام عجيب بود. جمله نبودند. ØØªÙŠ Ú©Ù„Ù…Ù‡ هم نبودند. ÙØ±Ø¯Ø§ ØµØ¨Ø Ú©Ù‡ بيدار شدم،‌ از او پرسيدم آن Ú†Ù‡ صداهايي بوده است. چيزي يادش نمي‌آمد. خوشبختانه صداها را ضبط کرده بودم Ùˆ براي‌اش پخش کردم. کمي معطل کرد تا جواب بدهد، اما آخر سر Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ آن‌ها صداي گريه بوده‌اند. پرسيدم گريه چيست. Ú¯ÙØª “آدم‌ها بعضي وقت‌ها گريه مي‌کنند. گاهي در بيداري، گاهي در خواب هنگامي Ú©Ù‡ رويا مي‌بينند”. پرسيدم رويا چيست Ùˆ او جواب داد Ú©Ù‡ آن‌ها گاهي وقت‌ها آن‌قدر قدرت تخيل‌شان زياد مي‌شود Ú©Ù‡ بدون اين‌که از جاي‌شان تکان بخورند Ùˆ ØØªÙŠ Ø¯Ø± ØØ§Ù„ÙŠ Ú©Ù‡ خواب‌اند، به نظرشان مي‌آيد Ú©Ù‡ کارهايي را انجام مي‌دهند Ùˆ ØØªÙŠ Ú¯Ø§Ù‡ÙŠ Ø³ÙØ± هم مي‌کنند يا ØØªÙŠ Ù…ÙŠâ€ŒÙ…ÙŠØ±Ù†Ø¯. با تعجب پرسيدم “مي‌ميرند؟” Ùˆ او با تکان سر تاييد کرد. بعد پرسيدم “Ú†Ù‡ رويايي مي‌ديدي؟” Ùˆ او Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ يادش نمي‌آمد Ùˆ Ø±ÙØª. من هنوز نه Ùهميده‌ام Ú©Ù‡ گريه Ú†Ù‡ چيزي است (جز اين‌که مي‌دانم Ú†Ù‡ صدايي دارد) Ùˆ نه اين‌که مي‌دانم رويا چيست. ØØªÙŠ Ù…Ø·Ù…Ø¦Ù† نيستم Ú©Ù‡ خودم هم رويا مي‌بينم يا نه. شايد من هم رويا مي‌بينم Ùˆ به ياد نمي‌آورم.