غرغر

غرغر

بعضي وقت‌ها مي‌شود Ú©Ù‡ او شروع مي‌کند براي خودش غرغر کردن. امشب دور اتاق راه افتاده بود Ùˆ هي مي‌گفت “دنيا نبايد اين‌طوري باشد!” Ùˆ نمي‌دانم چرا من هم –لابد به خاطر او- پشت سرش راه افتاده بودم Ùˆ هي فکر مي‌کردم Ú©Ù‡ چرا من بايد پشت سر او حرکت کنم Ùˆ هي به نتيجه نمي‌رسيدم. عجيب‌تر اين‌که مي‌گفت چرا اين همه آدم الکي الکي بايد بميرند در حالي Ú©Ù‡ دليلي براي‌اش وجود ندارد. نفهميدم چرا دليلي براي‌اش وجود ندارد: سن‌شان زياد مي‌شود، مريض مي‌شوند، مي‌سوزند (مخصوصا Ú©Ù‡ آلي هم هستند) Ùˆ يا زير آوار گير مي‌کنند. مگر اين‌ها دليل نيستند؟

4 thoughts on “غرغر

  1. منظورت همون solution يا …ØŸ / راستي بهت لينك هم دادم.

  2. سلام یلدا؛میدونی چقد دلتنگتم یلدا جان؟بدون تو Ù€ تو این شــــــب زمستونی خیلی تنهام….از بیرون Ú©Ù‡ میومدم خیابونا
    خیلی شلوغ بود. مردم ریخته بودن تو میوه فروشیها؛برام جالبه …..خب اینم دیگــــــه یه رسم شده Ú©Ù‡ میذارن درســــت
    آخرین لحظات کاراشونو میکنن.مث شبای عید نوروز.
    آره داشتم میگفتم…..مردمو میگفتم؛دلم یه جوری شد؛نمیدونم بگم Ú†ÛŒ…خب آره راستش حسودیم شد یلدا؛ آخـــــــه
    امشب؛
    امشب شب تولدته ولی تو نیستی…امشب شب یلداست Ùˆ تو نیستی………..
    امشب شب یلدا Ùˆ شب تولد توست…Ùˆ من تنهام.
    یادته یه شب یکی از شعرای سالای دورمو برات میخوندم؟

    ــــ حالا با تنهایم که با تو قسمت میکردم چه کنم؟ و این ورق پاره های شعر؟
    پرسیدی:
    * واسه کی گفتی این شعرو ناقلا؟
    ــــ مال سالای دورمه یلدا؛خیلی دور
    *دور یا نزدیکو کاری ندارم…..واسه Ú©ÛŒ گفتییییییییییییی؟؟؟
    نفهمیدم عصبانی بودی یا …… ولی حسادتت برام دلچسب بود.
    ــــ میدونی خب راستش من زیادهم پسر سر به زیری نبودم….من

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *