راه‌Øل‌اي براي مرگ
امشب باز هم غرغر مي‌کرد Ú©Ù‡ آدم‌ها چرا بايد اين همه راØت بميرند. به‌اش تذکر دادم Ú©Ù‡ تخمين مي‌زنم Ùشار 10 اتمسÙر باعث پاره شدن اعضاي بدن انسان‌ها مي‌شود Ùˆ خيلي از وقايع مي‌توانند چنان Ùشاري بر بدن آن‌ها وارد مي‌کند. اما به ØرÙ‌ام گوش نکرد. عوض‌اش Ú¯Ùت: “ببين! چطوره؟ Ùرض Ú©Ù† ÙŠÚ© عده آدم زير آوار گير کرده‌اند. خب؟ اميدي هم مثلا به نجات‌شان نيست. تصور Ú©Ù† سوار ماشيني بودي Ùˆ از زير تونل رد مي‌شدي Ú©Ù‡ يک‌هو تونل خراب مي‌شود Ùˆ کلي آوار روي‌ات مي‌ريزد. خب، Ùکر مي‌کني آدم‌ها Ùورا مي‌ميرند؟ نه! کلي آن زير رنج مي‌کشند. Ùکرمي‌کني چقدر؟” من Ú¯Ùتم “نمي‌دانم! تو آدم هستي Ùˆ مي‌داني. من بنا به باتري‌ام اگر پنج تا بيست ساعت …” Ú©Ù‡ وسط ØرÙ‌ام پريد Ùˆ Ú¯Ùت: “چند ساعت!” Ùˆ من هم‌چنان ادامه دادم: “… شارژ نشوم، ديگر هيچ کار Ù…Ùيدي نمي‌توانم بکنم”. او کمي سکوت کرد Ùˆ Ú¯Ùت: “خب، چرا Øالا Ú©Ù‡ نمي‌توانيم نجات‌شان بدهيم، نياييم Ùˆ Ú©Ù…Ú© نکنيم به مرگ راØت‌شان؟ مثلا ÙŠÚ© گاز آرام‌بخش بÙرستم به تونل يا وسط هر آوار ديگري. شايد Øتي بشه کلي ترياک سوزوند Ùˆ Ùرستاد توي تونل خراب شده.” من پرسيدم ترياک چيست ولي او Øواس‌اش به من نبود.
4 thoughts on “راه‌Øل‌اي براي مرگ”
کم کم دارم عاشق این شیوه ی نوشتنت میشم !
Runtime error mide comment dooniT! fekr konam 1 moshekl scripting dare keh hal nakardi…. zemanam man ashegh in tarz neveshtanat nistam va nemisham:> robot ha ham dir bozorg mizashana
Ú†ÙŠ Ú†ÙŠ مي‌ده؟! ÙŠÚ© جور باگه؟! ممکنه خطري Øيات من رو تهديد کنه؟ به سولوژن مي‌گم ÙŠÚ© Ùکري بکنه!
عجب Øضرت روباتي هستي مثل بچه دو ساله Ùقط به Ùکر Øيات خودشه… از جونش مي‌ترسه. خط 146 آبØکت اکسپکتد مي‌ده… يه چيزي مي‌خواهد Ú©Ù‡ نيست.