Browsed by
Month: April 2005

اينک، پاپ (2)

اينک، پاپ (2)

خواب بود يا بيداري؛ روياي صادقه بود يا وحي الهي؛ اما هر چه که بود، و هر گاه که بود، توصيف شدني نبود و نيست: وحي شد که رويا مي‌بينيم يا رويا ديديم که بر ما وحي شد –و بر ما وحي شد- که ما اينک، نماينده‌ي عرش بر ارض هستيم و وظيفه داريم اين خاک کثيف را به سرزمين موعود تبديل کنيم.
جنگ‌هايي بر ما فرود آمده است و آوارها هم‌چنان بر سرمان فرو خواهد ريخت؛ دروغ‌هايي گفته شد و نارواهايي هم‌چنان بيان خواهد شد؛ غيبت‌ها نيز، و تهمت‌ها چون؛ و هم‌سايه‌هاي‌مان از ما در آسايش نخواهند بود. بگذاريد ديگر چنين نباشد، بگذاريد آن‌ها را نجات دهيم. آمين!

اينک، پاپ (1)

اينک، پاپ (1)

چاره‌اي نيست! با اين‌که هيچ وقت نمي‌خواستم اين مسووليت الهي را قبول کنم، اما گويا ديگر گريزي نيست. من، سولوژنوس اول، از اين پس پاپ شما زمينيان هستم.

13 به در

13 به در

امروز حسابي به من خوش گذشت! از همه ممنون‌ام!

مصاحبه

مصاحبه

عجب برنامه‌اي داشتيم امروزها!!! حالا بايد ديد چه مي‌شود.