پروژه
-نظرتان درباره‌ي پروژه‌ي راه‌آهن ملي‌ي شرکت‌مان چيست؟
+خب؟!
-ÙŠÚ© مقداري عقب نياÙتاده؟ Ùکر کنم نيرو Ú©Ù… داريم.
+خب، من Ú©Ù‡ ÙŠÚ© ماه پيش Ú¯Ùته بودم تمام‌اش Ú©Ù†.
-اممم … بله! ولي من داشتم روي پروژه‌ي موشک هواکني‌مان کار مي‌کردم.
+مي‌دونم!
-… Ú©Ù‡ اون هم خيلي طول مي‌کشه.
+آره!
-… Ùˆ تا Øالا هيچ‌جايي Ùضانورد به مريخ Ù†Ùرستاده.
+دقيقا ويژگي‌ي گروه ما هم همين‌ه!
-… Ùˆ من Ùکر کنم کار خيلي سخت‌ايست. يعني، Øداقل اين‌که Ùضانورد نداريم Ùعلا.
+خودت چرا نمي‌روي؟
-من؟! باشه،‌ من مي‌روم … اما … ولي اگر من بروم،‌ Ú†Ù‡ کس‌اي گزارش‌هاي تکنيکال‌مان را بنويسد؟ مي‌دانيد Ú©Ù‡ کس‌٠ديگري درست Ùˆ Øسابي تئوري‌ي قضيه را بلد نيست.
+جز من ديگه؟!
-اممم … بله! بله! ولي مگر شما هم گزارش مي‌نويسيد؟
+باشه! ÙŠÚ©ÙŠ از نيروها را بÙرست. آن پسره Ú†Ù‡ کارست؟ هرکس را Ú©Ù‡ دوست داري بÙرست برود.
-هممم … باشه! سعي‌ام را مي‌کنم. Ùقط نمي‌دانم چطوري مي‌شود در عرض دو ماه او را Ùضانورد کرد. تا جايي Ú©Ù‡ خبر دارم، تاØالا با کامپيوتر بازي هم نکرده.
+گزارش را Ú©ÙŠ تØويل مي‌دي؟
-به نظرم آمد اولويت پروژه‌ي خنک کردن زمين به اندازه‌ي سه درجه سانتيگراد بيش‌تر باشد.
+چي؟
-اين پروژه را Ù‡Ùته‌ي پيش گرÙتيد.
+آها! بله! يادم آمد. خب، گزارش پيش‌رÙت‌اش را براي‌ام تا Ùردا مي‌Ùرستي؟
-گزارش مريخ‌نوردي را اول Ù†Ùرستم؟
+باشه! پس Ùردا پيش از طلوع!
-يعني پروژه‌ها را تعطيل کنم بنشينم به گزارش‌نويسي؟
+خب، پس شب‌ها را براي Ú†Ù‡ گذاشته‌اند؟ شب‌ها گزارش بنويس، صبØ‌ها پروژه‌ها رو جلو ببر.
-آها!
+پس منتظرم!
ـبله! بله! سعي‌ام را مي‌کنم.
2 thoughts on “پروژه”
موÙÙ‚ باشيد((:‌ به اين مي‌گويند مديريت کارامد!;)
:)) خوب من معتقدم Ú©Ù‡ تو Ù…ÛŒ توانی! :)) راستی! یک میم زیادی گذاشتی! 🙂 بنویسم؟!