مي‌رود سر Øوصله
آدم گاهي Øوصله‌اش از چيزهايي به سر مي‌رود. سر مي‌رود گاهي آدم Øوصله‌اش از چيزهايي. چيزهايي به سر مي‌برند Øوصله‌ي آدم را.خب، سر مي‌رود. بايد قبول کرد.
يعني: ديگر هيچ کلمه‌اي درباره‌اش نشنوم، هيچ ØرÙÙŠ نزنم، خسته‌ام، خواب‌ام مي‌آيد، کابوس‌اش را نبينما Ùˆ تو –تويي Ú©Ù‡ درباره‌ي آن ور مي‌زني- جلوي دهن‌ات را بگير: رنگ‌اش چشم‌ام را مي‌زند.
گشنگي بدجوري تاثير مي‌گذارد. Ø¢Ùريقا را نگاه کنيد. تاثيرش را نمي‌بينيد؟
مواظب روبات‌ها باشيد.
در ضمن لطÙا هم‌ديگر را گاز نگيريد.