تفسیر بهینه‌سازانه از الگوهای فرهنگی

تفسیر بهینه‌سازانه از الگوهای فرهنگی

دی‌روز به این فکر می‌کردم Ú©Ù‡ ایجاد الگوهای فرهنگی از دیدگاه‌ای شبیه به بهینه‌سازی‌ی یک سری از معیارها چون راحتی‌ی اعضای جامعه Ùˆ از این قبیل است. نکته‌ی جالب این‌که این الگوها الزاما منجر به بهینه‌ی مطلق نمی‌شوند،‌ بلکه بهینه‌های محلی‌ای هستند Ú©Ù‡ فرار از آن‌ها چندان ساده نیست. البته در چارچوب فرهنگ، نیازی نیز به تغییر آن‌چنان مشاهده نمی‌شود Ùˆ شرایط فعلی “خوب” در نظر گرفته می‌شود. علت شاید با این مقایسه با تعریف بهینه‌ی محلی مشخص شود: نقطه‌ای بهینه (محلی) است Ú©Ù‡ در مقایسه با دنیای (Ú©ÙˆÚ†Ú©) اطراف‌اش به‌تر باشد.
یادم نیست Ú©Ù‡ چطور شد به این فکرها افتادم ولی یادم می‌آید Ú©Ù‡ مثالی Ú©Ù‡ آن وسط‌های فکر کردن به ذهن‌ام رسید چنین چیزی بود: به نظر می‌رسد لباس گشاد Ùˆ سفیدی Ú©Ù‡ عرب‌ها می‌پوشند انتخاب خیلی خوبی برای حفاظت از گرما باشد اما مثلا مردم نقاط دیگر دنیا برای خلاص شدن از گرما خیلی وقت‌ها تنها لباس‌های‌شان را Ú©Ù… می‌کنند در حالی Ú©Ù‡ چنین کاری حتی به بدتر شدن شرایط -Ùˆ مثلا آفتاب‌سوختگی- نیز می‌انجامد. ولی در هر صورت آن‌ها شیوه‌ی لباس پوشیدن‌شان را تغییر نمی‌دهند چون در مجاورت با دیگر الگوهای فرهنگی‌شان Ùˆ آن‌چه در آن وضعیت برای‌شان تغییر Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ قابل قبول است، پوشیدن چنان لباس‌ای مقبول نیست – حتی اگر هدف بهینه‌سازی را نیز به‌تر برآورد کند.

گمان‌ام مشابه با چنین چیزی در دانش نیز مطرح باشد. خیلی گنگ گفتم اما یک‌جورهایی می‌خواهم اشاره کنم به کواین و تفسیر من از تفسیر او از دانش و ارتباط آن‌ها با هم (و برای من تقریبا بدیهی است که دانش همان معنای کلمات است و ارتباط بین آن‌ها. یک فرمالیست؟! بله!).

2 thoughts on “تفسیر بهینه‌سازانه از الگوهای فرهنگی

  1. فکر می‌کنی کس‌ای این را خوانده باشد؟!
    جالب است، اما گمان‌ام آدم‌ها جدا حوصله‌ی بیش از سه چهار خط وبلاگ خواندن ندارند.

  2. و اتفاقا اشاره‌ام به دانش بسیار جالب بود. دوباره که خواندم،‌ مرا یاد Thomas Kuhn و کتاب SSR انداخت.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *