خاطرات ۶۰۳

خاطرات ۶۰۳

این‌ها یک چیزی‌شان می‌شود!
در کلاس ۶۰۳ معروف (همان Teaching and Research Methods گذشته!) استاد خودش را عملا کشت تا به ملت بفهماند تقلب نکنید چون این دانش‌گاه در مقابل تقلب خیلی سخت‌گیر است و می‌اندازدتان بیرون و بعد مجبورید از کشور خارج شوید و از این حرف‌ها (و چقدر هم این‌کار را خشن کرد! به ما می‌گفت می‌اندازنتان بیرون و بعد لبخند ملیح می‌زد. فکر کنم دو-سه جلسه‌ای فقط راجع به همین حرف می‌زد، دو سخنران مدعو دعوت کرد و کلی کار مشابه). حالا یکی از نویسنده‌های مقاله‌های پروژه‌ی نهایی درس (که قرار است یک literature survey باشد) آمده است شکل و نمودار را قشنگ از یک مقاله‌ی دیگر برداشته و بدون ذکر مرجع گذاشته. من چه کار کنم؟! در فرم داوری بخش‌ای هست که می‌توانی پیام محرمانه به دبیر کنفرانس بدهی و مثلا بگویی طرف تقلب کرده یا حالا هر چیز مثل این. من دل‌ام نمی‌خواهد این‌کار را بکنم. اما عوض‌اش در نظر داوری‌ام نوشتم که اسم نویسنده‌ی همان مقاله‌ای را که از آن کپی برداشته اشتباه ذکر کرده. چطور است؟! و البته گفته‌ام که توضیحات آزمایش‌تان کافی نیست و البته فکر کنم نمره‌ی نه خیلی بالایی به مقاله بدهم.
یکی دیگر هم برداشته و کلا دو تا مرجع برای مقاله‌اش آورده که یکی‌اش یک کتاب استاندارد آن زمینه است! این دیگر خیلی عالی است.

4 thoughts on “خاطرات Û¶Û°Û³

  1. جالب بود. يعني اونجا هم اينقدر تقلب رواج داره؟

  2. مطمئن نیستم چقدر رواج داشته باشد. خودشان Ú©Ù‡ می‌گویند نباید زیاد باشد چون مثلا یک تقلب در تمرین درس هم حداقل باعث افتادن درس می‌شود – جدا از این‌که برای دانش‌جوی تحصیلات تکمیلی ممکن است به محروم‌شدن از ادامه‌ی تحصیل منجر شود.
    اما این‌ها اسم‌شان زیرآبی است! مثلا آن شخص اگر می‌گفت این داده‌ها را از فلان‌جا آورده مشکلی نبود. اما نگفته و احتمال می‌دهم توجه نکرده که مهم است. واقعیت‌اش این است که در ایران چنین چیزی مشکلی نیست. مثلا در گزارش‌های سمینارمان بدون اجازه از شکل‌های دیگران استفاده می‌کنیم (فوق‌اش مرجع دهیم در حالی که درست‌اش این است که اجازه‌ی رسمی بگیریم).
    مشکل هم حدس می‌زنم از چه باشد: این درس زیادی زورکی توی پاچه‌ی همه رفته و درست به اندازه‌ی یک درس درست و حسابی وقت می‌گیرد. قبلا این‌طور نبود، اما حالا جدی‌تر است. و خوب، این باعث فساد(!)‌ می‌شود. بچه‌ها می‌خواهند به نتیجه‌ی به‌تری برسند با تلاش کم‌تری چون بیش از حد درس تا به حال تلاش کرده‌اند!

  3. توی دانشگاه ما هم دقیقا همین اوضاع ه. روز اول کلی ما رو از لولو خرخره و اخراج و غیره ترسوندن بعدش خود استادمون بر اثر تنبلی یا هر چیز دیگه ای اون قوانینی رو که بهمون گفته بود رعایت نمی کرد مثلا عکس هایی که توی کلاس پرزانته می کرد اسم و آدرس نداشت که از کدوم سایت برداشته شده.

  4. حالا جالبه كه اين آقاي اميرخاني باعث شد من وبلاگ شما/تو رو ببينم و بگذارم تا بعد تر به درد كجا مي خورد. فعلا كه حسش نيست.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *