ظلم‌دانی
از میان صدها صÙØه‌ی اینترنتی‌ای Ú©Ù‡ در Ù‡Ùته گذرم به‌شان می‌اÙتد، بعضی‌های‌شان جوری‌اند Ú©Ù‡ دوست دارم با بقیه هم به اشتراک بگذارم. گاهی لینک‌اش را برای این دوست یا آن دوست می‌Ùرستم، خیلی وقت‌ها هم صÙØÙ‡ را به Ú©Ù„ Ùراموش می‌کنم Ùˆ بعضی وقت‌ها هم در این وبلاگ درباره‌اش می‌نویسم. در این وبلاگ هنوز لینک‌دانی‌ی پویا ندارم (Ùˆ مطمئن هم نیستم چیز خوبی باشد: لینک بدون ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ùˆ Ùله‌ای به اعتقادم هویت‌زدایی می‌کند از Ù…Øتوای صÙØه‌ی لینک‌شده. آن را تبدیل می‌کند به لینک‌ای هم‌چون لینک‌های دیگر. همه‌ی صÙØه‌ها هم‌ارز می‌شوند Ùˆ تÙاوت‌شان به Ùقط سه چهار کلمه‌ی توضیØ‌دهنده‌ی لینک تقلیل می‌یابد)ØŒ در نتیجه گاهی -شاید Ù‡Ùته‌ای یک بار- پست‌ای این‌چنین در وبلاگ خواهم گذاشت به قصد لینک‌پراکنی. لینک‌ها معمولا به هم مربوط نیستند Ùˆ ممکن است درباره‌ی هر چیزی باشد – از کمیک خنده‌دار گرÙته تا سیاست تلخ. بگذریم …
Ûµ) اØمد باطبی را دریابید.
نمی‌دانم Ú†Ù‡ بگویم. از بلایی Ú©Ù‡ ممکن است بر سرزمین‌مان بیاید سخن بگویم یا از ظلم‌ای Ú©Ù‡ بر مردم‌مان می‌شود؟ از ظلم عام بگویم یا از ظلم خاص؟ کدام یک مهم‌تر است؟: تهدیدی Ú©Ù‡ قلب میلیون‌ها Ù†Ùر را می‌لرزاند یا تØدیدی Ú©Ù‡ ده‌ها Ù†Ùر را می‌رنجاند Ùˆ جنبش‌ای را ناامیدتر از همیشه می‌کند؟
۴) زخم‌ای بر قلب‌ای
می‌خواهید نمونه‌ای از ظلم‌ای را Ú©Ù‡ بر مردمان‌مان می‌رود ببینید؟ می‌دانم دیده‌اید Ùˆ بسیار هم دیده‌اید. Ú†Ù‡ بسا خود مظلوم بوده‌اید. اما باز هم ببینید Ùˆ بخوانید. جز تاس٠…
۳) تبعیض جـنـسی؟
همه‌مان Ú©Ù… Ùˆ بیش ظلم را تجربه کرده‌ایم. تجربه‌ی ظلم،‌ تجربه‌ی پیچیده‌ای است. جدا از این‌که ظالم Ú†Ù‡ کس‌ای است Ùˆ هدÙ‌اش از ظلم Ú†Ù‡ چیزی است،‌ تجربه‌ی مظلوم به ماهیت٠مظلوم نیز بستگی دارد. مظلوم شناسا در مقابل مظلوم ناشناس. آن‌ای Ú©Ù‡ اسم‌اش بر سر زبان‌ها است در مقابل آن‌ای Ú©Ù‡ کس‌ای جز خودش را ندارد. هزاران Ù†Ùری Ú©Ù‡ سرشان زیر آب می‌رود Ùˆ کس‌ای نمی‌Ùهمد Ùˆ ده‌ها Ù†Ùری Ú©Ù‡ درست زمانی Ú©Ù‡ سرشان را می‌خواهند زیر آب کنند همه خبردار می‌شوند Ùˆ نجات پیدا می‌کنند. آیا مظلوم پر سر Ùˆ صدا ظلم‌ای به مظلوم بی سر Ùˆ صدا می‌کند؟ نمی‌دانم. شاید. به هر Øال همه تجربه کرده‌ایم Ú©Ù‡ آدم‌هایی Ú©Ù‡ سر Ùˆ صدای زیادی دارند خیلی وقت‌ها نان٠سر Ùˆ صدای‌شان را می‌خورند Ùˆ آدم‌هایی Ú©Ù‡ Ú©Ù… سر Ùˆ صدا کار می‌کنند، شانس کم‌تری برای ارج داده‌شدن پیدا می‌کنند. Øال Ú†Ù‡ ماجرای جمع‌کردن غنیمت‌های نهایی جنگ‌ای باشد Ùˆ Ú†Ù‡ تجربه‌ی در خطر ظلم‌ای Ùردی اÙتادن. مشکل از چیست؟ اصلا مشکلی وجود دارد؟ نمی‌دانم. قضاوت‌اش برای‌ام سخت است.
۲) پوپولیسم، انرژی‌ی هسته‌ای و نابغه‌های ایران‌زمین
آیا تولد ظالم در همان Ù„Øظه‌ای است Ú©Ù‡ مردمان در مقابل دروغ Ùˆ Ùریب‌کاری سکوت می‌کنند Ùˆ هر Ú†Ù‡ را دیده قبول کرده Ùˆ هر Ú†Ù‡ را شنیده عمل می‌کنند؟
این ویدئو را اØتمالا تاکنون بارها دیده‌اید. بار دیگر ببینید. Ú†Ù‡ Øس‌ای نسبت به آن دارید؟
۱) صد میلیارد امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز
Ùˆ گاه باید نگرانی‌مان از این باشد Ú©Ù‡ نکند مظلوم آن‌قدر از Øق‌اش شکایت کند Ú©Ù‡ بر Øق‌ای برسد Ú©Ù‡ بر آن جایز نیست. آن وقت جای ظالم Ùˆ مظلوم عوض می‌شود. Ú†Ù‡ دیالکتیک تاریخی‌ی مضØک‌ای!
18 thoughts on “ظلم‌دانی”
با تشکر از اینکه معلومات Ùˆ عقاید خود را با ما شریک میشوید. خیلی از مطالبی Ú©Ù‡ بیان میکنید مخصوصا از مطالعات خود Ùˆ همچنین نکات ÙلسÙÛŒ Ùˆ تاریخی برای ما جالب است. اما دوستانه عرض کنم بعضی اوقات (Ú©Ù‡ البته قابل درک است) در Ú¯Ùتارتان یک تعصب Ùˆ کینه یک سویه پیداست. Ú©Ù‡ هرچند قابل درک است اما از Ùردی مانند شما Ú©Ù‡ بی طرÙانه مکاتب ÙلسÙÛŒ مختل٠را بررسی میکنید غریب به نظر میآید. شما همان تعصبی را نشان میدهید Ú©Ù‡ در زمان گذشته (بیست Ùˆ اندی قبل) به سیستم گذشته این سرزمین ظاهر بود Ùˆ در این مصا٠با تیغی Ú©Ù‡ یک سویش Ùقط بران است ایدولوژÙÛŒ ای را بنام آن معرÙÛŒ میشود به دو نیم میکنید Ú©Ù‡ این از نگاه بی طرÙانه ای Ú©Ù‡ از شما انتظار میرود Ùˆ در باره دیگر تÙکرات Ùˆ ÙلسÙÙ‡ های بشری بکار میبندید تÙاوت دارد.
آیا قبول دارید Ú©Ù‡ به واسطه جوهره وجودی مشترک انسانها مکاتب ÙلسÙÛŒ Ùˆ Ùکری در جهان کنونی در مرزهایی با هم مشترک هستند. ØŸ Øتما Ùˆ لزوما اسلام هم در راه پویای Ùˆ رشد تÙکر ÙلسÙÛŒ خود پایگاه هایی را از دیگر اندیشه ها وام گرÙته است Ú©Ù‡ این نتنها نشانه ضع٠نیست بلکه نشانه رشد آن است. در تمامی مکاتب تعصب Ú©Ù‡ معمولا بدلیل تلاقی مناÙع شخصی Ùˆ یا بی خردی است وجود دارد اما یک نگاه آگاه آنرا با اصل تÙکر پویای آن اشتباه نمیگیرند. آنرا به تمامی اجزا بسط نمیدهند Ùˆ خطی Ú©Ù„ÛŒ بر تمامی یاÙته های آن نمیکشند.
این در Øیطه سیاست نیز صادق است. مثلا سیستم های سیاسی غرب. برای بقای خود متکی به Ùرد نیستند Ùˆ سیستمی پویا آنرا اداره میکند Ùˆ نتیجه هم بسیار مطلوب است هرچند با همه آنچه هست نمیتوان مواÙÙ‚ بود.
ما تصور میکنیم Ú©Ù‡ خلاص شدن از نکات منÙÛŒ تنها Ùˆ تنها در گرو بزیر کشیدن Ú©Ù„ سیستم است Ùˆ بس Ùˆ تغییر از درون را یک نوع کنار آمدن با تمامیت آن Ùˆ یا اجزا بیمار آن است.در صورتی Ú©Ù‡ در تاریخ اروپا تغییر از درون برای مردم موÙقیت به همراه داشته Ùˆ از هم پاشیدن Ùاجعه بار. (انقلاب اکتبر).
در این دنیای پر از هرج Ùˆ مرج Ùˆ ستیزه جویانی Ú©Ù‡ تنها به مناÙع خود Ùکر میکنند Ùˆ برای بشریت (Øتی مردم خود) زره ای ارزش قایل نیستند به دور انداختن سپری Ú©Ù‡ هرچند کهنه Ùˆ Ùرسوده باشد جایز نیست. در راه ترمیم آن Ùˆ تبدیل آن به سپری کارآمد Ú©Ù‡ در پس آن بتوان رشد کرد بهتر نیست؟
در هندوستان برای بهتر کردن زندگی روستاییان برایشان خانه های مدرن ساختند Ùˆ …. مردم روستا هیچیک در آنها زندگی نکردن. پس از بررسی علت متخصصین به این نتیجه رسیدند Ú©Ù‡ میبایس خانه هایی را طراØÛŒ کنند Ùˆ ساخت آنرا به ساکنان بیاموزند Ú©Ù‡ از Ù…ØµØ§Ù„Ø Ù…ÙˆØ¬ÙˆØ¯ ساخته شده Ùˆ خانه های قدیمی را تداعی میکند اما با اضاÙÙ‡ نمودن ÙÙ† آوری روز. Ùˆ ایضا تامین سوخت Ùˆ دیگر نیازهای آنان.
بدرود
وااای… اين سخنان Ù “مو بر تن سيخ Ú©Ù†” را نشنيده بودم… خيلی خوب بود! کاشکی ما هم در خانهâ€Ù…ان انرژی هستهâ€Ø§ÛŒ داشته باشيم.
در ضمن چون Ù…ÛŒâ€Ø¯Ø§Ù†Ù… شما خيلی سواد داری، ÙŠÚ© سوال تخصصی هم بنمايم؛ اين کوانتم کامپيوتر Ú©Ù‡ Ù…ÛŒâ€Ú¯ÙˆÙŠÙ†Ø¯ØŒ به انرژی هستهâ€Ø§ÛŒ ربطی ندارد؟ Ù…ÛŒâ€ØªÙˆØ§Ù†ÙŠÙ… با انرژی هستهâ€Ø§ÛŒ Ú©Ù‡ در خانه درست کردهâ€Ø§ÙŠÙ…ØŒ مدل کامپيوترهایâ€Ù…ان را کوانتمی کنيم؟
—-
آن صد ميليارد امضا هم به نظرم ÙŠÚ© Ú©Ù… زيادی مسخره است. ÙŠÚ© مرزی بين طنز Ùˆ لودهâ€Ú¯ÛŒ قرار Ù…ÛŒâ€Ø¯Ù‡Ù… Ú©Ù‡ به نظرم اين تا Øدودی از آن رد شده.
ممنون از لطÙت.
در مورد لينك دوم (شماره دو)، پيشنهادي داري؟
شاید اسمش را بتوان گذاشت…….همممممممممم…”Ù…Ú† گیری های یک ضد خاطره خوانه باسابقه Ùˆ اندکی تازه به زبان آمده…”
نوکرتم ما هر جورشو بخوای بلتیم. سوات مواتم اصن بیخیالش. این داش ما تÙصیر نره. یه عمر دود چراغ خورد ما رÙتیم Ù¾ÛŒ علاÙÛŒ. اون سوات دار شد Ùˆ ما شدیم شوÙر خط شوش. راستشو بخوای ما یه جورایی با خود توییم.
یه جورایی واسه مام ویزا جور کن بیایم اونجا. مام یه جورایی لریم مث خودت بیبینم کرایه مرایه اونجا چتوریاست؟
از ظلم Ú¯Ùتی. منظورت همون ستم دیگه. ای روزگار!
مردیم از ستم. کومک کن ما از ستم بیایم بیرون. مام میایم اونجا و بعد یکی دو پیک اسکاچ سگی و یه همبرگرد و چیچیپس بعدش وبلاگو پر میکنیم ا همین نظرا مث مال خودت. اصن ما با خودتیم.
این داشمونو وللش. اتقد کتاب خونده بخارش زده به موØØ´.
هم پولشو داره هم پاسش Øاضره. ولی مونده اینجا Ùˆ وسط این بیسواتا Ú©Ù‡ Ùرق گوش کوبیده Ùˆ مش پوتیتو رو نمیدونن Ùˆ بجای زبرا کراسینگ ا وسط Øیابون رد میشن زور میزنه یه کاری کنه واسه همون Ú©Ù‡ تو Ú¯Ùتی.. Ú†ÛŒ بود؟ Ø¢ ستم. رÙقاشم عین خودش بچه مثبت یا تو تیاترن یا تو این مطرب بازیا. مارم اسیر کرده به مولا …. ا ببØشین …. به سنت جورج.
صد دÙÙ‡ بش Ú¯Ùتم بیا بریم اونطرÙ. اونجا Ú©Ù‡ رسیدی هرچی Ù…ÛŒØوای از ستم بوگو. اصن اونجا آزات آزات. بیبینم کرایه به آزادی اونجا چنده؟ تو خودت Ú†ÛŒ دادی واسش…. یعنی Ú†Ùد کرایه میدی؟
Øلاصه Øالیش نیس.
ما شیشدونگ باهاتیم. برق هسته ای Ù… نمیخوایم دارن بزور بهمون میدن. همون گردسوز ننه بزرگمون بسه. تازه Ù†Ùتشم تموم شد به د ر Ú©.
لرد جان این چیچی توم Ú¯Ùتی با کامپیوترت Ùاطی کردی Ùˆ باهاش زدی تو سر ستم. ای ول ای ول. داشمون توش موند. تو خونتم Ú©Ù‡ برق هسته ای داری. از Øسودی چشاش دراومد. ماهم دل خوشی از این داشمون نداریم.
راستش ما دلمون قیلی بیلی میره این رÙقای امریکایمون Ú©Ù‡ خیلی باØالن بیان اینجا Ùˆ اینجا بشه عین روز اولش (Ú©Ù‡ ما یادمون نیس). یه سÙر رÙتم ترکیه یکیشونو دیدم. خیلی باØال بود منو نیگا میکرد Ùˆ میخندید Ùˆ میگقت. کامل Ùاکر.
بیان ایجا خودم در بست میبرمشون شوش. تازه سÙارش بعضی ارم میکنم. میگم تا شما نبودین از راه دور Ù‡ÛŒ باستم جنگید.
زت زیاد
دشمن ستم
راستی. ممنون ا اینکه سانسور مانسور تو کارت نیس. مث اینا. اقلا یه جا هس ما ØرÙمونو بزنیم. دمت گرم.
راستی اگه با هم ریÙیق شیم هم واسه تو خوبه هم واسه ما.
تو جور میکنی ما میایم اونجا. میریم تو یه کالج Ùˆ تخصصمونو تو مساÙر Ú©Ø´ÛŒ میگیریم بعدشم این تخصصو میزنیم تو کار Ùˆ بجای اینکه مش قربونو ننه سکینه رو ببریم شوش سر آرتورو مادام ویکتوریارو میبریم تورونتو. خودتم دربست Ùˆ بیکرایه هرجا خواستی میچرخونیم.
راسبیتش اصن ما اینجایی نیستیم. تو بیمارستان با یه ایرونیه عوضمون کردن. آره داش.
بدخواه مد خواهم داشتی بوگو. هروقتم لب تر کنی اینجارو میریزیم بهم تا همه چی درس شه.
راستی ØرÙاتم خیلی باØاله. ما Ú©Ù‡ Øال کردیم.
تازه داره خوشمون میاد.
قربون هرچی اونجاییه
ستم کش دوران
سلام. شما ترجمه Ùارسي كتاب داوكينز را هم سراغ داريد؟ البته Ùكر نمي كنم ترجمه شده باشد.
🙁 دو قسمت داشت این لینک‌ها!‌
یک قسمت Ú©Ù‡ دل آدم را Øسابی به درد می‌آورد Ùˆ قسمت دوم Ú©Ù‡ آدم از Ùرط خنده روده‌بر می‌شد!
ببینم! ØرÙ‌های این اØمدی‌نژاد Ú©Ù‡ توی دنیا پخش نشده؟! Øسابی آبروریزی کرده طبق معمول …
سلول‌های بنیادی دیگر؟!
این یک کلیپ است از یک نوع سوخت کاملا پیشرÙته Ùˆ من خودم اØتمال خیلی قوی Ù…ÛŒ دهم Ú©Ù‡ آن دانشمند اتمی Ú©Ù‡ اØمدی نزاد Ù…ÛŒ گوید از این سوخت به عنوان مبنای کارهایش استÙاده Ù…ÛŒ کرده ..یعنی جلوی اØمدی نژاد چند بار از این سوخت استÙاده کرده Ùˆ ایشان هم اØتمالا خوششان آمده Ùˆ Øالا این دانشمند را هر روز میبرند Ùˆ Ù…ÛŒ آوردند ….
http://grouper.com/video/MediaDetails.aspx?id=1746506&ml=
به “یک آشنا” (Ú©Ù‡ البته من نمی‌شناسم‌شان): جدا از مشکل‌ای Ú©Ù‡ در توضیØ‌ام راجع به کامنت “داداش همون آشنا” خواهم نوشت، یک مشکل اساسی‌ی دیگر با کامنت‌تان دارم. مشکل‌ام این است Ú©Ù‡ ربطش را به نوشته‌ام Ù†Ùهمیدم.
اجازه دهید مستقیم بپرسم: من اصلا راجع به اسلام صØبت کردم این وسط Ú©Ù‡ Øالا بخواهیم درباره‌ی این‌که Ú†Ù‡ چیزی از آن را Ù†Ú¯Ù‡ داریم Ùˆ Ú†Ù‡ چیزی را به دور بیندازیم بØØ« کنیم؟ این نوشته‌ی من به هیچ‌وجه نقدی به اسلام یا هیچ دین٠دیگری وارد نمی‌کند.
به لرد: چرا! ربط دارد،‌ اما برعکس: اگر کوانتوم کامپیوتر داشته باشید، می‌توانید انرژی‌ی هسته‌ای را در خانه‌تان مهار کنید.
در مورد یک میلیارد امضا هم مواÙق‌ام. شاید نباید لینک‌اش را می‌گذاشتم. چیزی Ú©Ù‡ برای‌ام جالب بود وجود چیزی طنزگونه در نقد یک میلیون امضا بود. دیگر خیلی توجه نکردم Ú©Ù‡ به Ú†Ù‡ صورت اجرا می‌شود Ùˆ آیا طنزش طنز است یا هزل.
به روزبه: من برنامه‌ریز Ùرهنگی نیستم (یعنی سوادش را ندارم)ØŒ اما تصور Ùعلی‌ام این است Ú©Ù‡ یک سیستم اجتماعی وقتی خوب رÙتار می‌کند Ú©Ù‡ Û±) همه‌ی اÙراد آن سیستم تا Øد قابل قبول‌ای “خوب” رÙتار کنند (در نتیجه من به راه‌Øل‌های گسترده اعتقاد دارم) Ùˆ Û²) همه‌ی اÙراد آن سیستم بدانند Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ چیزی “خوب” است (در نتیجه من به آموزش گسترده اعتقاد دارم).
طبیعی است Ú©Ù‡ “خوب” بودن Ù…Ùهوم‌ای مطلق نیست، اما Ù…Ùهوم‌ای است Ú©Ù‡ می‌توان Ú©Ù… Ùˆ بیش بر سر آن تواÙÙ‚ Øاصل کرد. اگر Ú©Ù„ سیستم Ùˆ هر کدام از عامل‌های‌اش در یک راستا Øرکت کنند Ùˆ هر کدام از عامل‌های‌اش به طور Ùعال در آن راستا تاثیر بگذارد، خب، می‌توان انتظار “خوب”تر شدن سیستم را داشت.
به “داداش همون آشنا”: پیش از شروع باید بگویم Ú©Ù‡ برای‌ام خیلی جالب است Ú©Ù‡ IPÛŒ شما Ùˆ برادرتان یکی است. راست‌اش من Ù†Ùهمیدم چرا یک Ù†Ùر باید این‌همه متÙاوت رÙتار کند. بگذریم …
نکته‌ی تÙکربرانگیزی Ú©Ù‡ شما Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯ÛŒØ¯ به نظرم مهم است: آیا خارج‌نشینان ØÙ‚ دارند راجع به داخل ایران صØبت کنند یا خیر Ú©Ù‡ Øالا بیایند از ظلم بنالند Ùˆ اØتمالا یک “لنگ‌اش Ú©Ù†” نیز بگویند.
پاسخ من به طور خلاصه این است که بستگی دارد شخص مورد نظر چقدر از وضعیت جامعه دور یا نزدیک باشد. کس‌ای که بیست سال است در ایران نبوده به‌تر است کم‌تر از کس‌ای که در ایران زندگی می‌کند راجع به وضعیت اجتماعی‌ی ایران بنویسد. این را قبول دارم (و البته باز هم موردی است. هر دو می‌توانند راجع به تاریخ چهل سال پیش به قبل بنویسند، نمی‌توانند؟).
در مورد خودم می‌توانم بگویم Ú©Ù‡ از آن‌جا Ú©Ù‡ بیش‌تر عمرم را در ایران بوده‌ام، این ØÙ‚ را به خود می‌دهم. جدا از این، کاÙÛŒ است مقایسه‌ای بکنید بین نوشته‌های این چند سال اخیرم Ùˆ ببینید تÙاوت‌شان در این‌که ویزای Ùلان کشور را داشته‌ام یا نداشته‌ام نیست. بعید است چنین کاری کرده باشید، درست می‌گویم؟ Ùˆ بعید است بیش از ده نوشته‌ام را خوانده باشید، اشتباه می‌کنم؟ یک خواننده‌ی گذری!
به اØسان: کتاب‌ای Ú©Ù‡ من ذکرش کرده بودم، اØتمالا خیر چون تازه منتشر شده است (کم‌تر از شش ماه اگر اشتباه نکنم). در مورد بقیه‌ی کتاب‌های‌اش مطمئن نیستم. من ندیده‌ام.
به لنیوم: راست‌اش من مطمئن نیستم آن Ùیلم ساختگی باشد یا نه. اما در آب‌روریزی بودن ØرÙ‌های‌اش شک‌ای نیست. همین آب‌روریزی‌های‌اش Ú©Ù… کار دست ایران نداده است.
به mizan: خیلی ربط نداشت، نه؟
مربوط بود به نوشته های قبلی شما. اگر یادتان باشد.
و یک نظر کلی بود. بیشتر یک سلام بود تا گذر.
اگر هم اسلام را نقد کنید Ú©Ù‡ خیلی خوب هم هست Ùˆ Ù…Øترم است.
من Ùˆ برادرم هر دو از یک کامپیوتر استÙاده میکنیم. Ùˆ از وبلاگ شما هم خوشمان میآید. اشکالی دارد؟ ضمنا ما دونÙریم Ùˆ نه یک Ù†Ùر.
هیچ اشکالی هم ندارد در باره ایران بنویسید Øتی اگر مدتها از آن ذور مانده باشید. برادرم اهل Ù…Ø²Ø§Ø Ø§Ø³Øª Ùˆ صØبتهایش خطاب به شخص شما نبوده. مطمئنم. شما خوانندگانی دارید. اینطور نیست؟
در هر Øال کسانی Ú©Ù‡ مثل شما در مورد مسایل با اهمیت تÙکر Ùˆ تجزیه Ùˆ تØلیل میکنند قابل اØترام هستند.
مخصوصا اینکه Øاصل آنرا با دیگران تقسیم میکنند.
به آشنا: از سلام‌تان متشکرم، اما اگر دوست داشتید بØث‌ای رخ دهد کاش مشخص‌تر می‌گÙتید Ùˆ در زیر همان پست. به هر Øال من به این ایده‌ی Ú©Ù„ÛŒ مواÙق‌ام Ú©Ù‡ مکاتب Ùکری با هم اشتراکات بسیاری دارند، Ùˆ وام‌گیری‌ی ابزار تÙسیر ما از اسلام نشانه‌ی ضعÙ٠آن نیست (وگرنه طبق نگاه درون‌دینی خود اسلام Ú©Ù‡ هویت‌ای مجزا Ùˆ در-ذات دارد)‌.
هم‌چنین با این ØرÙ٠شما مواÙق‌ام Ú©Ù‡ خلاص‌شدن از نکات منÙی‌ی یک چیز (مثلا یک سیستم اندیشه) تنها با به زیر کشیدن آن ممکن است. جدا از این‌که معمولا راه‌های مختلÙÛŒ برای تغییر آن سیستم وجود دارد، Ù†Ùی‌ی آن سیستم جزو راه‌های خوب هم نیست.
من منظورتان را از سپری Ú©Ù‡ در پاراگرا٠پنجم ذکر کردید مطمئن نیستم. اسلام است یا چیزی دیگر؟ به هر Øال هر چیزی Ú©Ù‡ باشد، ما باید سپرهای‌مان را -اگر ما را ØÙظ می‌کنند- ØÙظ کنیم. البته یک سوال Ú©ÙˆÚ†Ú© برای‌ام پیش آمد: آن‌هایی Ú©Ù‡ تنها به مناÙع خود Ùکر می‌کنند، همان‌هایی هستند Ú©Ù‡ در خارج مرزهای ایران زندگی می‌کنند (امریکا، انگلیس Ùˆ …)‌ یا این‌که بعضی از اÙراد نیز در درون همین مرزها هستند؟ به عنوان نمونه من Ùکر کنم در ایران سیاست‌مداران‌ای Ú©Ù‡ کم‌تر از همه به مردم خود Ùکر می‌کنند Ú©Ù… نداشته باشیم.
لینک هایت را جمع کن برایت خاطره می شوند! . delicious ای simpy ای چیزی
خیلی خوب مسئله را دیده اید. همانطور Ú©Ù‡ از شما انتظار میرÙت.
منظور از کسانی Ú©Ù‡ ….. همان اÙرادی است Ú©Ù‡ در داخل Ùقط به Ùکر مناÙع شخصی خود هستند Ùˆ در هر مسئله ای با تیغ ساختگی تعصب انتقادها را میزنند. Ú©Ù‡ خوشبختانه دارند کنار گذاشته میشوند.
منظور از سپر Ú©Ù„ سیستم ای است Ú©Ù‡ بطور functional خود را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒÚ©Ù†Ø¯ در عرصه بین المللی یعنی سیستم سیاسی کشور. در این مقطع زمانی Ùˆ با توجه به داغی اوضاع جهانی.
اینکه از درون باید تغییرات مثبت داده شود بدون آنکه ساختار اصلی لطمه بخورد خلاصه مطلب من بود.
اگر مثلا تاریخ تØولات اجتماعی را در انگلیس مطالعه کنید Ùˆ چگونگی پایان کار کودکان در معادن Ùˆ یا چگونگی Ø´Ú©Ù„ گیری اتØادیه های کارگری Ùˆ یا ØÙ‚ رای بانوان در امریکا Ùˆ… این تغییرات انقلاب Ùˆ Ùاجعه نبود. این کلمه Ùاجعه تعبیر تئوریسینهای جدید دیالکتیک است. چون در Ùاجعه کنترل اوضاع کاملا از دست میرود. (این مطلب مستند است اما صØبت را به درازا میکشد)
ضمنا قصد ندارم بØØ«ÛŒ را اینجا شروع کنم Ùˆ وقت شما را بگیرم Ùˆ از این به بعد با توجه به پستهای شما جلو میروم.
تشکر
سایت شما عالیست واز آن لذت میبرم از شما متشکرم
به caps: ایده‌ی خوبی است. گرچه مشکل‌اش این است Ú©Ù‡ به نظرم سیستم‌های یک-بعدی‌ی جمع‌آوری‌ی لینک خیلی Ù…Ùید نیستند.
به آشنا: Øتما! (:
به بهروز رهائی: ممنون! لط٠دارید. (: