تکینگی‌ی زبانی
به تازگی با کتاب‌ای آشنا شده‌ام به نام Time Ú©Ù‡ مجموعه مقالاتی است از چندین ÙیلسوÙ/نویسنده/دانش‌مند مهم مثل مارسل پروست، سنت آگوستین، لودویگ ویتگنشتاین، ارسطو، ادموند هوسرل، ایزاک نیوتون، کواین Ùˆ غیره! (با تشکر از روشنک Ú©Ù‡ کتاب را به‌ام معرÙÛŒ کرد).
از کتاب چیزی نخوانده‌ام جز یک Ùصل٠کوتاه در میانه‌ی چت‌کردن امشب‌ام. Ùصل کوتاه‌ای Ú©Ù‡ توسط ویتگنشتاین نوشته شده است Ùˆ عنوان‌اش هست:‌ “St. Augustine’s Puzzle about Time”. در صÙØه‌ی Û²Û¹ کتاب (Ú©Ù‡ از این‌جا قابل دست‌رس است) می‌توانید آن را بخوانید. نکته‌ی جالب‌ای Ú©Ù‡ برای من وجود دارد نوع نگاه٠ویتگنشتاین به زبان است. گمان‌ام این نگاه‌ای است Ú©Ù‡ در کتاب “پژوهش‌های ÙلسÙÛŒ” Øسابی پرداخته شده است Ùˆ در این‌جا هم دوباره اشاره شده است. من اسم آن نگاه را می‌گذارم قایل به “تکینگی در زبان” بودن. معنای‌اش این است Ú©Ù‡ در زبان روزمره ما قادر به تولید گزاره‌هایی هستیم Ú©Ù‡ به ظاهر صØÛŒØ Ùˆ معنادارند ولی Øتی پرسش از معنای آن‌ها بی‌معنا است (جمله‌هایی در ساختار زبان تولید می‌شود Ú©Ù‡ معنا در آن‌ها تکینه است. تکینگی هم همان singularity است!).
به هر Øال من از ویتگنشتاین چیز زیادی نخوانده‌ام Ùˆ اØتمال زیادی دارد Ú©Ù‡ برداشت‌ام هیچ ربطی به نظریات او نداشته باشد. اما این نکته اهمیتی ندارد؛ مهم ایده‌ی تکینگی‌ی زبانی است Ú©Ù‡ اگر از آن٠ویتگنشتاین نباشد، Ùˆ اگر از آن٠هیچ‌کس دیگری نباشد، از آن٠من است Ùˆ خیلی هم مهم!
9 thoughts on “تکینگی‌ی زبانی”
این ترجمه «singularity» به «تکینگی»، خیلی جالب بود، چون زمانی ما هم نمی دونستیم Ú†Ù‡ طور معنیش کنیم؛ دقیقاً مقاله ای بود در مورد بیگ بنگ Ú©Ù‡ « تکینگی » عبارتی بود Ú©Ù‡ در مورد پیدایش جهان به کار Ù…ÛŒ رÙت!
گویا ترجمان Ùیزیکی به همه جا رخنه کرده!
سلام
جالب بود این ایده ی تکینگی زبانی.
باید کتاب جالبی باشه با این همه اسم های آشنا و نثر های نا آشنا!!
سعی می کنم بخونمش.
پی نوشت: مشکل نوشته هام چیه که نمی تونین بخونینشون؟
در ضمن اون نقاشی اثر پیکاسوست.
اتÙاقا من هم رو singularity خيلي مشكل داشتم! اين تكينگي هيچ وقت به ذهنم نمي اومد…براي همين همش مي Ú¯Ùتم سينگولاريتي ديگه!!!
سلام
درباره‌ي تكينگي زباني مي‌شود ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¨ÙŠØ´ØªØ±ÙŠ بدهي؟ يعني در اين تكينگي هم عليت اثبات ناپذير است؟ يعني اين گزاره‌ها ابطال ناپذيرند؟ يعني اين گزاره‌ها قابل تØويل به گزاره‌هاي بنداشتي نيستند؟
مي‌بخشي كه پرپرسش شد. من اين پسر -ويتگنشتاين- را خيلي دوست دارم Ùˆ اÙكار علاقه‌مندانش را تعقيب مي‌كنم.
آقا دست به دلم نزار از اين تكينگي زبان كه خيلي خونه. دو ترم با يه استاد همش بØØ« داشتيم در اين مورد كه اولن كلمات رو نميشه با متراد٠هاشون ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯ يا به عبارتي هر كلمه يك واØد بي همتا در زبان به Øساب مياد از طر٠ديگه هيچ كلمه اي رو نمي شه ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯ Ùˆ به شكلي با مسئله تكينگي روبرو مي شيم Ùˆ اون تو كتش نمي رÙت Ùˆ ما رو مجبور مي كرد اين كار رو انجام بديم 🙁
سلام
مثال لطÙÙ†
سعی می‌کنم در آینده بیش‌تر بنویسم. منظورم اما همه جمله‌هایی است که به خاطر ساختار زبان معنادارند، اما ما-به-ازایی در دنیای خارج ندارند.
مثلا این جمله را توجه کنید: “آیا خداوند می‌تواند چیزی بسازد Ú©Ù‡ خودش نیز نتواند بلند کند؟” Ùˆ بعد خداوند را تعری٠کنیم به صورت چیزی/کس‌ای Ú©Ù‡ هر کاری را می‌تواند بکند. با این‌کار به تناقض می‌رسیم در Øالی Ú©Ù‡ هر دوی این جملات/تعاری٠ساختارهای قابل قبول‌ای در زبان هستند.
سلام دوست عزیز
به طور اتÙاقی به وبلاگت رسیدم. مسئله تکینگی Ùˆ زبان، بØØ«ÛŒ است درباره Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ جزئی در ÙلسÙÙ‡ Ú©Ù‡ تاریخ بسیار طولانی دارد Ùˆ از دونس اسکتوس گرÙته تا آگامبن Ùˆ آلن بدیو به آن پرداخته‌اند. به خصوص آگامبن Ùˆ آلن بدیو Ú©Ù‡ این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±ÛŒØ§Ø¶ÛŒØ§ØªÛŒ را با Ù…Ùهوم تشخص در ÙلسÙÙ‡ (مانند ابن سینا Ùˆ ارسطو) پیوند داده‌اند. در ضمن در مورد جملات معنادار Ú©Ù‡ مصداق خارجی ندارند می‌توانی به راسل، ماینونگ، هوسرل Ùˆ Ùرگه بپردازی.
به هرØال ممنون.
به رضا: خیلی متشکرم از توضیØ‌ Ùˆ منابع.