چرا مرحوم آنتوان دو سن تگزوپری پیش ما نیست؟

چرا مرحوم آنتوان دو سن تگزوپری پیش ما نیست؟

آنتوان دو سن تگزوپری را که می‌شناسید؟! خالق شازده کوچولو و گل‌ و روباه‌اش!
Ùˆ شاید بدانید Ú©Ù‡ او در سفر هوایی کشته شده است (شاید بگویید دانستن‌اش تنها به آدم بزرگ‌ها ربط دارد – شاید!). بعد می‌دانید چطور کشته شده؟! یعنی هواپیمای‌اش همین‌طوری سقوط کرده؟! خودکشی کرده؟ کشته‌اندش؟ هواپیمای‌اش وسط هوا لنگر انداخته؟
خب، این ماجرا انگار سال‌ها محل مناقشه بوده. آدم‌ها بحث می‌کردند و به توافق‌ای هم نمی‌رسیدند لابد. چرا؟! خب، شواهد به اندازه‌ی کافی نبوده است.
حالا چه؟
حالا یکی آمده است Ùˆ گفته Ú©Ù‡ “وقتی بچه بودیم، همه‌ی کتاباش رو خونده بودیم؛ ما اصا” عاشق کتاباش بودیم. همینم بود Ú©Ù‡ خلبان شدیم! من Ú©Ù‡ دوسش داشتم.” Ùˆ بعد ادامه می‌دهد “کاش می‌دونستم، اون‌وقت اصلا شلیک نمی‌کردم – نه! عمرا به‌ش شلیک می‌کردم”.

هممم …! آره، همین!

(این‌جا را بخوانید)

6 thoughts on “چرا مرحوم آنتوان دو سن تگزوپری پیش ما نیست؟

  1. جناب ببخشید که این بی ربط ترین کامنت به این پسته ( هرچند باور بفرمایید این پست را غیر از آن لینک آخرش خواندم. در مورد شازده کوچولو بود) ولی سوال بنده این است که اگر یکی از بندگان درگاهتان بخواهد به شما ایمیل بزند این آدرس ایمیل را از کجا باید پیدا کند؟

  2. لوا جان! آن بالا، سمت راست صفحه بزرگ نوشته است (زیر Get in Touch). آدرس هم سولوژن ات سولوژن دات نت است.

  3. اينه ديگه.
    هي به من ميگن آنارشيستم.
    هي من ميام هيچي نگم.
    هي ميگن اينقد تندروي نكن.
    بابا آخرش تنها راه نجات بشريت اينه كه هرچي سياست مدار جاكشه (يعني همشون – ببخشيد از اين واژه استفاده كردم چون اين كمترين Ùˆ مودبانه ترين چيزيه كه ميتونم براشون به كار ببرم) رو سوار يه سفينه فضايي كنن بفرستن تو مداربين عطارد Ùˆ خورشيد كه تا ابد همونجا دور خورشيد بگردن.

    اين شعر رو بخونين جالبه:
    اسمش هست: The Man He Killed
    شاعر: Thomas Hardy

    “Had he and I but met
    By some old ancient inn,
    We should have sat us down to wet
    Right many a nipperkin!

    “But ranged as infantry,
    And staring face to face,
    I shot at him and he at me,
    And killed him in his place.

    “I shot him dead because ?
    Because he was my foe,
    Just so ? my foe of course he was;
    That’s clear enough; although

    “He thought he’d ‘list perhaps,
    Off-hand like ? just as I ?
    Was out of work ? had sold his traps ?
    No other reason why.

    “Yes; quaint and curious war is!
    You shoot a fellow down
    You’d treat if met where any bar is,
    Or help to half-a-crown.”

  4. salam.ye ketab ba ye tarjomeye bad khondam azash be name bad shen setareha.
    toosh darbareye parvaz va khateratesh neveshte,va pishbini mikarde margesho.

  5. “وقتی بچه بودیم، همه‌ی کتاباش رو خونده بودیم؛ ما اصا” عاشق کتاباش بودیم. همینم بود Ú©Ù‡ خلبان شدیم”

    والا بنظرم کمی چاخان است ، آخه سنت اگزوپری در سال 1944 کشته شد
    اکثر کتابهای معروفش را هم دراواخر نوشت مثل همان شازده کوچولو که مال سال 1943 است
    حالا این خلبان آلمانی چطور میتوانسته در بچگی کتابهای اگزوپری را بخواند من نمیدانم
    حتی اگر کتاب پرواز شبانه را ملاک بگیرم که در سال 1931 نوشته شده است باید اتفاقات زیر افتاده باشد که حرف آن آلمانی دروغ نباشد

    کتاب به سرعت آنچنان معروف شود که به تمامی زبانها از جمله آلمانی ترجمه شود (کتاب معروف شد ولی نه بدان گونه که در 80 سال پیش به سرعت ترجمه شود غیر از آنکه اصلاً آن کتاب برای بچه ها نبود)

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *