Mixed Feelings

Mixed Feelings

یعنی:

نمی‌دانی پا پیش بگذاری یا پس،
مطمئن نیستی قبول کنی یا نکنی،
شک داری باورش داری یا نداری،
Ùˆ یعنی پرسش دایمی‌ات: “دوست‌اش دارم؟ دوست‌اش ندارم؟!”

mixed feeling یعنی
حس‌ای که نسبت به سرزمین‌ات داری،
به ایران و به آدم‌های‌اش
وقتی به خاطر می‌آوری خیابان‌های‌اش را، دوستی‌های‌اش را، انتخابات‌اش را، دوستان‌ات را، بدخواهان‌ات را، جاده‌ی چالوس را، رودک را …

mixed feeling همان‌ای است که
وقتی دختری ماه‌رخِ پر ز جمال می‌بینی که دهان‌اش را باز می‌کند و حرف می‌زند و حرف می‌زند و حرف می‌زند
ولی هر چه تو گوش می‌کنی
هیچ نمی‌شنوی.

mixed feeling یعنی
به دنبال عشق‌ات رفتن
و دیدن موهای سفیدت
و جوانی‌ای که پر می‌زند و می‌رود.

8 thoughts on “Mixed Feelings

  1. دختره…..دختره چشماش Ú†Ù‡ رنگیه؟؟؟!

  2. نمی دانم چرا اینجا Ú©Ù‡ ‌می‌آیم فقط حس همراهیم Ú¯Ù„ می‌کند،‌ نه حس گیردادن Ùˆ سازمخالفم. می‌خواستم بگویم “ِاِِاِ … از کجا می‌دانستی؟”
    چیزی شبیه رویای صادقه!

  3. آره درسته
    اما بدتر از همه اينه كه مي دوني هر كدوم از دو راه رو كه انتخاب كني آخرش پشيمون ميشي كه چرا اون يكيو انتخاب نكردي

  4. به رامین:‌ قرمز، سفید، سبز!

    به علی: قرار بر گیر دادن و ساز مخالف‌زدن بود؟! (;

    به بوگی: هاها! بله، خیلی وقت‌ها این‌طوری است …

  5. Ùˆ اون ترسه…همونی Ú©Ù‡ تا میای به خودت بیای Ù…ÛŒ بینی اون گوشه ایستاده،زل زده تو چشمات Ùˆ …چشمات رو محکم روی هم فشار Ù…ÛŒ دی. کدوم ترس؟چرا چرت Ù…ÛŒ Ú¯ÛŒ بهارنارنج؟نه؟

  6. به بهارنارنج: این آشفتگی ترس هم ایجاد می‌کند. ترس از انتخاب‌های‌مان و نتایج‌اش. نتایج‌ای که نمی‌دانیم چه خواهند بود. مگه نه بهار نارنج؟

  7. mixed feeling یعنی main stream ِ زندگی من. یک‌باره و از اوّل همین را می‌گفتی خب!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *