Øس گم‌شده
گاهی Øس‌ای تو را Ùرامی‌گیرد Ú©Ù‡ نام‌پذیر نیست. در واقع نه تنها توصیÙ‌اش نمی‌توان بکنی، بلکه در درک‌اش –Øتی درست در زمان رخ‌دادش- نیز عاجزی. آن Øس خیلی عجیب است؛ می‌تواند شادی باشد؛ غم؛ ناراØتی؛ تنÙر؛ یا Øتی همه‌ی این‌ها با هم. ویژگی‌اش اما این است Ú©Ù‡ Øتی دل‌ات نمی‌خواهد سعی در توصیÙ‌اش Ú©Ù†ÛŒ. کوچک‌ترین تلاشی آن را از منزلت شکوه‌مند Ùˆ Ø´Ú¯Ùت آن به امری روزمره Ùˆ دست‌یاÙتنی تبدیل می‌کند – در Øالی Ú©Ù‡ چنین نیست.
امشب چنان Øس‌ای داشتم. نمی‌خواهم بگویم Ú†Ù‡ بود، چرا پیش آمد، Ùˆ چرا مرا در عرض چند ثانیه غرق در اشک کرد. جنس‌اش عجیب بود. Ú¯Ùتم Ú©Ù‡:‌ توصیÙ‌پذیر نیست. Øال‌ام هم از خودم به هم می‌خورد Ùˆ هم سخت نگران بودم. چیزی از جنس نوستالژی نیز در آن بود در Øالی Ú©Ù‡ اÙسوس گذشته‌ای در آن پیدا نبود. ول‌اش کن، چیز زیادی نمی‌توان Ú¯Ùت.
…
چهارشنبه Ù‡Ùت اردی‌بهشت Û±Û³Û¸Û³ خورشیدی
—
می‌خوانم‌اش؛ Ùˆ تنها می‌توانم بگویم Ú©Ù‡ یادم نمی‌آید Ùˆ Ú†Ù‡ کنج‌کاوم بدانم Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ بوده است این Øس٠غریب٠توصیÙ‌ناپذیر٠پرمنزلت.