مرغ یک پا دارد – بی‌تردید!

مرغ یک پا دارد – بی‌تردید!

در بحث‌ای طرف به عقیده‌ای باور داشت. عقیده‌اش را دیگران نقد کردند،‌ باز هم عقیده‌اش را با رنگ دیگری بیان کرد. برای‌اش ثابت کردند که پایه‌ی استدلال‌اش غلط است، مثال تجربی آوردند،‌ از روان‌شناسی آدم‌ها صحبت کردند اما مرغ هم‌چنان یک پا داشت!
من به شخصه از رو رفتم. پافشاری‌ی بعضی‌ها بر حرف نادرست‌شان ستایش برانگیز است!

(و یک نکته‌ی غم‌انگیز: تجربه نشان داده است آدم‌های متعصب کم و بیش موفق‌تر از آدم‌های بدون هیچ تعصب‌ای هستند. این حرف‌ام را باید دقیق‌تر بگویم و مثال بیاورم که بافت ادعای‌ام کجاست، اما به نظرم چنین چیزی می‌آید. کمی پافشاری روی حرف‌ای که می‌زنی، حتی اگر به نظرت خیلی هم درست یا عادلانه نیاید در نهایت به نفع‌ات خواهد بود.)

24 thoughts on “مرغ یک پا دارد – بی‌تردید!

  1. جابه که این وقتی واضح تره که طرف مقابل هم کاملن بی تعصب باشه! موفقیت متعصبین را می گم.
    چون اون فکر Ù…ÛŒ کنه Ú©Ù‡ طرفش هم ممکنه “حق” داشته باشه!

  2. maghzeshoon oono dorost tashkhis mide,masalan age esme range sefid siah bood,alan hamamoon behesh migoftin siah!nemidoonam mesalam dorost bood ya na,vali ye bar ke yeki az bachehaye sahmiye kam avord tooye bahse sokhanane! gohar bare ahmadinejad dar morede saghfe jamiat pazirie iran….!shooroo kard be khoondane khomeini ey emam!fek konam manzooresh in bood ma kaferim!…vali man fek kardam maghzesh gonjayesh nadare!albate vaghti terme bad savare mashine jadidesh shod say kardam gonjayeshe maghzamo ziadtar konam….:Dvali morghe maghze manam ye pa dare!:D

  3. منم با پویا موافقم! نفع چه کسی؟ اصلاً نفع رو چی تعریف می کنی. یاد یه شعر افتادم : آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابد و دهر بماند
    به نظر من تعصب -روی هر چیزی- وحشتناک ترین چیز دنیاس!

  4. مگه مرغاي شما دوتا پا داره؟ :))

  5. آثا اسم اين جام امسال رو بايد بزارن جام مكافات الهي. هر تيمي كه با يه نتيجه خفن يكي ديگه رو مي بره بعدش خودش با همون نتيجه خفت بار حذف مي شه. ولي حال كردم يكي از سه تيمي كه دوست داشتم اومدن فينال. و جالب تر اين كه اوني اومد بالا كه حتي احتمال بالا اومدنش از دور اول رو هم نمي دادم. به هر حال اميدوارم اسپانيا قهرمان بشه و روي اين آلمانيا رو كم كنه. آمين

  6. البته در اين مورد هم مرغ ما هم چنان يك پا دارد.

  7. خب! حالا باید بیاییم و شفاف‌سازی کنیم!

    به روجا: هممم … !

    به پویا: (من! شخصی!) (توضیح بیش‌تر: تجربه‌ی من چنین چیزی را نشان می‌دهد. به هر حال فرضیه‌ی من است که با وجود این‌که به طور دقیق بررسی‌اش نکرده‌ام اما تمایل دارم چنان باوری داشته باشم. منظورم از نفع هم باید در «بافت» ماجرا توصیف شود. در بافت‌های متفاوت، نفع‌ها متفاوت خواهند بود. یک مثال‌اش اما در بافت جامعه‌ی علمی است:‌ کس‌ای که سال‌ها روی یک موضوع پافشاری کند در نهایت معروف‌تر از کس‌ای خواهد شد که تعصب‌ای روی موضوع‌ای نداشته باشد.)

    به سکوت شبانه: تجربه‌ی شما چه بوده است؟

    به روزبه: دقیقا! به این جور شرایط می‌گویند طرف مقابل زیادی nice برخورد کرده. و تا جایی که می‌دانم دنیا با «نایس»ها خیلی خوب تا نمی‌کند.

    به رضوانه: !!!

    به راحیل: تعصب را چه چیزی تعریف می‌کنیم؟

    به رضوانه:‌ بله، وجود دارند بی‌تردید!

    به رضوانه: نه زیادم!

    به بوگی: نه! مال ما حدود یک و نه دهمِ پا دارند.

    به بوگی: آقا! نمی‌گذارند گزارش بنویسیم دیگر! واقعا عجب جام‌ای! من شاید از این تیتر «جام مکافات الهی»تان استفاده کردم برای آن پست‌ای که نخواهد آمد! خوش‌ام آمد ازش.

    به بوگی: زمینه‌ی فعالیت مرغ شما چیست؟

    به زهرا: پس در این مورد مشکل زیرساختاری است.

  8. به سولوژن!!!: به نظرِ من صحبت از « نفع » بدونِ یک سیستمِ ارزش‌گذاریِ موردِ توافقِ طرفینِ بحث بی‌معنی است. شهرت مثلا منفعت نیست مگر این که این طور تعریف‌اش کنیم. رابطه‌اش با تعصب هم برای من بدیهی نیست.

  9. منظورم مرغ اسپانيايم بود 🙂

  10. به رضوانه: این شخص با آن شخص ربطی ندارند.

    به پویا: حرف تو درست است اما چیزی خلاف آن‌چه من گفته‌ام نیست. من تاکید کرده‌ام که نفع با توجه به بافت تعریف شود که همین حرف‌ای است که می‌زنی.

    به بوگی: اوه،‌ بله!!!

  11. جناب سولوژن،
    در بحث مربوط به اين پست يه نكته رو بايد در نظر بگيريم. آيا موضوع مورد بحث از جمله علوم تجربي بوده يا علوم انساني؟ به طور مثال در رياضيات عبارت 2=2 هميشه برقرار است و اگر شخصي اصرار بورزد كه اين عبارت هميشه درست نيست بايد دليلي قاطع در حد يك نظريه جديد ارائه نمايد در غير اين صورت اين شخص را نه متعصب كه شايد بي منطق بناميم. هرچند كه در بحث رياضي به شكل عام هم تجربه نشان داده كه نمي توان با قاطعيت در مورد يك اصل مبرهن حرف زد. مثال اين بحث رو مي تونيم در هندسه اقليدسي و نااقليدسي ببينيم.
    اما در مورد علوم انساني معمولا دوطرف بحث از حقوق مساوي برخوردارند. حتي در بسياري از موارد راي اكثريت هم نمي تونه بر خطا بودن تفكر شخص مقابل راي بده. در اين موارد معمولا بحث بيشتر تبادل نظره تا اثبات برتري يه نظر به نظر ديگر.
    پس براي اثبات متعصب بودن يه نفر در يه بحث اول بايد چهارچوب اون بحث رو مشخص كنيم بعد در اين مورد نظر بديم.

  12. به جناب boogi:

    منسوب به آقای Ernest Rutherford:

    The only possible interpretation of any research whatever in the “social sciences” is: some do, some don’t.

  13. اتفاقن با اولین نفری که در میون گذاشتم دوست ِ اون بود، نظرش این بود که من لوسم! نوشته بودم که
    اینجا نوشتنم هم واسه این بود که چندنفر آدم بی طرف که نه منو میشناسن نه اونو نظر بدن
    بعدم کلن فهمیدم که من بیخودی دارم موضوع رو پیچیده میکنم، خیلی ساده تر از این حرفاست
    ترجیح میده بجای من با دوستاش باشه
    ث ِ مسج ریسیود!

  14. It might not be the insistence that makes the person successful. It might be that self confidence that causes the insistence and make the other side of the argument insecure.

  15. ویلفردو پاردو (یا بعضیا میگن پارتو)
    20 نفر که روی عقیده شان مصرن و به آن ایمان دارند را با 80 نفر عادی برابر میداند و همیشه همین 20 نفر آن 80 نفر را به دنبال خود می آورند

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *