ماروین

ماروین

شیخِ ما می‌آید و می‌گوید «من ماروین رو می‌شناسم؛ وقتی به چیزی فکر می‌کنه و نمی‌تونه حل‌ش کنه، با خودش می‌گه من‌ای که باهوش‌ترین آدم روی زمین هستم نتونستم حل‌ش کنم، پس لابد حل نمی‌شه دیگه! بعد می‌گیره می‌زنه زیر همه چیز و می‌گه همه‌تون دارین اشتباه می‌کنین، غلط می‌کنید فکر می‌کنید این مساله اصلا مساله است، بروید پی کارتون!» بعد هم لبخند فاتحانه‌ای می‌زند.
من هم طبیعتا زیر لب می‌گویم عجب!

7 thoughts on “ماروین

  1. نوشته‌ات نیاز به رمزگشایی دارد. مثلا می‌شود فرض کرد که:

    – شیخ شما یعنی استاد شما یا رئیسس دپارتمان یا استاد پشمالوی دیگری Ú©Ù‡ ریش انبوه دارد Ùˆ خیلی مخ است.

    – ماروین را هم می‌شود فرض کرد Ú©Ù‡ “ماروین مینسکی” است Ú©Ù‡ از آدم‌های کله گنده هوش‌مصنوعی است Ùˆ از آدم‌ها تاثیرگذارش (Ú†Ù‡ خوب Ú†Ù‡ بد)

    حالا می‌شود دوباره نوشته‌ات را بخوانیم

  2. به پویا: ماروین مینسکی!

    به رامین: هاها! ماروین‌اش همان ماروین مینسکی است، شیخ هم منظور ریچ است. البته توجه کن این‌ها حرف‌های ریچ‌اند و نه الزاما نظر من. (;

    به پی‌کولو: چطور؟!

  3. به روجا: یک لایه‌اش همان است که شما می‌گویید، لایه‌ی دیگرش شیخِ ماست! می‌دانید که من (و شما) ماروین را ندیده‌ایم، اما توصیف‌اش را زبان دیگری شنیده‌ایم. ممکن است ماروین این‌گونه باشد ولی ممکن است هم که نباشد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *