Official
طر٠می‌گÙت هر آن‌چه «رسمی‌ست» Øس ندارد Ùˆ سر آخر «دود می‌شود به هوا می‌رود».
طر٠می‌گÙت هر آن‌چه «رسمی‌ست» Øس ندارد Ùˆ سر آخر «دود می‌شود به هوا می‌رود».
8 thoughts on “Official”
باز هم بر مي گرديم به همون بØØ« سنت. رسميت معمولن ارتباط نزديك با سنت داره. Ùˆ از اون جايي كه سنت معمولن بعد از مدتي ريشه هاي منطقي خودش رو از دست مي ده Ùˆ بيشتر به تعصب نزديك مي شه رسميت هم اون بلا كه Ú¯Ùتيد سرش مي آد.
با بوگی مخالÙÙ… – لزوما هرآنچه رسمیت بوی تعصب نمیگیرد .
مثلا چه تعصبی در سلام کردن هست ؟ با اینکه سنت است .
ولی بیایید ببینیم چقدر تعصب در سنتی که قبیله ای را از قبیله ای و شهری را از شهری و کشوری را از کشوری جدا میکند هست ؟
ما معمولا نسبت به آنچه متمایزمان میکند تعصب داریم نه آنچه سنت است !
Ù…ÛŒ شه اینقدر Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ البته مطمئن Ú¯Ùت؟!
البته ÙÚ© کنم اینجا منظور از رسمی متÙاوت از سنتی باشد .
به روجا: من هم با شما مواÙق‌ام! منظورش سنت نبود،‌ رسمی از جنس نامه‌ی رسمی بود.
به روجا: مشكلي كه در درك واژه سنت هست اينه كه ما اون رو معمولن با آداب Ùˆ رسوم اشتباه مي گيريم. مثالي كه شما Ù…Ø·Ø±Ø ÙƒØ±Ø¯ÙŠØ¯ بخشي از آداب Ùˆ رسومه. البته در بعضي جاها ما اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø±Ùˆ به شكل آداب Ùˆ سنن مي بينيم كه باز هم اشتباهه Ùˆ درستش همون آداب Ùˆ رسومه.
اما در مورد سنت مي بينيم كه نياز نيست Øتمن قدمت داشته باشه Ùˆ يا مربوط به يك قبيله يا يك كشور باشه. مثلن ما مي تونيم تو همين وبلاگ چيزهايي رو به عنوان Ø¹Ø±Ù Ù…Ø·Ø±Ø ÙƒÙ†ÙŠÙ…. تا اين جا اين ها عر٠هستند اما وقتي بعد از مدتي همين عر٠به شكل قانوني نانوشته در بياد Ùˆ هركسي خلا٠اون عر٠عمل كرد با اون به شكلي برخورد بشه (برخورد Øتمن لازم نيست Ùيزيكي باشه) يا به عبارتي تابلو بشه ديگه اين جا ما با سنت روبرو هستيم.
اما در مورد رسميت (official) هم اگه خوب دقت كنيد معمولن در اين جور موارد هم ما با سنت هايي روبرو هستيم (با تعريÙÙŠ از سنت كه Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯). Øالا نياز نيست اين سنت ها ريشه در آداب Ùˆ رسوم داشته باشه. اين سنت مي تونه سنت هاي مثلن يك سازمان، يك سيستم اداري Ùˆ يا Øتا يك دپارتمان باشه. مثلن در مورد روش نامه نگاري مرسوم در ايران. اين در اصل سنتيه كه از زمان قاجار باقي مونده. پرسشي كه من دارم اينه كه مثلن بر اساس كدوم منطق من بايد به جاي ضمير “من” از واژه “اينجانب” آن هم به شكل چسبيده (نه “اين جانب”) استÙاده كنم Ùˆ اگر به جاي آن “من” را به كار ببرم در بهترين Øالت با نگاه عاقل اندر سÙيه روبرو بشم؟
hi
خيلي خوشØالم كه باهات آشنا شدم.
از يكي مطلب هات خوندم رÙتي سينما Ùˆ يك Ùيلم رو ديدي به نام آي ام لگال.
من هم ديده بودمش Ùˆ Ùهميدم ايران نيستي. Øالا برام خيلي جذابتر شد واسه كسي كامنت بزارم كه باهاش هم ريشه ام اما ازم دوره….!
شاید جواب سودوالتان همان باشد Ú©Ù‡ دوستتان Ú¯Ùت :” هر Ú†Ù‡ رنگ رسمیت دارد دود میشود میرود هوا ” Øالا من یک سوال دار Ù… :
تعری٠شما را از سنت Ùˆ رسم دیدم Ùˆ برام جالب بود . از نطر دسته بندی وو کلاسه کردن Ùˆ الا کلمات را میتوان به جای هم بکار برد . اصلا همین کلمات Ú†Ù‡ لزومی دارد Ú©Ù‡ من به جای اسمان نگویم اسب ØŸ وقتی هیچ کدام نرکیبی نیستند Ùˆ بار منطقی ندارند . مثلا بروم مهمانی Ùˆ بگویم امروز چقدراسب گرم بود ! اØتمالا چیزیبیشتر از نگاه عاقل اندر سÙیه به من میشود یا مثلا سقیه را بدین Ø´Ú©Ù„ بنویسم : صقیه یا صÙÛŒØ Ø§Ù…Ø§ موضوع این است Ú©Ù‡ این قانون است خوب باشد قانون رسم الخط است Ùˆ همه پذیرÙته ایم اما این Ú©Ù‡ مثلا به جای سلام دست تکان دهیم بگوییم یا الله یا hi هیچ Ùرقی نمیکند به قول شما چون جزو آداب Ùˆ رسوم است ØŸ این Ú©Ù‡ دود میشود میرود هوا بعنی ریشه در جایی ندارد لزومی نئدرد این جانب را اینجانب بنویسید اساسا به جایی بر نمیخورد Ùوقش به نامه شما ارزشی نمیدهند … اما در جامعه ای Ú©Ù‡ سنت بر آن است Ú©Ù‡ مثلا مردان تصمیم گیرنده باشند …تÙیذ این قدرت تصمیم یا Øتی به اشتراک گذاشتن آن موقعیت – Ùˆ قدرت بخشی را Øد اقل از نگاه خودشان به خطر میاندازد … پس در برابرش مقاومت میکنند …از این جهت Ú©Ù‡ سنت ها Øتی میتوانند غیر ازمرز های شخصیتی مرز های جغراÙیایی مان را تعیین کنند در دنیایی Ú©Ù‡ مرز ها هنوز وجود دارند ( منظور مرز های جغراÙیایی ) یک نقطه انکاست ! یک جور Ùریاد بودن است به درست یا به غلط .گرچه هنوز هم میتوان در این طرز تÙکر ØŒ تÙکر کرد . Ùˆ به نتایج دیگر رسید … .