Official

Official

طرف می‌گفت هر آن‌چه «رسمی‌ست» حس ندارد و سر آخر «دود می‌شود به هوا می‌رود».

8 thoughts on “Official

  1. باز هم بر مي گرديم به همون بحث سنت. رسميت معمولن ارتباط نزديك با سنت داره. و از اون جايي كه سنت معمولن بعد از مدتي ريشه هاي منطقي خودش رو از دست مي ده و بيشتر به تعصب نزديك مي شه رسميت هم اون بلا كه گفتيد سرش مي آد.

  2. با بوگی مخالفم – لزوما هرآنچه رسمیت بوی تعصب نمیگیرد .
    مثلا چه تعصبی در سلام کردن هست ؟ با اینکه سنت است .
    ولی بیایید ببینیم چقدر تعصب در سنتی که قبیله ای را از قبیله ای و شهری را از شهری و کشوری را از کشوری جدا میکند هست ؟
    ما معمولا نسبت به آنچه متمایزمان میکند تعصب داریم نه آنچه سنت است !

  3. البته فک کنم اینجا منظور از رسمی متفاوت از سنتی باشد .

  4. به روجا: من هم با شما موافق‌ام! منظورش سنت نبود،‌ رسمی از جنس نامه‌ی رسمی بود.

  5. به روجا: مشكلي كه در درك واژه سنت هست اينه كه ما اون رو معمولن با آداب و رسوم اشتباه مي گيريم. مثالي كه شما مطرح كرديد بخشي از آداب و رسومه. البته در بعضي جاها ما اين اصطلاح رو به شكل آداب و سنن مي بينيم كه باز هم اشتباهه و درستش همون آداب و رسومه.
    اما در مورد سنت مي بينيم كه نياز نيست حتمن قدمت داشته باشه و يا مربوط به يك قبيله يا يك كشور باشه. مثلن ما مي تونيم تو همين وبلاگ چيزهايي رو به عنوان عرف مطرح كنيم. تا اين جا اين ها عرف هستند اما وقتي بعد از مدتي همين عرف به شكل قانوني نانوشته در بياد و هركسي خلاف اون عرف عمل كرد با اون به شكلي برخورد بشه (برخورد حتمن لازم نيست فيزيكي باشه) يا به عبارتي تابلو بشه ديگه اين جا ما با سنت روبرو هستيم.
    اما در مورد رسميت (official) هم اگه خوب دقت كنيد معمولن در اين جور موارد هم ما با سنت هايي روبرو هستيم (با تعريفي از سنت كه مطرح شد). حالا نياز نيست اين سنت ها ريشه در آداب Ùˆ رسوم داشته باشه. اين سنت مي تونه سنت هاي مثلن يك سازمان، يك سيستم اداري Ùˆ يا حتا يك دپارتمان باشه. مثلن در مورد روش نامه نگاري مرسوم در ايران. اين در اصل سنتيه كه از زمان قاجار باقي مونده. پرسشي كه من دارم اينه كه مثلن بر اساس كدوم منطق من بايد به جاي ضمير “من” از واژه “اينجانب” آن هم به شكل چسبيده (نه “اين جانب”) استفاده كنم Ùˆ اگر به جاي آن “من” را به كار ببرم در بهترين حالت با نگاه عاقل اندر سفيه روبرو بشم؟

  6. hi
    خيلي خوشحالم كه باهات آشنا شدم.
    از يكي مطلب هات خوندم رفتي سينما و يك فيلم رو ديدي به نام آي ام لگال.
    من هم ديده بودمش Ùˆ فهميدم ايران نيستي. حالا برام خيلي جذابتر شد واسه كسي كامنت بزارم كه باهاش هم ريشه ام اما ازم دوره….!

  7. شاید جواب سودوالتان همان باشد Ú©Ù‡ دوستتان گفت :” هر Ú†Ù‡ رنگ رسمیت دارد دود میشود میرود هوا ” حالا من یک سوال دار Ù… :
    تعریف شما را از سنت Ùˆ رسم دیدم Ùˆ برام جالب بود . از نطر دسته بندی وو کلاسه کردن Ùˆ الا کلمات را میتوان به جای هم بکار برد . اصلا همین کلمات Ú†Ù‡ لزومی دارد Ú©Ù‡ من به جای اسمان نگویم اسب ØŸ وقتی هیچ کدام نرکیبی نیستند Ùˆ بار منطقی ندارند . مثلا بروم مهمانی Ùˆ بگویم امروز چقدراسب گرم بود ! احتمالا چیزیبیشتر از نگاه عاقل اندر سفیه به من میشود یا مثلا سقیه را بدین Ø´Ú©Ù„ بنویسم : صقیه یا صفیح اما موضوع این است Ú©Ù‡ این قانون است خوب باشد قانون رسم الخط است Ùˆ همه پذیرفته ایم اما این Ú©Ù‡ مثلا به جای سلام دست تکان دهیم بگوییم یا الله یا hi هیچ فرقی نمیکند به قول شما چون جزو آداب Ùˆ رسوم است ØŸ این Ú©Ù‡ دود میشود میرود هوا بعنی ریشه در جایی ندارد لزومی نئدرد این جانب را اینجانب بنویسید اساسا به جایی بر نمیخورد فوقش به نامه شما ارزشی نمیدهند … اما در جامعه ای Ú©Ù‡ سنت بر آن است Ú©Ù‡ مثلا مردان تصمیم گیرنده باشند …تفیذ این قدرت تصمیم یا حتی به اشتراک گذاشتن آن موقعیت – Ùˆ قدرت بخشی را حد اقل از نگاه خودشان به خطر میاندازد … پس در برابرش مقاومت میکنند …از این جهت Ú©Ù‡ سنت ها حتی میتوانند غیر ازمرز های شخصیتی مرز های جغرافیایی مان را تعیین کنند در دنیایی Ú©Ù‡ مرز ها هنوز وجود دارند ( منظور مرز های جغرافیایی ) یک نقطه انکاست ! یک جور فریاد بودن است به درست یا به غلط .گرچه هنوز هم میتوان در این طرز تفکر ØŒ تفکر کرد . Ùˆ به نتایج دیگر رسید … .

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *