خاطرات من از تجربه‌ی TAبودگی

خاطرات من از تجربه‌ی TAبودگی





همه‌اش درست، با این تفاوت که محدود به دانش‌جویان لیسانس هم نیست!

8 thoughts on “خاطرات من از تجربه‌ی TAبودگی

  1. Salam, tamame modaty ke dashtam weblogetuno mikhundam be nazaram nevisande ye khanoom miumad. bad ke un kenar safheye daneshgahetuno baz kardam 🙂 Tajrobeye TA budane manam daste kami nadare eine hamine. taze ba in tafavot ke bade kelas ham haftei 10 ta email migiram ke aaaai vaaai mariz budim bala saremun umade bud madaremun ….. ke chi ye HW dir tahvil bedan 🙂 movafagh bashi dooste aziz

  2. به شقایق: ای بابا … سعی می‌کنم از این پس از ادبیات خشن‌تری استفاده کنم. (:
    بله، نامه‌های بعد Ùˆ قبل کلاس هم هم‌چنان وجود دارد. مخصوصا Ú©Ù‡ نزدیک زمان تحویل می‌شود. گاهی هم چیزهای عجیبی مشاهده می‌شود: طرف ای‌میل زده Ùˆ گفته Ú©Ù‡ نگران‌ام، Ú©ÛŒ نمره‌ها را می‌دی. پرسیده‌ام نگران Ú†Ù‡ هستی؟ می‌گوید نگران سوال فلان‌ام هستم چون می‌ترسم یکی از بخش‌های‌اش را اشتباه کرده باشم Ùˆ خوب نشود. ماشالله بچه‌ی دبستانی هم نیست‌ها … دانش‌جوی دکترای فلان رشته است!

  3. (: مطمئنین دانشجوی دکترا بودن؟

  4. به دلفین: بله، سوال‌ها می‌پرسیدها!‌ راستی الان این‌جا روز است و دوازده ساعت دیگر شب.

  5. به تاثیر اقتصاد بر باورهای دینی مردم هم فکر کن.

  6. به anti etopiaist: اگر این‌جا اوتوپیا بود برای‌تان می‌فرستادم. حالا که نیست، باید بروید روی سایت‌اش، سمت راست یک چیزی را کلیک کنید و بعد مشکل حل می‌شود.

    به NiMa: چشم!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *