خداوند مهر و غضب

خداوند مهر و غضب

خداوندگار آدم و نوح و زرتشت، پرودگار مهر و صبر است؛ و خداوندگار موسی و عیسی و محمد، خداوند خون و خشم و قدر و قهر: بر بندگان‌اش خشم می‌گیرد و روز جزا را به ایشان یادآوری می‌کند.

خداوند -اگر باشد- یک‌تا و بسیط است؛ صفت‌های‌اش زمان‌بردار نیست. اما این مردمان‌اند که رودْند، که ابْرند، که روز به روز رنگ به رنگ می‌شوند. اما خداوند برای همه‌مان ثابت است،‌ آینه است، همان است که مردمان‌اند: گاهی رحیم و کریم و حلیم، گاهی دیگر سریع الحساب و شدید العقاب.

پ.ن.۱: مطمئن نیستم خداوند آدم و نوح و زرتشت واقعا همان باشد که نوشته‌ام.
پ.ن.۲: بدیهی است هیچ‌گونه تضمینی درباره‌ی صحت برداشت‌ام نمی‌کنم.

11 thoughts on “خداوند مهر Ùˆ غضب

  1. يك بار استادي در كلاس فارسي گفت: “همه انسان ها در درون خودشون به خدا اعتقاد دارن. جالبه كه در اكثر موارد هم چهره اي كه از اون مي بينن چهره مهرباني Ùˆ بخشندگي به جز مواردي كه چهره خشمگين اون ديده مي شه. Ùˆ جالبتر اينه كه هميشه در طول تاريخ يه عده به شدت تلاش مي كنن وجود اون رو نفي كنن Ùˆ يه عده هم با زور تلاش مي كنن كه اون رو ثابت كنن”

  2. خدای عیسی رو هم فکر کنم توی کتگوری مهر ورزی بذارن با توجه به اوون جربان سیلی زدن!

  3. راجع به خداوند مهرو غضب نه بند های ب Ù¾….
    مشکلم با خداوندی خدا Ú†Ù‡ آن خدای موسی Ú©Ù‡ جز 10 فرمانش هیچ نمیدانم Ùˆ از10 فرمان فقط عدد 10 را .. نه خدای ابراهیم Ú©Ù‡ جز رفاقت حسادت بر انگیزش با بنده اش نه خدای عیسی Ú©Ù‡ هر Ú†Ù‡ میدانم خوانده های خوانده نخوانده Ùˆ فهمیده نفهمیده ای از انجیل است Ùˆ نقل قول هایی از اینجا Ùˆ آنجا Ùˆ نه خدای محمد Ú©Ù‡ از یاد آوری مفاهیم قرآنش شاید نمره 16-15را بگیرم نه این خدای خودم Ú©Ù‡ مال من است Ùˆ برای من است Ùˆ مختص من است نه مهر Ùˆ کینه اش نه غضبش Ú©Ù‡ عدالتش است .!از جانب بردگان از جانب کودکان Ùˆ از جانب زنان Ùˆ ا لبته جانب مردان Ú©Ù‡ به زیاده داده شدگی خود واقف اند…

  4. من فکر کنم تفاوت اصلی بین خدای همه پیامبران (خاورمیانه ای اکثرا) و جنس خدایان شرقی باشه.

  5. منظورت از بسیط چیست؟
    اگر این است که خدا بینهایت است که معقول است یعنی اگر به فرض هم که همه خصوصیات خدا جایی نوشته شده باشد و مثلن پیامبری به آن دسترسی داشته باشد می تواند خدا را forge کند. یا دست کم تقریبی از خدا بسازد که بقیه ادمها نفهمند تقلبی است. پس عجیب نیست که پیامبران مختلف تصویرهای مختلف و متناقض و حتا اشتباه بدهند چون در هر صورت ادم به همه description خدا دست پیدا نمی کند و اگر بکند این با تعریفی که از خدا دارد متناقض است.

  6. به بوگی: راست‌اش من مطمئن نیستم آدمی وجود داشته باشد که بدون شنیدن کلمه‌ی خدا یا مشابه‌اش بزرگ شده باشد. و از نظرم طبیعی است که مفهوم خداوند، مفهوم مهم و حساسیت‌برانگیزی باشد.

    به سروش: (:

    به راحیل: خواهر من! گول این اجنبی‌ها را نخور. آن‌چه از دین‌شان نمایش می‌دهند صیقل‌خورده‌اش است.

    به روزبه: قشنگی از چشمان شماست!

    به روجا: مشکل عدالت‌اش در چیست؟ مگر خداوند عدالت این‌جهانی را وعده داده است؟!

    به سیامک: بله، همه‌ی ادیان ابراهیمی کم و بیش از یک چیز سخن می‌گویند. طبیعی هم هست، نه؟ به هر حال همه‌ی پیامبران فامیل بوده‌اند (یا دستِ کم فامیل نمایانده شده‌اند).

    به امین: منظورم آن چیزی است Ú©Ù‡ از اجزا تشکیل نشده است – اتم. Ùˆ آن‌چه از اجزا تشکیل شده است تغییر می‌کند Ùˆ نه آن‌چه یک‌پارچه است.
    جدا از این، با توصیف‌ای که گفتی موافق‌ام. می‌توان تصور کرد که دلیل وجود توصیف‌های مختلف این است که هر پیامبر به بخش‌ای از آن دست‌رسی داشته است. یا به روایت من: هر پیامبر آن‌چه را دیده است که قوم‌اش می‌طلبیده. پیامبر هر قوم، بخش‌ای از خدا را روایت کرده که واکنش طبیعی به شرایط آن زمان جامعه‌اش بوده.

  7. وقتی کلمه ای از جانب خدا Ù…ÛŒ اید ( مستقیم آن طور Ú©Ù‡ در قران میآید – به قول خود قران – ) به همان خداوندگاری (منظورم صفت است) Ú©Ù‡ شما اشاره کردید آدمی زاد انتظار دارد Ú©Ù‡ درلااقل کلمات عدالت برقرار شود .

  8. من هم با آنچه گفتی موافقم. اما عبارت «آنچه قومش می طلبیده» را نمی پسندم. پیامبر و قومش کم و بیش یک چیز را می طلبیده اند که مفهوم زندگی در آن زمان بوده. مفهومی از خدا هم که پیامبر ارایه می کند دوگان همین درک زندگی در آن زمان است که مشتقش مثبت است ولی لزومن به ماکسیمم مطلق منتهی نمی شود. حالا بسته به آن که در هر زمانی چه پارامترهایی از زندگی شناخته شده باشند یا مهم باشند و دیگر آن که بسته به زمان این جهتها ممکن است در خلاف همدیگر هم باشند.

  9. امین چه خوب گفته اما با یک چیز این توجیه کنار نمی آیم . اگر ادیان و وحی ÷یامبران این قدر قومی بوده چرا ادیان برای طول زمان آفریده شده اند ؟
    پس پارامتر ها باید عمومی تر میبودند زمان ومکان با خودش پارامتر های ابزار و فرهنگ دارد اما آنچه از انشان در طول تاریخ میماند پارامتر های ثابت انسانیست .

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *