خشم Ùˆ هیاهو در دنیای آکادمیک – یا چگونه با تØÙ„یل بیزی آب‌ای بر آتش بریزیم
(Û±) استاد Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØª Ùلانی Ú†Ù‡ Ø¨Ø§ØØ§Ù„Ù‡ چون می‌آد Ùˆ می‌گه «نتیجه‌ی این سه ماه ÙØ¹Ø§Ù„یت‌مان این بود Ú©Ù‡ Ú©Ù„ÛŒ روش مختل٠را بررسی Ùˆ مطالعه کردیم Ùˆ همه چیز عالی پیش Ø±ÙØªØŒ Ùˆ بله، البته مشکل Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ هم وجود دارد Ùˆ آن هم این‌که هنوز نتوانسته‌ایم مساله‌ی اصلی را ØÙ„ کنیم؛ گرچه امیدواریم تا دو سه Ù‡ÙØªÙ‡â€ŒÛŒ دیگر مساله ØÙ„ شود.» در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ اگه من بودم (هم‌چنان استاد است Ú©Ù‡ سخن می‌گوید) Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ… «سه ماه زدیم توی سر خودمون، هیچ نتیجه‌ای نداد!».
من، خود٠خود٠من، هم در دل‌ام می‌گویم «البته Ú©Ù‡ اعتماد به Ù†ÙØ³ چیز خوبی است!».
Ùˆ البته Ùکر نکنید استاد من از اعتماد به Ù†ÙØ³ چیزی Ú©Ù… می‌آورد!
(Û²) امروز Ú©Ù…ÛŒ عصبانی شدم از بس بعضی‌ها بی‌شرمانه صا٠صا٠توی روز روشن پرت Ùˆ پلا می‌گویند! Ø¨ØØ« سر یک روش‌ای است Ú©Ù‡ بر ØØ³Ø¨ Ø§ØªÙØ§Ù‚ زمینه‌ی تخصصی‌ی من است. دقیق‌تر بگویم یک سال Ùˆ نیم اخیر بیش‌تر روی آن وقت گذاشته‌ام Ùˆ خب می‌توانم ادعا کنم Ú©Ù‡ دست پایین می‌دانم مساله راجع به چیست. بعد طر٠خیلی Ø±Ø§ØØª می‌آید جلوی من می‌نشیند Ùˆ می‌گوید Ú©Ù‡ Ùلان چیز برای این مساله‌ها به کار نمی‌رود بلکه برای نوع کاملا Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ از مساله‌ها به کار می‌رود. Ùˆ بعد Ú©Ù‡ می‌پرسم مطمئنی اشتباه نمی‌کنی پاسخ می‌دهد Ú©Ù‡ بله، خودم مقاله‌اش را خوانده‌ام! می‌خواستم بگویم پدرسوخته، من خودم مقاله‌اش را نوشته‌ام، ØØ§Ù„ا تو داری به من می‌گویی این چیز به Ú†Ù‡ درد می‌خورد؟ به جای‌اش Ú¯ÙØªÙ… به نظرم miscommunicationای این وسط رخ‌داده Ùˆ ØØ±Ù مقاله چیز دیگری بوده است! این کلمه بی‌ادبانه‌ترین Ù„ÙØ¸ÛŒ بود Ú©Ù‡ امروز به طور عمومی به کار بردم!
اعترا٠می‌کنم Ú©Ù‡ ممکن است مقداری بیش از ØØ¯ عصبانی شده باشم. یعنی هنوز نمی‌دانم Ú©Ù‡ آیا به‌تر نبود Ú©Ù‡ تنها لبخند می‌زدم Ùˆ هیچ چیزی Ù†Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ…. آخر من همیشه همین مشکل را با این شخص خاص دارم. هر وقت Ø¨ØØ« علمی می‌شود،‌ دود از کله‌ام بیرون می‌زند از بس این شخص یک Ù†ÙØ³ با صلابت مزخر٠می‌گوید. یکی دو سال پیش پس از چندین Ùˆ چند Ø¨ØØ« ناموÙÙ‚ تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ… Ú©Ù‡ دیگر در هیچ Ø¨ØØ« علمی‌ای با او شرکت نکنم چون به نظرم او به اصول علم Ùˆ منطق پای‌بند نیست. گرچه این مورد ناموسی بود Ùˆ داشت جلوی روی خودم کار مرا جور دیگری جلوه می‌داد!
(Û³) این جور Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آدم‌ها را می‌توان در چارچوب استنتاج بیزی (Bayesian Inference) ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯.
برای شروع یک مثال خیلی معمول استنتاج را در نظر بگیرید:
شما تاکنون آقای ال٠را ندیده‌اید اما به هر دلیل‌ای تصور می‌کنید Ú©Ù‡ آدم بی‌تربیت‌ای است. مثلا شاید یکی از دوستان‌تان پیش‌ترها چیز بدی از او به‌تان Ú¯ÙØªÙ‡ باشد. یا مثلا بر این تصورید Ú©Ù‡ Ùلان نژاد یا قومیت کلا بی‌ادب است. ØØ§Ù„ا قرار است امروز برای اولین بار آقای ال٠را ببینید Ùˆ یکی دو ساعت‌ای معاشرت کنید.
ابتدا Ú©Ù‡ او را می‌بینید، او خندان پیش می‌آید Ùˆ خیلی خون‌گرمانه به‌تان سلام می‌کند. چند دقیقه‌ای می‌گذرد Ú©Ù‡ ناگهان متوجه می‌شوید Ú©Ù‡ آقای ال٠گویا دارد به بینی‌اش دست می‌زند. با خودتان می‌گویید آقای ال٠که بی‌تربیت است Ùˆ لابد نمی‌داند Ú©Ù‡ دست توی دماغ‌کردن جلوی دیگران زشت است. بعد نوبت جوک تعریÙ‌کردن می‌شود. شما Ùˆ دوست باادب مشترک‌تان هر کدام یک جوک تعری٠می‌کنید. مثلا ÙØ±Ø¶ کنید شما یک جوک معمول رشتی تعری٠می‌کنید، دوست‌تان یک جوک معمول ترکی می‌گوید Ùˆ ØØ§Ù„ا هم نوبت به آقای ال٠می‌رسد. آقای ال٠جوک‌ای قزوینی -طبیعتا با ته‌مایه‌ی سـکـسی- می‌گوید. در دل‌تان Ø¨Ø±Ø§ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ‡ می‌شوید Ùˆ می‌گویید چقدر بی‌ادب است Ùˆ در نتیجه باز هم باور اولیه‌تان Ù…ØÚ©Ù… Ùˆ Ù…ØÚ©Ù…‌تر می‌شود. در نهایت پس از دو سه ساعت به قطعیت می‌رسید Ú©Ù‡ آقای ال٠واقعا شخص بی‌تربیت‌ای است.
اما نکته‌ی اساسی این است Ú©Ù‡ آقای ال٠الزاما بی‌تربیت‌تر از بقیه‌ی آدم‌هایی نیست Ú©Ù‡ شما باتربیت‌شان می‌دانید. آقای ال٠به کنار بینی‌اش دست زد چون مثلا Ú©Ù…ÛŒ می‌خارید اما به‌تان اطمینان می‌دهم Ú©Ù‡ دست توی دماغ‌اش(!) نکرد. هم‌چنین جوک‌ای Ú©Ù‡ تعری٠کرد همان‌قدر زشت Ùˆ بی‌ادبانه بود Ú©Ù‡ جوک شما یا دوست‌تان بی‌ادبی بوده است. ØªÙØ§ÙˆØª در این است Ú©Ù‡ به خاطر پیش‌قضاوت اولیه‌تان همه‌ی Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آقای ال٠را در چارچوبی بدبینانه ØªÙØ³ÛŒØ± می‌کنید. Ùˆ جالب این‌که چون از اول با قطعیت تصور کرده‌اید Ú©Ù‡ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آن شخص ØØªÙ…ا بد هستند، دیگر هیچ شانس‌ای برای برداشت خوب از Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒâ€ŒØ§Ø´ باقی نگذاشته‌اید. مثلا سلام گرم‌اش را نادیده می‌گیرید. Ùˆ یا ØØªÛŒ شاید جوک‌ای Ú©Ù‡ او تعری٠کرد با این‌که Ú©Ù…ÛŒ خلا٠اصول اخلاقی‌ی عر٠بود، اما هدÙ‌اش نه بی‌ادبی Ú©Ù‡ خنداندن شما بوده باشد. در این صورت آقای Ø§Ù„Ù Ø§ØªÙØ§Ù‚ا باتربیت Ùˆ آداب‌دان است چون سعی کرده بود خون‌گرم باشد.
اندکی مجردتر (ولی نه چندان) بگویم، یکی از نکات مهم در هر استنتاج این است Ú©Ù‡ بدانی قطعیت‌ات نسبت به نتیجه‌ای Ú©Ù‡ به دست می‌آوری چقدر است. مثلا تو یک ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡â€ŒÛŒ اولیه‌ای داری Ùˆ دو سه نمونه هم از آن پدیده دیده‌ای Ùˆ ØØ§Ù„ا یک نظری داری نسبت به آن ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡â€ŒÛŒ اولیه‌ات. اما چون دو سه مشاهده چندان زیاد نیست، باید مواظب باشی Ú©Ù‡ خیلی نسبت به ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡â€ŒØ§Øª یقین پیدا Ù†Ú©Ù†ÛŒ.
در چارچوب بیزی، ما باور اولیه‌ای (از-پیشین) داریم Ùˆ آن باور اولیه را پس از مشاهده‌ی داده‌ها تصØÛŒØ می‌کنیم. معمولا آن باور اولیه نباید خیلی با قطعیت ØØ±Ù‌ای بزند. مثلا نباید از اول بگوید Ú©Ù‡ آقای ال٠بی‌تربیت است Ùˆ لاغیر! باید شانس‌ای برای باادب-بودن‌اش هم باقی بگذارد. اما اگر آمدیم Ùˆ باور اولیه‌مان از همان اول‌اش بیش از ØØ¯ قطعیت داشت، نتیجه‌گیری‌مان پس از مشاهده‌ی داده‌ها نیز هم‌چنان قطعی خواهد بود Ùˆ هر Ú†Ù‡ دیده‌ایم به این Ø±Ø§ØØªÛŒâ€ŒÙ‡Ø§ نظرمان را نسبت به او عوض نمی‌کند. اما مشکل این است Ú©Ù‡ آن قطعیت کاذب است Ùˆ چندان اعتباری ندارد چون تصور اولیه‌مان خیلی متعصبانه بوده است.
بعضی‌ها هم همین‌طور هستند. آن‌قدر به خودشان اطمینان دارند Ú©Ù‡ به صر٠خواندن یک مقاله چنان سینه ستبر می‌کنند Ùˆ Ù…ØÚ©Ù… ØØ±Ù می‌زنند Ú©Ù‡ آدم شاخ در می‌آورد. در واقع هیچ جایی برای برداشت اشتباه خود از چیزی نمی‌گذارند. Ùˆ البته باز این موضوع الزاما Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ نمی‌شود به Ù…ØÛŒØ·â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ آکادمیک! مکانیزم عمل پیش‌قضاوت، تاثیر استریوتایپ‌های مرسوم در Ú¯ÙØªÙ…ان‌های جـنـسیت‌زده Ùˆ نژاد‌گرایانه بر قضاوت‌های ÙØ±Ø¯ Ú©Ù… Ùˆ بیش به نظرم همین می‌آید. Ùˆ در نهایت این‌که Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ یا شاید هم خوش‌بختانه چندان راه ÙØ±Ø§Ø±ÛŒ از چنین پیش‌قضاوت‌هایی وجود ندارد. بدون اندکی پیش‌قضاوت نسبت به دنیای اطراÙ‌مان موجودی ناتوان بیش نخواهیم بود. شاید بعدترها راجع به این نکته‌ی آخر نوشتم.
(Û´) این مشکل‌ای Ú©Ù‡ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù… (تاثیر شدید باور پیشین بر باور نهایی) یکی از گرزهای Ù…ØÚ©Ù…‌ای است Ú©Ù‡ بر سر طرÙ‌داران Ø§ØØªÙ…الات بیزی (Bayesian Probability) می‌کوبند. در واقع یک طرÙ‌دار چنین چارچوبی می‌تواند داده‌ها را Ú©Ù… Ùˆ بیش هر جوری Ú©Ù‡ دوست دارد ØªÙØ³ÛŒØ± کند Ùˆ به غلط Ø§ØØ³Ø§Ø³ کند Ú©Ù‡ روش‌اش درست است. این ØØ±Ù‌ام البته بدان معنا نیست Ú©Ù‡ مخال٠روش‌های بیزی هستم. مهم این است Ú©Ù‡ آدم به اندازه‌ی کاÙÛŒ عاقل باشد Ùˆ زیادی «شادبازی» در نیاورد!
(Ûµ) آخرین خاطره‌ی امروزم این‌که از این پس هر وقت دونات می‌خورم Ùˆ دونات از ØØ§Ù„ت چنبره‌ی یک سوراخی به یک لوله‌ی U-Ø´Ú©Ù„ مانند (بدون سوراخ) تبدیل می‌شود ناخودآگاه به Morse theory می‌اندیشم! این هم جزو چیزهای بی‌ربطی است Ú©Ù‡ دوست دارم یک زمانی یاد بگیرم.
(Û¶) خاطره‌های دیگرم -یا به‌تر بگویم اÙکار دیگرم- باشد برای من Ùˆ خودم Ùˆ بعضی‌ها!
مرتبط به قوانین بیز در همین بلاگ:
مروری بر قوانین Ø§ØØªÙ…الات
یا بیزی یا ÙØ§Ø²ÛŒ
Being Bayesian
در آداب ازدواج
13 thoughts on “خشم Ùˆ هیاهو در دنیای آکادمیک – یا چگونه با تØÙ„یل بیزی آب‌ای بر آتش بریزیم”
هیچ! Ùقط خواستم بگویم دوباره لذت بردم از این پیچش ادبیات Ùˆ اخلاق در دنیای ریاضی (اگر نگوییم علوم کامپیوتر).
سلام ، نوشته هایتان خطاب به کسانی بوده است ؟
ببخشید دوباره مزاØÙ… میشم برایم سئوالی پیش امده : بین آن باور پیشین Ùˆ باور پسین Ú†Ù‡ رابطه ای برقرار میکنند قبل ازان Ú©Ù‡ به پدیده پسین بار دهند Ùˆ آن را تبدیل به باور های پسین کنند ØŸ به Ù„ØØ§Ø¸ علمی برایم سئوال پیش امده ØŸ آیا روند خواصی دارد ØŸ
آقا اگه روش بالابردن اعتماد به Ù†ÙØ³ رو یاد Ú¯Ø±ÙØªÛŒØŒ به من هم بگو!
به علی: (:
به روجا: منظورتان را از «بار دادن به پدیده‌ی پسین» Ù†Ùهمیدم. باور پیشین Ùˆ باور پسین (Ùˆ نه پدیده‌ی پسین) هر دو از جنس Ø§ØØªÙ…الات‌اند،‌ Ùˆ ربطشان از طریق مشاهده‌هاست Ùˆ قانون بیز.
به سهیل: هاها!‌ این یکی را شرمنده، بلد نیستم!!!
این داستان بیز یه چیزی تو این مایه س Ú©Ù‡ طر٠با یک ÙØ±Ø¶ -Ùˆ نه یک اصل- یه چیزی رو شروع کنه Ùˆ بچینه Ùˆ بدوزه Ùˆ ببره بالا بعد انقدر درگیر جزئیات ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯ (مسیر) بشه Ú©Ù‡ یادش بره اون نقطه شروع اولیه لزوماً درست نبوده Ùˆ در واقع دلش بخواد Ú©Ù‡ همونی بشه Ú©Ù‡ اون Ù…ÛŒ خواد Ùˆ آخرشم امر بهش مشتبه بشه Ú©Ù‡ اونجوریه Ú©Ù‡ اون Ù…ÛŒ خواد باشه! یه چیزی توی مایه توهم!!!
به راØÛŒÙ„: بله، دقیقا! Ùˆ البته معمولا چاره‌ی دیگری هم نیست، هست؟ مشکل وقتی است Ú©Ù‡ آن ÙØ±Ø¶ اولیه خیلی Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ Ùˆ تنگ‌نظرانه بوده باشد.
چه مدل دوناتی بیشتر دوست داری و چرا؟
سلام
“آخر من همیشه همین مشکل را با این شخص خاص دارم.”
ØØªÙ…ا به این Ø§ØØªÙ…ال Ú©Ù‡ پیش قضاوت در عصبانیتتون نقش داشته Ùکر کردید.
به جان کلام اشاره کردید پیش زمینه ذهنی و مهمتر از آن قضاوت کردن آدمها نه کارهای آدمها اشکال بزرگی در روابط آدمهاست.
هر کس به اندازه آگاهی اش بهترین کاری که می تواند را انجام می دهد. نظرتون چیه؟
به نگار: دونات چنبره‌شکل! به این دلیل Ú©Ù‡ کره نیست ولی پیچیدگی‌اش هم در ØØ¯ÛŒ نیست Ú©Ù‡ مشوش‌ام کند. اگر تابع اسکالر روی‌اش مزه‌ی شکلات بدهد هم Ú†Ù‡ به‌تر!
به متین: تجربه‌ی برخوردهای پیشین‌ام در عصبانیت‌ پیش‌آمده Ú©Ù… یا زیاد نقش داشت. منکر چنین چیزی نیستم. اما Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡ است پیش‌قضاوت در Ú©Ù„ بد است؟ باید دید پیش‌قضاوت را Ú†Ù‡ چیزی تعری٠می‌کنیم. اگر هر گونه دانش از پیش را به پیش‌قضاوت تعبیر کنیم، آن وقت پیش‌قضاوت الزاما بد نیست.
Ùˆ در مورد چیزی Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡â€ŒØ§ÛŒØ¯ Ú©Ù‡ «هر کس به اندازه‌ی آگاهی‌اش به‌ترین کاری را Ú©Ù‡ می‌تواند انجام می‌دهد» با شما مواÙÙ‚ نیستم. این Ú©Ù… Ùˆ بیش تعری٠یک عامل عاقل (rational agent) است، اما بعید است کس‌ای بتواند انسان‌ها را در همه ØØ§Ù„ جزو این دسته قرار دهد. پس با عمومیت چنان چیزی مواÙÙ‚ نیستم.
somebody? Heeemmmmm pork chops
به نظر من در مورد شماره ÛŒ دو اگه تو اون مقاله رو نوشتی پس تقصیر تو بوده Ú©Ù‡ طر٠دچار میس کامیونیکیشن شده Ùˆ با اینکه وقت گذاشته مقاله رو خونده درست متوجه قضیه نشده Ùˆ در ØÙ‚یقت تو باعث ØØ±ÙˆÙ… شدن وقتش شدی( عصبانی تر شدی؟؟؟؟)
ولی از شوخی گذشته تنها چیزی Ú©Ù‡ من رو دیییووووونه Ù…ÛŒ کنه از عصبانیت( چون معمولا بی رگ تر از این ØØ±Ùام Ú©Ù‡ عصبانی شم سر چیزی ) آدمیه Ú©Ù‡ میاد در مورد چیزی Ú©Ù‡ من مطمئنم درسته باهام Ø¨ØØ« Ù…ÛŒ کنه. مخصوصا با اعتماد به Ù†ÙØ³. واااای…. ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© ترین خاطره ام هم یه Ø¨ØØ« مسخره با هم خونه ام Ú©Ù‡ دانشجوی آمار انصراÙÛŒ بود سر اینکه یکی اومده بود Ú¯ÙØªÙ‡ بود هر ایرانی از خونه Ù…ÛŒ ره بیرون 70 درصد امکان داره تصاد٠کنه بمیره!!!ØØ§Ù„ا اون ÙØ±Ø¯ دقیقا اینو Ú¯ÙØªÙ‡ بود یا این بد Ùهمیده بود… خلاصه Ú©Ù‡ سر درست بودن این ØØ±Ù با من Ø¨ØØ« Ù…ÛŒ کرد… ÙØ±Ù…ول های بدبخت آمار گریه شون Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود… آخر هم عاقل اندر سÙیه نگام کرد Ú©Ù‡ اوکی اصلا تو راست Ù…ÛŒ Ú¯ÛŒ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ من Ù…ÛŒ دونسنم کاملا هنوز اعتقاد داره Ú©Ù‡ خیلی هم ØØ±ÙÙ‡ درست بوده…واااااااااااااااااااای